April 2024 18 / پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳
کد خبر: ۳۸۶۱۶۰
۲۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۰۰
0
مشکلات اجتماعی مانع تحقق توسعه اجتماعی می‌شوند یا دست کم روند دستیابی به آن را به تاخیر می‌اندازند. یکی از این مشکلات اجتماعی، کار کودکان است. فقر در ایجاد و تداوم این پدیده نقشی اساسی ایفا می‌کند.

پدیده اجتماعی کودک کار و تاثیرات منفی اقتصادی/ مهار کودکان کار؛ از روی کاغذ تا میدان عمل

گسترش انواع بغرنج ظهور و بروز کودکان کار و خیابان درحالی برای دولت به عنوان یک موضوع حساس شناخته شده، که طبق آمار اعلامی از سوی انجمن حمایت از کودکان در سال ۱۳۹۱ (یک دهه پیش) بیش از ۴ میلیون نفر برآورد شد. افزایش جمعیت مهاجران به خصوص افغانستانی‌ها (به دلیل اشغال افغانستان توسط نیرو‌های طالبان) و شرایط نیمه جنگی این کشور، باعث رشد قابل ملاحظه افغانستانی‌ها از سال ۱۴۰۰ به این سو شد، به طور طبیعی به دلیل ماهیت فرودستی مهاجران، شاهد رشد جمعیت کودکان کار و خیابان نیز بوده‌ایم.


مطمئنا همه افراد جامعه امروزی ما در خیابان‌ها و پشت چراغ قرمز کودکانی را دیده اند که با دست و صورتی تقریبا کثیف و آفتاب سوخته به انجام کار‌هایی مثل تمیز کردن ماشین‌ها و التماس کردن به راننده ها، جهت فروختن آدامس، گل، دستمال کاغذی یا دود کردن اسپند و ... مشغول هستند. این کودکان همان کودکان کار هستند.


ایران با داشتن منابع بسیار زیاد و پتانسیل‌های بسیار غنی، وجودچنین کودکانی برای جامعه‌ی ما وقاحت بار است. آیا کمبود منابع چنین وضعیتی را بوجود آورده یا تقسیم ناعادلانه ثروت و ریخت و پاش‌های اقتصادی جامعه را به سوی فقر و بدبختی سوق می‌دهد؟ به زعم بنده کودکان کار یا باید در کشور ما وجود نداشته باشند و یا باید درحداقل‌ترین میزان باشد. ولی چرا در جامعه ما تعداد کودکان کار رشد فزایند‌های داشته است، جای سوال است.


البته پدیده کودکان کار مختص به کشور ایران نیست، در همه جای جهان این کودکان وجود دارند و همه وضعیت مشابهی دارند و در حال کار کردن می‌باشند و از تحصیل و تفریح و اوقات فراغت خود عقب می‌مانند.

مشکلات کودکان کار در ایران

گسترش روز افزون کودکان کار در ایران یکی از مشکلات مهمی است که کشور ما با آن دست و پنجه نرم می‌کند. متأسفانه اکثر این کودکان در شغل‌های کاذب فصلی، بزهکاری، تکدی‌گری و ... اشتغال دارند. براساس تحقیقات انجام گرفته در این زمینه، وضعیت اقتصادی یکی از شایع‌ترین علل اشتغال کودکان به کار است. جنسیت در این مورد تمایزی ایجاد نمی‌کند. متأسفانه در اقوام کولی ایرانی، کار کردن کودکان به ویژه دختران یکی از سنت و رسوم زندگی آن‌ها است. در حالی‌که مردان این قوم در سن جوانی خود را بازنشسته کرده و کسب درآمد به زنان و بچه‌ها محول می‌شود. علاوه بر مشکلات اقتصادی، عوامل دیگری از جمله اعتیاد والدین، هزینه‌های آموزش، آزار و اذیت کودکان توسط خانواده‌ها، طرد شدن از خانه، مرگ پدر یا مادر و طلاق والدین بر خیابانی شدن افراد مؤثرند. کار و زندگی در خیابان مشکلات زیادی برای کودکان کم سن ایجاد می‌کند.


کارشناسان معتقدند که رشد جسمی، جنسی و روانی این کودکان با تأخیر مواجه می‌شود که پیامد‌های منفی بسیاری را در پی دارد. از جمله مشکلات کودکان کار در ایران می‌توان به وضعیت تغذیه‌ی نامناسب، قرار گرفتن در معرض شرایط آب و هوایی نامطلوب، تصادف با ماشین، بیمار شدن و گرسنه ماندن اشاره کرد. والدین این افراد به دلیل وضعیت اقتصادی نامناسب، توانایی مراقبت‌های بهداشتی و درمانی کافی از فرزندانشان را ندارند. از این رو معمولاً واکسیناسیون آن‌ها ناقص انجام شده و یا به طور کلی انجام نشده است. بعضی مشاغل نیز خطرات خاص خود را دارند. مثلاً تماس با مواد بیماری‌زای موجود در ضایعات از مشکلات کودکان کار زباله‌گرد است که موجب بروز بیماری هپاتیت و ایدز می‌شود. یکی دیگر از نگرانی‌های مسئولین دزدیده شدن و آزار‌های جسمی و جنسی است که در بین دختران و پسران کم‌سن مشترک است. علاوه بر مشکلات جسمی، این کودکان در معرض آسیب‌های روانی و اجتماعی نیز قرار می‌گیرند.

پدیده اجتماعی کودک کار و تاثیرات منفی اقتصادی/ مهار کودکان کار؛ از روی کاغذ تا میدان عمل

توهین و رفتار‌های تحقیر‌آمیز مردم با این افراد، احساس شرمندگی بعد از دیدن دوستان و آشنایان، ترس از برچسب خوردن در مورد روابط جنسی در دختران، کتک خوردن از مأموران شهرداری و مردم از جمله این موارد هستند. برخی مسئولان معتقدند گاهی اوقات کار در خیابان به فعالیت در کارگاه‌ها و زیر نظر کارفرما ارجحیت دارد. زیرا بچه‌ها در این محیط آزادی، توانایی و استقلال عمل بیشتری دارند. همچنین می‌توانند بخشی از درآمدشان را در اختیار بگیرند. اما در کارگاه‌ها شرایط برای کودکان بسیار سخت و طاقت‌فرسا است. احتمال آزار‌های جنسی و جسمی در این محیط‌های کاری بسیار بیشتر از مکان‌ها و شغل‌های دیگر است. متأسفانه این برخورد‌های نادرست باعث شده بسیاری از این کودکان فکر کنند، متولد شده‌اند تا کار کنند.

هیات وزیران در جلسه‌ای در راستای ضرورت بازنگری در مقررات اجرایی برای ارتقای حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان و لزوم داشتن ضمانت اجرایی ماده (۶) قانون حمایت از اطفال و نوجوانان با اصلاح آیین نامه اجرایی این ماده یاد شده، موافقت کرد.

موضوع ماده ششم قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، بیشتر مربوط به وظایف دستگاه‌ها و نهاد‌های دولتی و عمومی درباره حقوق کودکان کار و خیابان و اطفال بدسرپرست، بزهکار و آسیب‌دیده می‌شود. سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش، وزارت کار، نیروی انتظامی، سازمان زندان‌ها و قوه قضاییه و صداوسیما از جمله دستگاه‌هایی هستند که در ماده ششم قانون حمایت از اطفال و نوجوانان به‌عنوان دستگا‌های ذی‌ربط و دارای مسئولیت در زمینه حقوق کودکان کار محسوب می‌شوند.

از سال‌ها قبل ایران کنوانسیون ۱۸۲ سازمان جهانی کار را به‌عنوان یک مقاوله‌نامه مهم و بنیادین پذیرفته است. این مقاوله نامه یا کنوانسیون مربوط به «وظیفه کشور‌ها در ممنوعیت بدترین اشکال و انواع کار کودک و نوجوان» است. در این ارتباط چندین سازمان مردم نهاد و انجمن حمایت از کودکان کار و بدسرپرست تشکیل طی سه دهه اخیر تشکیل شده است. بسیاری از فعالان کودک البته بیشتر نهاد‌های مردمی را در این زمینه فعال می‌دانند و در سال‌های گذشته در دستگاه‌های مختلف نسبت به مقابله با مظاهر انواع کودک کار از سوی دولت کم کاری حس می‌شد؛ کم‌کاری‌ای که در جلسه اخیر هیات وزیران، خود دولتی‌ها کمابیش با مصوبه خود درباره بهبود وضعیت ضمانت اجرایی انجام وظایف دستگاه‌های دولتی و اصلاح آیین‌نامه‌های قانون حمایت از اطفال و نوجوانان در این جهت، به آن اعتراف کردند.

خلاء قانونی در حوزه کودکان کار و نبود آیین‌نامه اجرایی

فرشید یزدانی (کارشناس مسائل کودکان کار) در این زمینه اظهار می‌کند: قانون حمایت از اطفال و نوجوانان خود یک قانون نوپا و جدید بود که در اواخر دولت قبل (خرداد ۱۳۹۹) تصویب شد و مواد آن به نظر بسیار کلی تنظیم شده و جزییات اجرایی آن هنوز در این قانون تبیین نشده است، لذا از همان ابتدا کارشناسان و فعالان این حوزه درباره ضرورت بازنگری و اصلاح آن سخن گفتند.

این کارشناس حوزه رفاه سازمان تامین اجتماعی تصریح کرد: از مدت‌ها پیش نسبت به تدوین یک آیین نامه اجرایی برای این قانون که بتواند جزئیات وظایف دستگاه‌ها درمورد اجرای آن را مشخص کند، احساس نیاز می‌شد، اما تدوین آن تاکنون به طول انجامیده و هیچ تلاشی نیز تا امروز در جهت اجرای این قانون نوپا به همین دلیل صورت نگرفته است. برای مثال حتی صداوسیما نسبت به آگاهی بخشی جامعه و آموزش درباره کودکان کار، خیابان، بزهکاران زیر سن قانونی و همچنین کودکان بدسرپرست وظیفه دارد، اما در این زمینه باوجود تصویب قانون در دو سال اخیر تولید و کاری بیرون نداده است. ضمن اینکه نیروی انتظامی نیز در زمینه شناسایی کودکان کار و خیابان و معرفی آن‌ها به سایر دستگاه‌ها وظیفه دارد، اما در این زمینه تاکنون گزارش کاری دریافت نشده است.

یزدانی با تاکید بر اینکه ماهیت قانون کنونی در زمینه حمایت از اطفال هنوز جرم‌انگارانه بوده و چندان با نگاه آسیب اجتماعی و نگرش جامعه شناسانه نیست و لازم است به خصوص در حوزه وظایف قضایی و کودکان بزهکار و همچنین سایر موارد جرم انگارانه فعالیت کودکان کار، اصلاحاتی در قانون صورت بگیرد، افزود: ما نیاز به قانونی داریم که وجه حمایتی و نظارتی آن بهبود یابد و توصیه ما به دولت و وزارت کار برای هر پیش‌نویس اصلاحی، توجه به همین دو نکته مهم است.

وی در پایان با اشاره به اینکه قرار بوده در زمینه محدود کردن و محو کار کودکان در این قانون یک آیین نامه اجرایی جداگانه ظرف شش ماه تصویب شود، اما هنوز این آیین نامه اجرایی نیز تدوین نشده، تاکید کرد: همچنین هنوز وظیفه دستگاه‌ها در حوزه مقابله با مظاهر و اشکال مختلف کار کودک و کودکان و نوجوانان خیابانی گنگ و تفکیک نشده است.

دولت به مقاوله‌نامه‌های بین المللی سازمان جهانی کار درباره کودکان عمل کند

حسین میربهاری (از مدیران جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان) با اشاره به مصوبه دولت در جهت اصلاح قوانین و افزایش ضمانت اجرای قانون حمایت از اطفال و نوجوانان با محوریت کودکان کار و خیابان، اظهار کرد: در زمینه دفاع از حقوق کودکان برنامه‌های جهانی و بین‌المللی در سازمان جهانی کار وجود دارد که اولین برنامه‌ها براساس مقاوله نامه ۱۸۲ این سازمان تدوین شده است. خود ایران در زمینه دفاع از منع کار کودک این کنوانسیون را به‌عنوان اولین مقاوله‌نامه در این زمینه امضا کرد.

وی با بیان اینکه «البته در زمان تصویب آن مقاوله نامه دولت ایران آن را مشروط پذیرفت» اظهار کرد: در آن سال‌ها وزارت کار و دولت اجرای مقاوله نامه ۱۸۲ را منوط به مطابقت با قانون کار داخل ایران دانست. به این معنا که قانون کار ایران نوجوانان بالای ۱۵ سال را نیز در شرایط و موقعیت (قادر به کار) تلقی می‌کرد. با این وجود اگر ما بنابر همان سطحی که در مقاوله نامه‌های جهانی درباره منع کار کودک و حمایت از کودک و نوجوان درحال اشتغال پذیرفته بودیم، عمل می‌کردیم، دیگر امروز شاهد بسیاری از مشکلات فعلی نبودیم و در این زمینه بیش از همه دستگاه‌های دولتی مسئولیت دارند.

میربهاری ادامه داد: خواسته و مطالبه ما در جامعه برخورداری از یک زندگی انسانی برای همه کودکان (فارغ از هر نوع ملیت، آیین، نژاد و قومیت) است. این ساده‌ترین خواست کودکان و مردم و فعالان این حوزه است که همه ازجمله دولت نسبت به آن وظیفه قانونی و انسانی دارند.

این فعال حقوق کودک تصریح کرد: ما نمی‌گوییم دولت در این زمینه هیچ اقدامی صورت نداده، ولی اگر اقدامی نیز انجام شده هیچ انعکاس عینی یا حتی رسانه‌ای در جامعه نداشته است. برای مثال وزارت آموزش و پرورش به عنوان یکی از متولیان در این زمینه وظیفه جلوگیری از بازتولید کودکان کار و آوردن کودک و نوجوان به سر کلاس درس را دارد. اما اگر این وزارتخانه تنها به ۱۰ درصد وظایف تعریف شده قانونی خود حتی قبل از تصویب قانون حمایت از اطفال عمل می‌کرد، شاهد این تعداد زیاد و بالای کودک محروم از تحصیل که آماده ورود به فضای کار و خیابان هستند، نبودیم.

وی با اشاره به اینکه بسیاری از کودکان کار و خیابان که موفق به ورود به سیستم آموزشی کشور شدند، با مصائب و مشکلات عدیده مواجه هستند، اظهار کرد: علاوه بر وزارت آموزش و پرورش، برای کنترل پدیده کار کودک در خود وزارت کار و رفاه اجتماعی مسئولیت‌های متعددی درباره این معضل تعریف شده است. البته بازرسان وزارت کار در زمینه کودکان و نوجوانان شاغل در محیط کار (و نه کودکان خیابان) تا حدی ورود می‌کنند، اما صرفا از سر رفع تکلیف گاهی تذکراتی در این زمینه به متخلفان داده می‌شود که وجه اجرایی ندارد. به این معنا وزارت کار و بازرسان آن، برخوردی که در زمینه تخلفات درباره کارگران بزرگسال می‌کنند را متاسفانه در برابر پدیده شوم حضور کودک در محیط کار، صورت نمی‌دهند و این خود آسیب مهلکی به ویژه در برخی مشاغل نبستا خطرناک مثل تعمیرات خودرو، کار ساختمانی و کوره پزخانه‌ها به حساب می‌آید. در مجموع، بازدید‌ها به دخالت‌گری و تغییر وضع کودک کار نمی‌انجامد.

عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان اضافه کرد: مواردی مانند کار در کوره‌ها، ساختمان‌ها و گاراژ‌ها در پیش چشم عموم رخ می‌دهد و بخش قابل اعتنایی از موارد کار کودک در روستاها، شهرستان‌ها و حاشیه شهر در کارگاه‌های قالیبافی، پوشاک، مزارع و باغات، آنقدر فراوان است که اگر کل دستگاه‌های مربوط به وزارت کار و بازرسان آن وظیفه خود را مطابق با قانون انجام می‌دادند، وضعیت در این زمینه بسیار متفاوت بود.

میربهاری در پایان با توصیه به دولت در این زمینه که «باید دولت سعی کند که از زاویه کودکان به قانون‌گذاری درباره آن‌ها نگاه کند» گفت: اگر بخواهم ساده بگویم، باید به کسانی که قرار است آیین نامه قوانین مصوب را اصلاح کنند، گفته شود که کودکان همین اکنون خود و دوران کودکی خود را نیاز دارند و باید در همین سن کار نکنند و فردا که این دوران کودکی و نشاط آن از بین رفت، دیگر برای آن‌ها فایده و عایدی ندارد و قانون‌گذاری و اجرای دیرهنگام دولت نیز سودی به حال آن‌ها پس از گذر از این سنین نخواهد داشت. فردا برای کودکان کار و خیابان دیر است!

بهداشت و هویت کودکان کار؛ از روی کاغذ تا میدان عمل

یکی دیگر از مواردی که در زمینه دفاع از حقوق کودک کار و خیابان در قانون حمایت از اطفال و ماده ششم آن مطرح شده است، وظایف دستگاه‌هایی، چون وزارت کشور و وزارت بهداشت در زمینه تهیه اسناد هویتی برای همه کودکان کار (از هر ملیت) و تحت پوشش بیمه درمانی قراردادن همه آن‌ها است. باتوجه به این مسئله که اکثریت بسیار چشمگیر کودکان کار و خیابان در ایران اتباع غیر ایرانی هستند، در این زمینه مشکلات و مسائلی جدی دارند.

حسین، ولی زاده (فعال حقوق کودک کار) در زمینه اقدامات صورت گرفته در این زمینه اظهار کرد: بیشتر مشاهدات موجود میان فعالان حقوق کودک میدانی است و هنوز به دلیل پراکندگی و مشکلات موجود آمار دقیقی وجود ندارد، اما برای مثال در زمینه حل مشکل فقدان مدارک برای کودکان کار و خیابان اتباع خارجی، دولت فراخوانی داد و این اتباع اکثرا ثبت نام کرده و برگه‌های تردد موقت شش ماهه دریافت کردند. دولت در دوسه ماه اول با همکاری وزارت آموزش و پرورش جدید خوب کار کرد، اما در ادامه در زمان ثبت نام اینترنتی دفاتر کفالت، نوبت‌دهی‌ها بسیار مشکل پیدا کرد و این در زمینه بازگرداندن کودک از چرخه کار به تحصیل ایجاد اخلال کرد. والدین به ما مراجعه می‌کردند و می‌گفتند که نوبت دهی برای برگه حمایت تحصیلی برای اواخر مهرماه است و این درحالی است که مدارس بدون این برگه در شهریورماه ثبت نام نمی‌کنند و کودک عملا برای مدتی بلاتکلیف یا اساسا در آن سال از تحصیل باز می‌ماند. ضمن اینکه خود مدارس در زمینه ثبت نام کودک کار سلیقه‌ای عمل کرده و تا جای ممکن برخی از انجام آن به بهانه‌های مختلف سر باز می‌زنند که در این زمینه نیز با فقدان ضمانت اجرایی قانون مواجه هستیم.

وی در زمینه تهیه بیمه سلامت برای کودکان کار و خیابان شناسایی شده و معرفی شده به وزارت بهداشت نیز اظهار کرد: در این زمینه نیز صرفا قانون وجود دارد و هیچ چیزی در عمل رخ نداده است. در بسیاری از موارد به بهانه‌های مختلف از ارائه بیمه سلامت به دلایل اداری و ادعای نقص اسناد خودداری می‌شود. ضمن اینکه خود بیمارستان‌های تحت پوشش نیز به محض اینکه متوجه می‌شوند کودک در موقعیت فرودستی کودک کار یا جزء اتباع کودک کار و خیابان است، رقم‌های غیرواقعی برای درمان مطالبه می‌کنند که نظارتی هم در این حوزه وجود ندارد و معمولا خود ما فعالان حقوق کودک کار و خیابان وارد می‌شویم تا مسائل به صورت موردی اصلاح شود.

ولی زاده ضمن تاکید بر اینکه وزارت کشور نیز هنوز درباره تهیه اسناد سجلی و هویتی برای کودکان کار و خیابان دچار ضعف است، اظهار کرد: ما در سال‌های اخیر به دلیل بحران جنگ در افغانستان با افزایش حداقل ۵۰ درصدی جمیعت کودکان کار و خیابان در کشور مواجه هستیم و این رقم حداقلی‌ترین برآورد ما باتوجه به مشاهدات میدانی گسترده است. اما با این حال بحران اقتصادی در کشور باعث شده تا با افزایش جمعیت کودکان کار ایرانی نیز مواجه شویم که بیشتر در کارگاه‌ها مشغول به کار بوده یا وارد مشاغل تخصصی‌تر مانند تعمیرات خودرو می‌شوند. این کودکان معمولا وارد فضای کار در خیابان و تکدی‌گری نمی‌شوند، اما بنابر مشاهدات اغلب در پس از طی دوران بلوغ و نوجوانی به دام انواع بزهکاری و حتی موارد اعتیاد می‌افتند که خود آسیب مهلکی است.

 

و در پایان؛ این پدیده منحصر به همه کشورهاست و حتی در پایتخت‌های کشور‌های اروپایی هم دیده می‌شود. این پدیده، پدیده‌ای جهانی است و از جنوب به شمال در حرکت است و دلایل عمده آن هم مشکلات و معضلات جوامع پایین‌دستی است که نتوانسته خانواده‌ها و کودکان را برای زندگی آرام و بی‌دردسر آماده کند و بیکاری و ناامنی در این کشور‌ها سبب ظهور و بروز آن شده است که تحت عنوان پدیده کودکان خیابانی شاهد آن هستیم و این امر باعث ایجاد معضل‌های اساسی اجتماعی، معضل جسمی و فشار‌های روانی برای کودک می‎شود.

این کودکان سرمایه‌های باارزش ما برای ساختن آینده‌ای بهتر هستند که اگر راهکاری برای آنان اتخاذ نشود، روز به روز بر تعداد آن‌ها افزوده خواهد شد و ظلم بزرگی در حق آن‌ها خواهد شد که آنان را به سمت اعمال خلاف و ساختن آنان به عنوان مجرم تبدیل خواهد کرد.

مشکلات اقتصادی از عوامل عمده ورود کودکان به خیابان‌ها و ارتکاب بزهکاری توسط آنهاست، اما مشکلات اقتصادی تنها عامل بزهکاری کودکان خیابانی نیستند؛ وضعیت نامساعد خانوادگی و وجود خشونت در خانواده نیز کودکان را به سمت خیابانی شدن و ارتکاب بزهکاری سوق می‌دهد و همچنین وضعیت زیستی و روانی کودکان خیابانی نیز با ارتکاب بزهکاری توسط آن‌ها ارتباط دارد. در حقیقت مجموعه عوامل اقتصادی، خانوادگی و روانی علل عمده بزهکاری کودکان خیابانی هستند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
گزارش مجامع بیشتر
تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

مدیرعامل مس در مجمع عمومی عادی این شرکت که با حضور اکثریت سهامداران در تالار وزارت کشور برگزار شد از کسب رتبه پنجم ذخایر جهانی مس تنها با اکتشاف 7 درصدمساحت کشور خبر دادو گفت: با توسعه اکتشافات رسیدن به رتبه دوم و سوم جهانی نیز برای ایران متصور است.
پربازدید
پرطرفدارترین
برای دریافت خبرنامه پول نیوز ایمیل خود را وارد نمایید: