فناوریهای بزرگ میخواهند فرصتهای بزرگ بعدی را بیابند، و
تجزیه و تحلیل ما از معاملات، استخدام و سایر معیارها نشان میدهد که سرمایه به همه زمینهها از ماشینهای بدون راننده گرفته تا محاسبات کوانتومی سرازیر میشود. این تغییر منعکس کننده این ترس است که غولهای فناوری به طور فزایندهای در حال حرکت به سمت حوزههای یکدیگر هستند (سهم فروش که همپوشانی دارند از سال ۲۰۱۵ دو برابر شده و به ۴۰٪ رسیده است)؛ بنابراین همه آنها به دنبال ورود به قلمرو جدیدی هستند.
آنها همچنین چشمی به تاریخ فناوری دارند که مملو از شرکتهایی است که نه توسط تنظیمکنندهها، بلکه با از دست دادن حوزههای بزرگ بعدی سقوط کردند. Fairchild Semiconductor در دهه ۱۹۵۰ حکومت کرد، اما اکنون فقط در کتابها وجود دارد. در سال ۱۹۸۳، آیبیام سودآورترین شرکت آمریکا بود، اما هشت سال بعد پس از تغییر مسیر از مینفریمها به رایانههای شخصی، زیان ده شد. نوکیا که زمانی در دستگاههای تلفن همراه شکست ناپذیر به نظر میرسید، تغییر به سمت گوشیهای هوشمند را به اشتباه به تاخیر انداخت. اما دهه ۲۰۱۰ را صرف تقویت حوزههای اصلی خود کردند، ابزارهای تجاری برای مایکروسافت، تجارت الکترونیک برای آمازون، رسانههای اجتماعی برای متا و ... کردند. این همهگیری تقاضا را افزایش داده است، از خانه نشینهای بیحوصله گرفته تا استارتآپهایی که نیاز به پردازش در فضای ابری دارند. اپل و آلفابت اکنون بزرگتر از استیل و استاندارد اویل، دو انحصار قدرتمند دهه ۱۹۰۰ هستند که با سود نسبت به تولید ناخالص داخلی اندازه گیری میشوند. با این حال، عملکرد گذشته نشاندهنده نتایج آینده نیست و اکنون همه آنها برای هر چیزی که در آینده پیش میآید آماده هستند.
مشکل این است که هیچ کس نمیداند در آینده چه خواهد شد. اما احتمالاً شامل دستگاههای فیزیکی جدیدی میشود که جایگزین گوشیهای هوشمند بهعنوان ابزار غالب برای اتصال مردم به اطلاعات و خدمات میشوند. بنابراین، هر کسی که چنین دستگاههایی را بسازد، دسترسی به تعداد زیادی از کاربران را خواهد داشت. این دلیلی است که چرا اپل در حال برنامه ریزی یک هدست واقعیت مجازی برای رقابت با محدوده Oculus متا و HoloLens مایکروسافت است. آلفابت، اپل و آمازون همگی بر روی خودروهای خودران سرمایههای گران قیمتی گذاشته اند و مبالغ هنگفتی برای طراحی تراشههای تخصصی و دنبال کردن رویکردهای جدید مانند محاسبات کوانتومی هزینه میشود تا قدرت پردازشی برای هر دستگاه جدیدی که ظاهر میشود فراهم شود.
اولویت دیگر ایجاد پلتفرمهای نرمافزاری است که به آنها اجازه میدهد با جذب کاربران و سپس تکیه بر جلوههای شبکه برای جذب بیشتر، نفوذ خود را افزایش دهند. از این رو، فیسبوک تغییر نام داد و هزینه سالانه ۱۰ میلیارد دلاری آن برای جهانهای آنلاین فراگیر، معروف به متاورس، به وجود آورد. اپل خدماتی را که به کاربران دستگاههایش ارائه میکند، گسترش داده و به حوزههایی مانند کلاسهای تناسب اندام و نمایشهای تلویزیونی ورود کرده است. خرید Activision ممکن است به مایکروسافت کمک کند تا تجربه بهتری را برای مشتریان بازی خود فراهم کند، در حالی که Mesh، یک پلتفرم برای محیطهای کاری سه بعدی مجازی، کاربران شرکتی را هدف قرار داده است. پلتفرمهای رایانش ابری که توسط آلفابت، آمازون و مایکروسافت اداره میشوند، به معنای واقعی کلمه برای میزبانی محیطهای محاسباتی برای سایر شرکتها هزینه دریافت میکنند.
دولت ها، رقبا و میلیاردها مشتری، که میترسند این شرکتها بیش از حد قدرتمند بشوند، ممکن است از همه اینها نگران شوند. یک دیدگاه این است که پایگاههای مشتریان بزرگ شرکتها و کنترل مجموعهای از دادهها برای آموزش هوش مصنوعی به آنها مزیتی غیرقابل انکار میدهد. آیا غولها از این نفوذ برای شکست دادن رقبا استفاده نمیکنند؟ با این حال همه این مناطق جدید در حال حاضر رقابتی به نظر میرسند. به عنوان مثال، بسیاری از شرکتهای دیگر در مسابقه متاورس هستند. بازی Fortnite که توسط Epic Games ساخته شده است، بیش از ۳۰۰ میلیون بازیکن در سراسر جهان دارد، در حالی که Roblox دارای ۴۷ میلیون گیمر است که ۳ میلیارد ساعت در ماه را روی پلتفرم آن سپری میکنند. انویدیا، یک شرکت تولید تراشه، نیز در حال حرکت به فضا است. حتی قرارداد اکتیویژن مایکروسافت سهم بازار آن را در بازیها به تنها ۱۰، ۱۵ درصد افزایش میدهد - که یک انحصار محسوب میشود. در خودروهای خودران، فناوریهای بزرگ باید با خودروهایی مانند تسلا، جی ام و فولکس واگن مبارزه کنند. استارت آپهای جهانی در سال ۲۰۲۱، ۶۲۱ میلیارد دلار سرمایه گذاری جذب کردند که بسیار بیشتر از سرمایه گذاریهای بزرگ فناوری است و رقبای جدید با سرعت غیرمنتظرهای در برخی زمینهها ظاهر شده اند، مانند TikTok در رسانههای اجتماعی.
علاوه بر این، این احتمال وجود دارد که دنیای جدید کمتر مستعد تسلط پلتفرمهای متمرکز باشد. فن آوری یادگیری عمیق، شکل غالب هوش مصنوعی امروز، بر مقادیر زیادی از دادهها متکی است. سپس خدمات غیرمتمرکز بلاک چین که متعلق به کاربران است و توسط کاربران اداره میشود، به طور کلی به عنوان Web ۳ شناخته میشود. در حال حاضر اینها رابطهای نامناسبی دارند، انرژی زیادی مصرف میکنند و همیشه آنطور که به نظر میرسد غیرمتمرکز نیستند. اما در یک زمینه - امور مالی غیرمتمرکز یا DeFi - پیشرفتهای سریعی در حال انجام است.
با این وجود، وسوسه این است که تنظیمکنندهها به طور پیشگیرانه تری فشار بیاورند. در سال ۲۰۲۰، لینا خان، که اکنون بالاترین مقام ضد انحصار آمریکا است، توصیه کرد که شرکتهای بزرگ فناوری از گسترش به مناطق مجاور منع شوند.
برخی از پروندههای بزرگ ضد انحصار ممکن است تا سال ۲۰۲۳ به دادگاههای آمریکا برسد و اروپا ممکن است به زودی قانون بازارهای دیجیتال گستردهای را تصویب کند که هدف آن تنظیم قوانین برای شرکتهای فناوری بزرگ است - یعنی محدود کردن رفتار این شرکتها.
با این حال یک برخورد متعادلتر، بهترین سیاست است. سرمایه گذاری در فناوری با افزایش بهره وری مرتبط است و سهم جریان نقدی که غولهای فناوری در حال سرمایه گذاری هستند از یک دهه پیش تقریباً دو برابر شده است. Trustbusters برای پیشبینی فناوریهای آینده تلاش خواهند کرد. کاری که آنها میتوانند انجام دهند این است که شرکتها را از انجام معاملاتی که موقعیت انحصاری در بازارهای جدید امروزی به آنها میدهد، منع کنند. در واقع، تاریخ نشان میدهد که غولهای فناوری اغلب با ناتوانی در تسلط بر فناوریهای نوظهور سرنگون میشوند. اگر غولهای امروزی میخواهند میلیاردها دلار برای حرکت به مناطق جدید خرج کنند تا از این سرنوشت دور شوند، تا کنون هیچ دلیلی برای متوقف کردن آنها وجود ندارد.
منبع:اکونومیست