به گزارش پول نیوز، طبق اعلام بانک مرکزی تولید ناخالص داخلی کشور در نیمه اول سال جاری به ۳۲۲ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان رسیده که در مقایسه با سال قبل معادل ۳/ ۱ درصد رشد یافته است. همچنین رشد تولید ناخالص داخلی در بهار امسال منفی ۹/ ۲ درصد بود که این رقم در تابستان به ۱/ ۵ درصد افزایش یافته است.
رشد تولید ناخالص داخلی بدون نفت نیز که در بهار سال جاری منفی ۶/ ۰ درصد بود در فصل تابستان به ۲/ ۳ درصد افزایش یافته و بر این اساس
رشد اقتصادی بدون نفت کشور در نیمه اول سال جاری معادل ۴/ ۱ درصد حاصل شده است. اما بررسی رشد اقتصادی نیمه نخست امسال در رابطه با سهم فعالیتها از محصول ناخالص داخلی بیانگر این است که سهم بخش کشاورزی از ۹/ ۰ به ۵/ ۰ درصد کاهش یافته و نرخ رشد این بخش نیز به ۴/ ۴ درصد رسیده است. سهم نفت از تولید ناخالص داخلی از منفی ۳/ ۱۰ به ۱/ ۰ درصد افزایش یافته و نرخ رشد این بخش نیز به ۸/ ۰ درصد رسیده است. علاوه براین، سهم بخش خدمات نیز از رشد اقتصادی از منفی ۵/ ۰درصد به منفی ۱/ ۰ رسیده و افزایش یافته که نرخ رشد این بخش به منفی ۲/ ۰ درصد رسیده است.
از سوی دیگر، گروه صنایع و معادن در رشد اقتصادی نیمه اول سال سهمی معادل ۴/ ۱ درصد داشتهاند که با رشد مواجه شده و نرخ رشد آن نیز به ۴/ ۵ درصد رسیده است. در آخر، در این مدت سهم بخش ساختمان در ۲/ ۰ درصد ثابت مانده، اما نرخ رشد آن مثبت ۱/ ۴ درصد شده است؛ بنابراین علت عمده افزایش نرخ رشد تولید ناخالص داخلی (رشد اقتصادی) را باید در افزایش ارزش افزوده فعالیتهای صنعت، خدمات موسسات پولی و مالی، کشاورزی و برق، گاز و آب دنبال کرد بهگونهای که سهم هر یک در تولید ناخالص داخلی ۶ماه اول امسال به ترتیب ۸/ ۰، ۵/ ۰، ۵/ ۰ و ۴/ ۰ درصد است.
یک اقتصاددان معتقد است که رشد اقتصادی را باید در سایه کلیه شاخصها و اهداف کلان اقتصادی مورد ارزیابی قرار داد و فقط در این صورت است که رشد اقتصادی میتواند پایدار و قابل تایید باشد.
علی اکبر نیکواقبال تصریح کرد: اقتصاد ایران چندین سال با
رشد اقتصادی منفی روبرو بود و در عین حال شاهد تحولات نرخ ارز بودیم که به نفع صادرات بود و توجیه اقتصادی واردات را از بین برد و در نتیجه شاید با چنین تحولاتی امکان پذیر شد که رشد اقتصادی مثبتی ایجاد شود. اما رشد اقتصادی فقط در سایه تحولات اساسی توسعه اقتصادی میتواند پایدار و با ارزش تلقی شود.
وی تاکید کرد: این نوع ارزیابی از نسخه اقتصادی اگر با رفع تحریمها و افزایش درامد حاصل از صادرات نفت هم مواجه باشد، باز هم مشکل فعلی اقتصاد ایران را حل نمیکند چرا که افزایش درآمدهای نفتی همراه با کاهش نرخ ارز به سمت دلار ۱۱ تومانی (نرخ دلار در بودجه ۱۴۰۰) موجبات رفاه و رشد اقتصادی کوتاه مدت و حرکت به سمت بیماری هلندی را پیش میآورد که حاصل آن صنعت زدائی و وابستگی شدید به درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز خواهد بود.
نیکواقبال ادامه داد: اما اگر اقتصاد را به گونهای طراحی کنیم که اهداف اساسی اقتصاد کلان یعنی ثبات اقتصادی و ثبات قیمتها به وجود آید و به عبارت سادهتر، تورم سالانه فعلی را طی دو سه سال به مرز ۵ درصد برسانیم؛ در این صورت و در طول زمان، رشد اقتصادی هم در سایه
رشد سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی و افزایش اعتماد ملی و جهانی به چنین اقتصاد خودپویایی، خود به خود ایجاد میشود؛ بنابراین فقط یک چنین رشد اقتصادی، قابل دفاع و تایید است حتی اگر رقم رشد اندک باشد چرا که قابلیت بقا و پایداری دارد و همراه با تحقق همزمان با دیگر اهداف اقتصاد ملی کشور پیش میرود.
بیشتر بخوانید: دلایل ناکام بودن بانکها در جذب سپردههای مردم چیست؟
به گفته این اقتصاددان، رشد اقتصادی مثلا مثبت دو درصد همراه با تورم ۴۰ درصد و نرخ بیکاری بیش از ۱۲ درصد، نمیتواند خوشحال کننده باشد، زیرا با دو درصد رشد اقتصادی، کدام مسئله و مصیبت اقتصادی مانند تورم میتواند حل شود؟ طبیعی است که رشد اقتصادی حتی ۱۰ درصد به صورت ناپایدار هم نمیتواند تورم ۴۰ درصدی را پاسخگو باشد. طبیعتا هیچ انسان عاقلی چنین روندی را در اقتصاد مورد تایید قرار نمیدهد. باید بدانیم که اگر برآوردهایی از رشد مثبت اقتصادی در سال آینده میشود، به معنای بهبود همه شاخصهای اقتصادی نیست.
وی با تاکید بر اینکه دوسوم اقتصاد ایران تحت مالکیت و یا
نظارت دولت و نهادهای حکومتی است، ادامه داد: ما یک اقتصاد دولتی و حکومتی داریم؛ بنابراین سرمنشاء سلامت اقتصادی ما دولت و سیاستهای اقتصادی دولتی است. بودجه مصداق عینی این مورد است چرا که اگر متوازن باشد و کسری نداشته باشد قطعا بهترین اقتصاد را خواهیم داشت، اما متاسفانه در بودجه ۱۴۰۰ شاهد چنین اتفاقی نیستیم چرا که بودجه ما اقتصادی نیست.
به گفته این اقتصاددان، بودجه نباید جایگاه اثرگذاری و تحمیل خواستههای نهادها باشد. اتلاف منابعی که در ایران وجود دارد فکر نمیکنم در هیچ کشوری وجود داشته باشد.
این اقتصاددان در بخش دیگر سخنان خود گفت: اقتصاد دنیا بیش از نیم قرن است که برای اولین بار با یک پدیده عجیب و استثنایی با عنوان رکود تورمی مواجه شده که براساس نظریههای جدید نمیتوان این دو مصیبت را با پول و امور مالی حل کرد. در واقع نئوکلاسیک نو یا پولگرایان به این نتیجه رسیدند که اگر قرار باشد با ولخرجی پیش برویم و مخارج را افزایش دهیم طبیعتا بر میزان تورم افزوده خواهد شد. در نتیجه اجازه ولخرجی نداریم و اگر بر عکس، مخارج را کاهش دهیم با رکود بیشتر مواجه میشویم.
نیکواقبال افزود: بنابراین راه حلهای سنتی گذشته نمیتواند مشکل را حل کند. راه حلی که آنها نشان دادند بسیار ساده و قابل فهم است؛ برای کاهش تورم ضروری است که مخارج دولت و رشد نقدینگی کاهش پیدا کند؛ بنابراین دولت مخارج خود را از طریق کاهش مالیات بر تولیدکنندگان کاهش میدهد تا سود تولیدکنندگان افزایش و رغبت آنها برای سرمایه گذاری شدت پیدا کند. از طرف دیگر کاهش مخارج دولت تورم را کاهش میدهد بنابراین، افزایش سوددهی شرکتها رغبت آنها برای سرمایه گذاری و تولید بیشتر یعنی رهائی از رکود را افزایش میدهد و از طرف دیگر کاهش مخارج دولت تقاضای کل را کاهش خواهد داد و از آنجا که تورم حاصل بالا بودن تقاضای کل نسبت به عرضه کل است بنابراین تورم کاهش مییابد.
وی تاکید کرد: واضح است که یکی از متغیرهای مهم
رشد اقتصادی، افزایش کارائی و بهره وری کل اقتصاد است که آن هم با سیاستهای مدیریتی و انواع تدابیر اداری دولت میتواند افزایش و به رشد اقتصادی بدون تورم کمک کند. جالب است که با اعمال سیاستهای پیش گفته، رشد تورم جهانی در دهه اخیر زیر ۵ درصد و بیکاری ناشی از رکود در محدوده ۴ درصد قرار دارد؛ بنابراین رکود تورمی در اقتصاد ایران هم میتواند با سیاستهای پیش گفته به نتیجه دلخواه برسد.
این اقتصاددان معتقد است: ایجاد شرایط مناسب برای حکمرانی خوب، رهایی از
اقتصاد دولتی و خصوصی سازی واقعی، مبارزه با فساد و دیوان سالاری، بهبود فضای کسب و کار در داخل و در نهایت بهبود روابط بین الملل همگی میتوانند نقش موثر و مفیدی برای تحقق اهداف اقتصاد کلان از جمله رشد اقتصادی پایدار در ایران داشته باشند.