ایران یکی از اولین تولید کنندگان
نفت در جهان است. در سال ۲۰۰۱ ایران چهارمین تولیدکنندهٔ بزرگ نفت خام جهان بود. طبق برآوردهای مجلهٔ نفت و گاز، تا ژانویهٔ ۲۰۱۱ ذخایر قطعی نفت ایران در حدود ۱۳۷ میلیارد بشکه بود، که حدود ۱۰٪ از مجموع ذخایر جهان است، همچنین ایران دارای ۱٬۰۴۵ تریلیون فوت مکعب ذخایر گاز طبیعی میباشد، که حدود ۱۶٪ از ذخایر جهان است. تولیدات نفت و گاز ایران شامل گاز مایع، نفت کوره، گازوئیل، نفت سفید، بنزین و نفتا میشود.
وزارت نفت ایران نظارت بر تولید و فروش محصولات نفتی را از طریق چهار شرکت برعهده دارد.
شرکت ملی نفت ایران تولید نفت خام،
گاز طبیعی و میعانات گازی را برعهده دارد. شرکت ملی گاز ایران توزیع و انتقال گاز. شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران و شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران که مدیریت بر پالایش و فروش محصولات آن در داخل کشور را برعهده دارد.
با بیان اینکه میزان نیاز صنعت نفت به سرمایه گذاری بستگی به این دارد که اولویتهای توسعه روی چه پارامترهایی استوار باشد، برنامهای است که در این راستا تدوین میشود، سرمایهگذاری که در صنعت نفت صورت میگیرد میبایست بر اساس ضرورتهایی که بازار تعیین میکند باشد. علاوهبر این موارد باید سیاستها و برنامههای کشورهای همسایه را زیر ذرهبین قرار داد و باتوجه به مجموعه این موارد برنامهای تدوین شود.
توسعه صنعت نفت، لزوم توسعه اقتصاد کشورصنعت نفت به چند بخش بالادستی، پایین دستی که خود شامل پالایش و پخش و پتروشیمی میشود تقسیم شده که هرکدام از بخشها برنامهها و سیاستگذاری خاص خود را میطلبد که از ضرورتهای توسعه اقتصادی کشور بوده، این موارد چارچوبها و المانهای اصلی است که باید تمام این شرایط را در نظر بگیریم و به جلو پیش برویم.
امکان افزایش ذخایر قابل استحصال تا ۲۰۰ میلیارد بشکهدر شرایط کنونی متوسط ضریب بازیافت ذخایر نفت در کشور ما حدود ۲۳ تا ۲۴ درصد و ذخایر قابل استحصال بالای ۱۵۰ میلیارد بشکه نفت است. در همین حال دیگر کشورها مثل عربستان دارای ضریب بازیافت ۵۰ درصد و به بالا هستند، عمان ۴۰ درصد و نروژ ۶۰ درصد را هدف گرفته است. قطعا ما هم میتوانیم با استفاده از فناوریهای نوین راه آنها را رفته و حتی اگر محافظه کارانه بگویند نیز بازهم دلیلی ندارد و میتوانیم به ۳۵ درصد ضریب بازیافت برسیم که در این صورت ذخایر قابل استحصال ما به بیش از ۲۰۰ میلیارد بشکه میرسد.
به گفته کارشناسان این در حالی است که روسیه که تنها حدود ۱۰۰ میلیارد بشکه ذخیره دارد به تولید ۱۱ میلیون بشکه هم دست یافته است بنابر این برای ما که هم اکنون ۵۰ درصد بیشتر از آنها ذخیره قابل استحصال داریم که میتواند به دو برابر هم برسد دلیلی ندارد که به ظرفیت تولید ۶ یا ۷ میلیون بشکه نرسیم. گروهی در کشور وجود دارند که به دلایلی مخالف توسعه صنعت نفت هستند و زمانی که باین بحثها مطرح شود اعلام میکنند که معنای این مساله جلوگیری از صیانت از مخزن است، اما باید توجه داشت که صیانت از مخزن به هیچعنوان به معنای کاهش تولید نیست.
جایگزینهای نفت پیدا شدنددر شرایط کنونی نفت آهسته آهسته رنگ خود را در بازار با توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و برقیشدن حوزه حمل و نقل از دست میدهد، ممکن است یک روزی دیگر دنیا نیاز به نفت نداشته باشد لذا باید حداکثر تولید را داشته باشیم و بپذیریم که کاهش تولید به معنای صیانت نیست.
سیاستهای غلط برای مقابله با خامفروشیدر شرایطی که بازار فراورده یک بازار با منافع خوب باشد باید سعی کنیم بیشترین فراورده را صادر کنیم، اما سوال من این است که آیا در تمام دنیا، کشورهای تولید کننده نفت که صادر کننده هم هستند، فقط فراورده صادر میکنند؟ عربستان، عراق، عمارات، کویت، روسیه و امریکا همزمان سعی میکنند فراورده صادر کنند و در بازار رقابت نفت خام نیز حضور داشته باشند. برای اینکه خام فروشی نکنیم جلوی توسعه میدانهای نفتی را بگیریم اقدام بسیار غلطی است، ما باید حداکثر تولید نفت را داشته باشیم و شروع به سرمایهگذاری در این حوزه کنیم.
۶۰ میلیارد دلار برای افزایش تولید دو میلیون بشکهکارشناسان معتقدند اگر قرار باشد فقط دو میلیون بشکه به ظرفیت تولید اضافه کنیم به ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز داریم، علاوهبر این اگر بخواهیم پالایشگاه بسازیم باتوجه به اینکه هزینهها روزانه بافزایش مییابد به سرمایه بالایی نیاز داریم، بهطور مثال برای یک پالایشگاه ۲۰۰ هزار بشکهای به رقمی حدود ۱۰ میلیارد دلار نیاز است. حوزه انرژی با بیان اینکه اگر قرار باشد آنها بهرهبرداری کنند ما هم میتوانیم به موازات عملیات را آغاز کنیم، گفت: این کار یکی از الویتهای مهم صنعت نفت در بخش بالادستی است که باید با جدیت مورد توجه قرار بگیرد.
در هفتههای اخیر، اخباری در زمینه تولید نفت ایران با تأکید بر افزایش تولید در دولت سیزدهم و رسیدن به سطح تولید به شرایط پیش از تحریمها (۱۳۹۷) منتشر شد. این مسئله با واکنشهایی که بهطور عمده ماهیت انتقادی داشت، مواجه شد. یکی از دلایل بروز این واکنشها، شفافیت نبودن در بیان اخبار و اطلاعات در این زمینه است که البته در روزهای اخیر برخی مدیران نفتی در این زمینه شفافسازی و بر موضوع ظرفیت تولید به جای افزایش تولید تأکید کردند.
واقعیت این است که بین ظرفیت تولید و افزایش واقعی تولید تفاوت وجود دارد. اکنون آنچه در مجموعه صنعت نفت روی داده، افزایش ظرفیت تولید نفت و رسیدن به سطح تولید قبل از تحریمها و خروج آمریکا از برجام یعنی ۳.۸ میلیون بشکه در روز است، اما این به معنای تولید واقعی این میزان نفت در حال حاضر نیست. تداوم تحریمهای اقتصادی و نفتی این امکان را برای کشور ایجاد نمیکند که بتواند در این سطح نفت تولید و رقمی حدود ۲.۵ میلیون بشکه را صادر کند. هرچند باید اذعان کرد که روند افزایش تولید نفت از زمستان ۹۹ بهتدریج با کاهش حساسیتهای تحریمی آمریکا در پی روی کار آمدن بایدن، افزایش یافته و این روند در دولت سیزدهم با توجه به در پیش گرفتن ابتکاراتی در دور زدن تحریمها، تقویت شده است. هرچند آمار دقیقی از میزان تولید و صادرات نفت بهدلیل حساسیتهای تحریمی منتشر نشده، اما واقعیت این است که وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران باید تکلیف حداقلی قانون بودجه مبنی بر صادرات ۱.۴ میلیون بشکهای نفت در روز را محقق کند، بنابراین میتوان اینگونه ارزیابی کرد که دستاندرکاران صنعت نفت مکلف به فروش حداقل بهطور متوسط روزانه ۱.۴ میلیون بشکه نفت تا زمانی هستند که تحریمها ادامه دارد.
از زمان روی کار آمدن بایدن در زمستان سال ۹۹ و متعاقب آن آغاز مذاکرات ایران با ۴+۱ برای احیای برجام و بالا رفتن امیدواری نسبت به نتایج مثبت مذاکرات و رفع تحریمها، بسترسازی برای افزایش تولید و عرضه نفت به بازارهای جهانی بلافاصله پس از رفع تحریمها بهطور طبیعی در دستور کار دولت قرار گرفت. اگرچه محدودیت سرمایهگذاری در یک دهه گذشته در صنعت نفت بهدلیل تحریمهای شدید اقتصادی، هزینهها و امکان افزایش ظرفیت تولید نفت را کاهش داد، اما تجربه بازگشت سریع و مقتدرانه ایران به بازارهای نفت در پی امضا و اجرای برجام در سال ۹۴، راه احیای ظرفیتهای تولید نفت و بازگشت ایران به بازارهای جهانی را در شرایط کنونی، آسان کرده است؛ بنابراین افزایش ظرفیت تولید نفت و رسیدن به سطح ۳.۸ میلیون بشکه، موضوعی واقعی و محققشده است. در عین حال امکان بازگشت ایران به بازارهای نفت با توجه به کاهش تحرکات ضدایرانی برخی کشورهای نفتی نسبت به سال ۹۴ از یک سو و نیاز رو به افزایش تقاضا در بازار نفت در پی بروز جنگ اوکراین، آسانتر است؛ بنابراین مجموعه عوامل در شرایط کنونی اعم از بالا رفتن ظرفیت تولید و الزامات بازار نفت، راه ایران را برای بازگشت به بازار و رسیدن به شرایط قبل از تحریم هموار کرده است. با وجود این مشکل و چالش اصلی، پایداری تولید نفت ایران و حفظ جایگاه واقعی و سنتی در بازار جهانی نفت است که بهدلیل محدودیت سرمایهگذاری در بخش بالادستی و بهره نگرفتن از فناوریهای نوین در طول یک دهه گذشته در نتیجه تحریمهای اقتصادی، قابل توجه است.
صنعت نفت ایران برای حفظ جایگاه خود در بازار و رسیدن به پویایی و افزایش توان رقابتی در بازار و نهادهای بینالمللی مانند اوپک و اوپکپلاس نیازمند سرمایهگذاری در بخشهای بالادستی و تولید نفت، همچنین استفاده از فناوریهای جدید در حوزه مدیریت مخازن، ضریب افزایش تولید نفت از چاههای نفت و فعال کردن میدانهای مشترک است.
سرمایهگذاری و فناوری دو روی یک سکه هستند که الزام و نیاز حیاتی صنعت نفت ایران است. بدون این دو بال مهم، تولید و ظرفیتهای تولیدی ایران با یا بدون تحریم در مضیقه شدید قرار خواهد گرفت، بنابراین در کنار افزایش ظرفیتهای تولید برای بازگشت به بازار جهانی نفت با رفع تحریمها، مسئله مهمتر جذب سرمایهگذاری و فناوری جدید و تزریق آنها به صنعت نفت است که به تعبیر وزیر نفت واجبتر از نان شب در اقتصاد کشور است. این یک مسئله ملی است که همه ارکان حاکمیت باید در تحقق آن نقشآفرین باشند.