تا همین سی، چهل سال پیش عزاداری برای امام حسین (ع) بسیار ساده و بی تکلف بود و پیام این عزاداریها هم با همان سادگی و صمیمیت به مردم عزادار منتقل میشد و دیگر از این همه حاشیه و بگیر و ببند امروزی خبری نبود. آن وقتها مجالس عزا حداکثر محدود بود به یک سخنرانی و بعد از آن مجلس روضه و نهایتا سینه زنی یا زنجیر زنی. در مراسم سینه زنی و زنجیر زنی هم یک یا چند نفر مداح باصفا و بی ریا، اشعار و نوحههایی را که محتوای آنها با روایات و مقتلها و احکام اصیل دینی و مذهبی همخوانی داشت، قرائت میکردند و مردم در نهایت وقار و آرامش و در صفهای منظم با آنها دم میگرفتند و سینه و زنجیر میزدند. یک جاهایی هم بسته به ظرفیت هیئتها و تکایا و مساجد عزاداران با شور و حرارت بیشتری بر سر و سینه میزدند و اصطلاحا دچار شور حسینی میشدند، اما سعی میکردند که هیچ وقت دچار افراط و زیاده روی نشوند.
ولی حالا چند سالی است که بعضی از این مداحها و هیئتهای عزاداری کاری کرده اند که با دیدن رفتار و حرکات سخیف و ناشایست آن ها، نه تنها هیچ پیام آموزنده و تاثیرگذاری از نهضت اباعبدالله الحسین و یاران وفادار او درک و دریافت نمیشود، بلکه این نهضت عظیم و تاریخی را در چشم غیر مسلمانان و غیر شیعیان نازیبا و وهن آمیز جلوه میدهند.
ابیات بی محتوا، رفتار سخیف
اگر تا سه، چهار دهه پیش نوحهها و اشعار مداحان و ذاکران اهل بیت در مراسم عزای اباعبدالله الحسین (ع) ابیات ساده، نغز و دلنشینی مثل: «همه جا کربلاست، همه جا نینواست» یا «امشب حسین سر میدهد، عباس و اصغر میدهد» بود، حالا در بعضی از این عزاداریها ابیات و عبارات سخیف و بی محتوا به نام شعر توسط مداحان و کسانی که تریبون به دست شان افتاده، خوانده میشود و حاضران هم با آنها دم میگیرند و به سر و سینه میکوبند، مثلا: «من روانیام، روانی حسین/ خطخطی شده از عشق حسین/ باز باز بیقرارم کاری به طبیبا من ندارم/ میزنم سرمو توی دیوار، کاری به کسی ندارم...» یا «چشات مه و ملیحه/ آخر از عشق خودت کار میدی دستم/ عاشق ودیوونتم!..». جالب اینجاست که این قبیل افراد در پاسخ به اعتراض دیگران گستاختر و جریتر میشوند و بر موضع مبتذل خود پافشاری بیشتری نشان میدهند؛ مثل گوینده این بیت: «برود هرکه دلش خواست شکایت بکند/شهر باید به من هیاتی عادت بکند».
گذشته از محتوای جلف و سطح پایین نوحههای این دسته از مداح ها، نحوه مداحی و بالا و پایین پریدن آنها و خواندن نوحه به صورت ریتمیک و با استفاده از آهنگهای غربی و پاپ است که به هیچ وجه در شان مجلس مداحی و عزاداری امام حسین (ع) نیست. رهبر انقلاب یک بار در دیدار با شاعران آیینی و مداحان اهل بیت به این موضوع اینطور واکنش نشان میدهند: «بازی کردن با مسئله مداحی سزاوار نیست. مداحی را به صورت یک کار صرفا سطحی شکلی ظاهری در آوردن و آن را عبارتهای تقلید از یک کار مبتذل غربی قرار دادن این هیچ جایز نیست». با این حال هنوز هستند مداحان و نوحه خوانانی که بی اعتنا به همه تذکراتی که به آنها داده میشود و اعتراضاتی که به آنها صورت میگیرد به کارشان ادامه میدهند و با رفتار زننده و ناشایست خود باعث وهن و تمسخر ارزشهای دینی میشوند.
چرا برخورد نمیشود؟
حسن رحیم پور ازغدی نظریه پرداز معروف طرفدار انقلاب در واکنش به یک نفر از این مداحان کذایی که در حین مداحی بیتی تحت عنوان «رقاصم و رقاصم، رقاصه عباسم» را خوانده بود از دل پر درد آه برآورده و نفرین کرده بود که: «خداوند ریشه چنین مداحانی را بکند». طنز تلخ و جالب ماجرا اینجاست که رسانه ملی هم گاهی وقت با این توجیه که این شیوه نوحه خوانی طرفداران خاص خودش را دارد اقدام به پخش مراسم نوحه مداحی و نوحه خوانی آنها میکند. رفتار و گفتار این قبیل مداحان و هیئتیها در حالی تداوم پیدا میکند و ترویج میشود که قوه قضائیه میتواند به این موضوع رسیدگی کند و تا حدود خیلی زیادی این قبیل مداحها را کنترل و محدود کند، کما اینکه بسیاری از علما و کارشناسان دینی و حتی عموم مردم هم بر این باور هستند که بایستی با بدعتهایی از این دست برخورد شود، اما معلوم نیست که چرا این اتفاق نمیافتد.
اخلال در زندگی شهروندان
طی این سالها بدون آنکه در منابع دینی و مقتلهای معتبر ذکر شده باشد، رسم شده که از چند روز قبل و حتی یکی، دو هفته پیش از فرارسیدن ماه محرم جای جای کوچهها و کوی و برزن و خیابانهای شهرها و روستاهای کشور داربست بزنند و خیمههایی از پارچه مشکی برپا کنند و در و دیوار کوچهها و محلهها را با پارچه نوشتههای مشکی سیاهپوش کنند و با فرا رسیدن ماه محرم و در دهه اول این ماه هیئتهای عزاداری و دستههای سینه زنی و زنجیرزنی با دستگاههای پیشرفته صوتی و سازهای قوی کوبشی نظیر سنج و طبلهای بسیار بزرگ چینی تا پاسی از شب راه بیندازند و بساط چای و شربت و غذای نذری عَلَم کنند.
این اقدامات در حالی صورت میگیرد که هیچ نوع نظارت محسوسی بر کار این هیئتها و دسته جات اعمال نمیشود و در نتیجه یک نوع اغتشاش سمعی و بصری و بی نظمی و اخلال در زندگی و استراحت و تردد مردم در معابر به وجود میآید و کدورت عدهای از شهروندان را که در زندگی روزمره خود با مشکل مواجه میشوند در پی دارد. سپس استمرار این عزاداریها در دهههای دوم و سوم ماه محرم و تداوم آن در ماه بعد یعنی ماه صفر از دیگر افراطها و بدعتهایی است که ممکن است باعث دلزدگی و رویگردانی عدهای از عزاداری برای واقعه عاشورا و حتی اصل دین شود.
حاشیه به جای اصل
اصل عزاداری برای در سوگ واقعه کربلا پسندیده و مورد تاکید بزرگان دین است، اما وقتی که این سوگواری به ورطه خودنمایی و ریا و چشم و هم چشمی در بغلطد دیگر اصل ماجرا به فراموشی سپرده میشود و حواشی جای آن را میگیرد. عَلَم کشیها و به حرکت درآوردن چلچراغهای بسیار سنگین، به سر و صورت و بازو کشیدن قمهها و خنجرهای تیز و آخته، زنجیرزنی بازنجیرهای تیغ دار، آه رفتن بر روی آتش، کوبیدن مشت و سیلی بر سر و صورت خود، شاخ و شانه کشیدن هیئتها برای هیئتهای محلههای دیگر و به راه انداختن دعواهای مشهور حیدری و نعمتی، همگی نشانههای بارزی از تظاهر و خودنمایی هستند که هیچ نسبتی با اصل دین و شرع مقدس ندارند و موجبات خفت و تحقیر مسلمانها و شیعیان در چشم دیگران را فراهم میآورند و خشنودی دشمنان و استعمار جهانی را فراهم میآورند. مشهور است که روباه پیر استعمار یعنی انگلیس تا مدت ها، همه ساله و در ایام محرم، از طریق سفارت خانههای خود اقدام به پخش قمه در میان هیئت های عزاداری امام حسین مینمود و با کمک به ترویج خرافات و بدعت در میان مسلمانان حضور خود را در میان کشورها و مجامع مسلمان و شیعه نشین توجیه میکرد. نقل است که «یاسین الهاشمی» نخست وزیر عراق در دوران اشغال انگلستان هنگامی که برای مذاکره با انگلیسیها برای پایان قیمومیت آنان به لندن رفت، انگلیسیها به او گفتند: ما برای کمک به ملت عراق در این کشور هستیم تا آنان به خوشبختی برسند و از وحشیگری بیرون آیند! این سخن باعث عصبانیت یاسین الهاشمی شد و خشمگین از اتاق مذاکره بیرون آمد، اما انگلیسیها محترمانه از او خواستند تا به تماشای فیلم مستندی از موکبهای امام حسین (ع) در خیابانهای نجف و کربلا و کاظمین بنشیند که حاوی تصاویری هولناک و رقت بار از قمه زنی و زنجیرزنی عزاداران بر سر و پشت خود بود. انگلیسیها میخواستند با این اقدام به نخست وزیر عراق بفهمانند که دلیل ماندن شان در کشور او کمک به متمدن ساختن مردم ان کشور است.
پدیده عزاداری لاکچری
جولان ماشینهای آخرین سیستم در ایام محرم در خیابانهای شهر با نوشتههایی از جنس شعارهای عاشورایی بر بدنه آن ها، پخش نوحههای ریتمیک و آنچنانی از سیستم صوتی این ماشین ها، پیراهنهای مشکی گران قیمت و برند، ست آرایش زنانه و مردانه مخصوص محرم، برپایی مجالس نوحه خوانی و روضه با طعم قلیان و میوه و آجیل فرد اعلا، نوحه خوانی بانوان مداح و خواننده با چند قلم آرایش و سر برهنه، همراه با دف و نی، و پرداخت حق الزحمههای نجومی به مداحان لاکچری در زمره پیرایههای ناروا و انحراف امیز در مسیر عزاداری ماه محرم است. این پدیده شنیع و زشت که حاصل سازش و پیوند نامقدس اشرافیگری و نوکیسگی با مذهب است، به هیچ وجه در مسیر شعائر آگاهی بخش و انسان ساز محرم و عاشورا نیست و در بینش اصیل شیعه هیچ جایگاهی ندارد و بیشتر به یک شوخی زشت و مضحکه آمیز با آموزههای اصیل و ارجمند عاشورای سال ۶۱ هجری قمری شبیه است که هرچه زودتر بایستی برای مبارزه با آن چارهای اندیشید.
چکار باید کرد؟
واقعه کربلا و شهادت حسینبن علی (ع) و یاران وفادار او که تن به ذلت ندادند و به خاطر آرمان و هدف بزرگی که داشتند تا پای جان ایستادگی کردند، اگر چنان که هست به مردم شناسانده شود به طور حتم وجدانهای بیدار و جانهای آگاه را به خود جلب و جذب خواهد کرد و دیگر به هیچ نوع پیرایه و تبلیغ آمیخته به خرافه و بدعت نیاز نخواهد داشت، وگرنه همین بدعتها و خرافهها آن را به محاق خواهد برد و دست مردم از معارف انسان ساز و رهایی بخش آن باز داشته خواهد شد. از این رو بر علمای مذهبی و مسؤلان فرهنگی و مدیرانداجرایی و مقامات قضایی فرض است که در یک هماهنگی و هموندی اثربخش و کارآمد، به صورت اساسی و ریشهای دامها و تارهایی را که اصل ماجرای کربلا را در بر گرفته و به دور آن تنیده شده و دسترسی به آن را دشوار ساخته اند بزدایند و از محاق و تاریکی به درآورند و با حراست و پاسداری مداوم از این امانت الهی و مذهبی آن را فراراه مردم و روندگان طریقت عاشورا روشن نگاه دارند و به آیندگان بسپارند.
مسعود یوسفی / روزنامه نگار