کد خبر: ۳۸۱۳۰۳
۰۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۳:۰۰
0
بانک مرکزی دادگاهی را برگزار می‌کند که در آن نه متهم است نه شاکی، بلکه نقش یک قاضی را دارد. قضاوت برای تعیین نرخ سود بین بانکی که اکنون مهم‌ترین موضوع سیاست گذار در این نهاد است. تعارض منافع بورسی‌ها با نرخ تورم در تعیین این شاخص دوگانه‌ای است که بانک مرکزی را وادار به انتخابی مهم می‌کند. کاهش یا افزایش؟ تحلیلگران برای این انتخاب بانک مرکزی سه راهکار مهم را پیشنهاد می‌دهند.
بانک مرکزی دادگاه می‌شود؟
کشمکش میان انتخاب بر سر دو راهی‌های مهم، اساس بسیاری از داستان‌ها و نمایشنامه‌های بزرگ از ابتدا تا به الان بوده است. انتخاب میان خوبی و بدی، عدالت و انصاف، زشتی و زیبایی و هر دو گانه سخت و حیاتی به تناسب وضعیت هر جامعه. هر چه این دوگانه نزدیک‌تر باشد، پیچ انتخاب هم سخت‌تر می‌شود و روایت داستان عمیق تر.

در این میان هرگاه صحبت از قضاوتی مهم می‌شود ناخودآگاه دایره گچی قفقازی اثر برتولت برشت در ذهن پررنگ‌تر می‌شود. دایره قرمزی که اکنون در اقتصاد ایران حول نرخ بهره شکل گرفته و فرزندی که در پی دلسوز خود می‌گردد.

در این اثر به طور خلاصه داستان از جایی آغاز می‌شود که پس از مرگ حاکمی، پسر دوساله او توسط یکی از مستخدمان سابق حاکم ربوده می‌شود.

مستخدم که دختر است به کودک بسیار محبت می‌کند و حتی این مهربانی او از مادر اصلی فرزند هم بیشتر می‌شود. پس از مدتی مادر اصلی فرزند پیدایش می‌شود و بین او و مستخدمی که عمر خود را صرف مهربانی به کودک کرده بر سر تصاحب فرزند نزاع در می‌گیرد. در این جا کار به دادگاه می‌کشد و قاضی برای تعیین مادر حقیقی، دستور می‌دهد، دایره گچی کشیده و کودک را در آنجا قرار دهند و دو زن مدعی از دو سو بچه را بکشند و هرکه زودتر بچه را به‌دست آورد، مادر بچه است. مستخدم برای آسیب ندیدن کودک، از مدعای خود دست می‌کشد، اما قاضی بچه را به او واگذار می‌کند.

داستان نرخ بهره‌ای که مدام از این سو به آن سو کشیده می‌شود. گاهی بورس خواستار کاهش آن است گاهی هم موضوع رشد تورم مطرح می‌شود و سیاست گذار به افزایش نرخ بهره می‌اندیشد. بانک مرکزی در این میان قاضی قفقازی در نمایشنامه برتولت برشت است که بر سر تعیین مادر حقیقی این فرزند مردد است.

این روز‌ها نرخ بهره در اقتصاد ایران یک موضوع مهم شده است. یعنی درحقیقت از زمانی که بانک مرکزی با ریاست صالح آبادی سیاست‌های جدید خود را آغاز کرده همواره یک پای مسائلش دغدغه نرخ سود بوده است.

در نیمه دوم سال گذشته موضوع رشد بازدهی بورس بود. در آن روز‌ها دولت به منظور نجات بورس به بانک مرکزی در ۱۰ بند دستور‌های جداگانه‌ای داد که یکی از آن‌ها مشخص کردن سقف ۲۰ درصدی در بازار بین بانکی بود.

بانک مرکزی هم برای آن که بخواهد نرخ بهره را مدیریت کند بسط پول‌های بی سابقه‌ای را در بازار باز رقم زد. دو بازاری که به موازات هم برگزار می‌شوند و در هر هفته نیتشان دو چیز است، بهبود نقدینگی بانک‌ها و تنطیم نرخ سود.

سال ۱۴۰۱ که شروع شد بانک مرکزی سیاستش را تغییر داد. چرا؟ چون تزریق‌های بی شمار در بازار باز رسوب کرده بودند و از سمت منابع پایه پولی می‌توانستند رشد تورم را بیشتر کند. این هسته تورم ساز یا همان پایه پولی همواره یکی از متغیر‌های مهم اقتصاد کلان بوده که کنترل رشد آن از وظایف مهم بانک مرکزی است؛ بنابراین این نهاد نیز در سال جدید برای جلوگیری از رشد پایه پولی و کاهش تورم، تزریق پول در بازار‌های بین بانکی را کاهش داد. حالا که عرضه در بازار کم شده نرخ بهره رکورد‌های جدیدی ثبت کرده که باز هم بورسی‌ها را نگران کرده است.

ماجرای بسط بی سابقه پول در بازار باز

وقتی بانک مرکزی می‌خواهد نرخ را پایین نگه دارد مسلما تزریق خود در بانک‌ها را بیشتر می‌کند. یعنی اوراق بیشتری از بانک‌ها می‌خرد و هزینه اسقراض را هم کاهش می‌دهد. این اقدام در سال قبل آنقدر زیاد شد که در نهایت عملیات هفتگی در پایان سال، مرز ۹۵ هزار میلیارد تومانی را هم شکست. بازار باز، یعنی معاملات میان مدت بانک‌ها با بانک مرکزی که ابزار آن معاملات اوراق بدهی دولتی است.

در همین رابطه تزریق پول در بازار باز مسیر نزولی را در این سال آغاز کرده و از مرز ۹۵ هزار میلیاردی به پایین‌ترین سطح خود در سال جاری رسیده و برای پنجمین هفته متوالی در مرز ۶۰ همت ثابت ماند.

سیاستی که شنیده‌ها نشان می‌داد تصمیم اخیر بانک مرکزی به منظور کنترل مانده عملیات سیاست پولی بوده تا دوباره تزریق پول افزایش پیدا نکند. اما آمار‌ها نشان می‌دهد هنوز تقاضا در این بازار بالاست و در مرز ۸۰ همت قرار دارد.

نرخ سود بازار باز هم آن قدر افزایش پیدا کرد تا با ثبت ۲۱.۵ درصد در هفته اول مرداد رکورد تاریخی زد. بانک مرکزی با این عمل سعی کرد تا نرخ بهره بین بانکی را ارتقا دهد و به نوعی مانع از رشد تورم در کشور شود. در نگاه برخی کارشناسان رشد نرخ سود بین بانکی علامتی از افزایش هزینه پول و کاهش تورم در جامعه به شمار می‌آید. در ادامه اعتبارات در بازار بین بانکی نیز افزایش پیدا کرده و در ادامه منجر به رکوردزنی یک سال و نیمه نرخ بهره شد. سطح بالای ۲۱.۳۱ درصد.

این عمل را برخی تحلیلگران اتفاقی مهم در اقتصاد کشور می‌دانند که برای جلوگیری از تورم بالایی که در ماه‌های اخیر ثبت شده ضروری است. شاخصی که در بعد نقطه‌ای طبق گزارش آخر مرکز آمار به رکورد ۲۶ ساله رسیده و برابر با ۵۴ درصد در تیر ماه ثبت شده است. اما در شرایط خطرناک تورمی که اقدام‌های بانک مرکزی تبعات مهم تری را در بر دارد بورس مدعی کاهش نرخ سود بین بانکی به نفع خود است.

سه راه کار بانک مرکزی در قضاوت مهم

اکنون ماجرا همان داستان دایره گچی قفقازی برشت است. بانک مرکزی قضاوتی را بر عهده دارد که مادران دلسوز برای تصاحب فرزند خود بر سر آن نزاع داشتند. در این حالت که بانک مرکزی در دوراهی نرخ سود مانده، دسته بندی آرای تحلیلگران نشان از سه مسیر مهم دارد.

نخست: آنکه بانک مرکزی می‌تواند همچنان دلسوزی تورم را جدی‌تر بگیرد و نرخ سود را ارتقا دهد.

دوم: توجه به بورس و کاهش نرخ سود بین بانکی؛ و سوم راهی میانه که شاید نقطه جدا شدن ماجرای بانک مرکزی از دایره است.

برخی کارشناسان معتقدند بانک مرکزی که نقدینگی بانک‌ها برایش اهمیت بالایی دارد می‌توانند موضوع بازار بین بانکی را با سپرده گذاری نزد بانک‌ها حل کند. این اتفاق می‌تواند با بهبود نقدینگی نهاد‌های مالی باعث کاهش نرخ سود بین بانکی و در عین حال بهبود همزمان شرایط بورس و بانک‌ها شود.

اکنون که صالح آبادی در صحبت‌های اخیر خود به کنترل نرخ بهره تاکید داشته باید دید کدام راهکار را در این اوضاع انتخاب می‌کند؟ نجات بورس؟ کاهش تورم؟ یا بهبود نقدینگی بانک ها؟
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
گزارش مجامع بیشتر
تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

مدیرعامل مس در مجمع عمومی عادی این شرکت که با حضور اکثریت سهامداران در تالار وزارت کشور برگزار شد از کسب رتبه پنجم ذخایر جهانی مس تنها با اکتشاف 7 درصدمساحت کشور خبر دادو گفت: با توسعه اکتشافات رسیدن به رتبه دوم و سوم جهانی نیز برای ایران متصور است.
پربازدید
پرطرفدارترین
برای دریافت خبرنامه پول نیوز ایمیل خود را وارد نمایید: