دلار در جاده گرانی تخت گاز میرود در حالی که وضعیت نشان میدهد با هیچ ابزار یا روشی نمیتوان مانع رشد آن شد. حرکت دلار در کانال ۳۵ هزار تومان، سرعتی که طی کرده و در آستانه ۳۶ هزار تومان قرار دارد، بیانگر آن است که دست دولت در مقابل دلار بالا و تسلیم این روند غیر منطقی شده است، بدتر آنکه دلار قیمت دیگر کالاها را با خود میکشاند و بدلیل چالش چسبندگی قیمتها، بزودی شاهد رشد سرسام آور و گرانیهای غیر قابل کنترل دیگر کالاها حتی کالاهای اساسی خواهیم بود. اما سوال اینجاست که دلیل این حرکت یک باره بازار دلار چیست و آیا راهکاری برای آن وجود دارد؟
برجام مقصر رتبه اول
اگرچه دایم سخن از بی تاثیر بودن برجام به میان میآید و هر یک از مسوولان با ژستی حق به جانب تاکید میکنند برجام و آنچه در سیاست خارجی میگذرد، هیچ تاثیری بر وضعیت اقتصاد و معیشت مردم کشورمان ندارد، اما واقعیت چیز دیگری است. اگر به بحرانهای اقتصادی در هر مقطعی نگاه کنیم و اوضاع تمامی سالهای گذشته را زیر تیغ نقد داشته باشیم، به معضلی جدی تحت عنوان اقتصاد سیاست زده میرسیم. البته از هنگامی که برجام مطرح شد، بازیهای سیاسی و جناح بندیهای غیر منصفانه مانع به نتیجه رسیدن برجام شد، در حالی که روند برجام همواره تاثیرات خود را برجای گذاشته به نوعی که هرگاه زمزمه به نتیجه رسیدن برجام به گوش رسیده، بازار و حتی مافیا از ترس عواقب عادی شدن روابط ایران با جهان، عقب نشینی کرده اند و هر گاه روند مذاکرات کند یا متوقف شده یا از بن بست دربرجام سخن به میان آمده، همین بازار و مافیا با هجومی گسترده تمامی بخشهای اقتصاد را به چالش کشیده اند. اکنون نیز رابرت مالی نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران اعلام میکند که موضوع احیای برجام و مذاکرات رفع تحریمهای ایران حتی در دستورکار واشنگتن هم نیست و تمرکز بر توافق هستهای را موجب اتلاف وقت توصیف میکند تا بهانه را بدست بحران سازان داخلی بدهد.
تهدیدهای آمریکایی
بی شک ایران به درخت تنومندی میماند که با شدیدترین طوفانها نیز نمیشکند، اما در برخی موارد اتفاقاتی رخ میدهد که نیاز به تعقل و تدبیر را میطلبد. واقعیت دردآوری که مدتهاست مشکل آفرینی میکند، رفتارها و اظهار نظرهای آمریکاست. در حالی که در تمامی سالهای گذشته ثابت شده هیچیک از تهدیدهای آمریکا قابلیت اجرایی آنچنانی نداشته و بخشهایی همچون تحریمها نیز اگرچه مشکل ساز بوده، اما نتوانسته کشورمان را زمینگیر کند، فرصت طلبان و سودجویان همواره از تهدیدهای آمریکا نهایت سواستفاده را برده وای بسا تهدیدها را پررنگ هم کرده اند تا منافع بیشتری از آشفته بازار نصیب شان شود. این جای بسی تعجب و تاسف دارد که نماینده آمریکا در امور ایران با بیان اینکه واشنگتن توجه خود را به حمایت از اغتشاشات معطوف نموده، تهدید میکند که اگر لازم باشد به عنوان آخرین راهکار، به گزینه نظامی علیه برنامه هستهای ایران متوسل میشود، اما تعجب آورتر اینکه همین اظهار نظر به برکت دستهای پشت پرده اقتصاد و آنچه بارها از سوی مسوولان و کارشناسان به عنوان مافیا از آنها یاد میشود، اقتصاد ایران را به اندازهای متاثر میکند که بحران ایجاد میکند!
بیشتر بخوانید: دلارهای کارگشا یا بحران ساز
مافیایی که گیر نمیافتد
تاکنون بارها از زبان نمایندگان مجلس، مسوولان ارشد، دولتمردان، کارشناسان و حتی ناآگاهان شنیده ایم که اقتصاد ایران بدست مافیاست. از موز تا سیگار، از گوجه فرنگی تا طلا، از مسکن تا دلار، از خودرو تا بلیت هواپیما و قطار و خلاصه آنکه همه چیز به تصمیم مافیا بستگی دارد، حتی مافیا در قراردادهای دولتی نیز دست دارد، با وجود این همه گستردگی مافیا، معلوم نیست چرا و چگونه فعالیت میکنند که جمعیت ۸۵ میلیون نفری باید تاوان زیاده خواهیهای این عده محدود را بدهند. هنوز فراموش نکرده ایم که جمشید بسم الله چگونه قیمت دلار را تعیین میکرد، اما با دستگیری او همچنان قیمت دلار بدون دلیل بالا میرود. هنوز دستگیری سلطان سکه به دلیل رسیدن سکه به مرز ۳ میلیون تومان و اعدام او را از یاد نبرده ایم، در حالی که امروز سکه به مرز ۱۶ میلیون تومان رسیده و هیچ کس پاسخگو نیست.
خواب سنگین مسوولان
پس از آنکه تحرکات دلار با حرکت لاک پشتی آغاز شد و اکنون با سرعت خرگوشی پیش میرود و نگران این هستیم که بزودی به سرعتهای سرسام آور برسد، گویا دولت سیزدهم نیز به خواب سنگین دولت دوازدهم مبتلا شده و همانطور که روحانی صبح جمعه از خواب بیدار شد و تازه به او خبر دادند که قیمت بنزین دو برابر شده، دولت سیزدهم هم پس از آنکه دلار ۶ هزار تومان گران شد، تازه به فکر مدیریت بازار افتاده و سامانه برخط فروش ارز و خرید آنلاین ارز را ایجاد کرده تا با عرضه دلار در بازار بتواند این آشفته بازار را مدیریت کند. هرچند با شرایطی که امروزه شاهد آن هستیم، بعید به نظر میرسد با این نوع مدیریتها بتوان بازار ارز گرفتار مافیا را مدیریت کرد و هجومی که به بازار ارز شاهد هستیم، بدین زودی و با رویکردهای این چنینی فروکش نخواهد کرد.
تبعات بورس ناکارآمد
یکی دیگر از عواملی که به باور کارشناسان باعث گرانی دلار شده، بحرانی است که گریبانگیر بازار سرمایه شده است. فروش سهام و سقوط شاخص، پیامد انتقال داراییها از بازار سرمایه به بازار ارز و طلا است، تحلیلی که به نظر بسیاری از کارشناسان مهمترین عامل افزایشی شدن نرخ دلار آزاد بوده است. اما نگاهی به عملکرد دولت سیزدهم نشان میدهد که در زمینه مدیریت بازار سهام نیز موفق نبوده و اقدامات کارساز و تاثیرگذاری انجام نشده است. واقعیت این است که مردم نسبت به بازار سرمایه دلسرد هستند و انگیزهای برای سرمایه گذاری در این بازار ندارند و ترجیح میدهند سرمایههای خود را در بازارهای دیگری به جریان بیندازند، رویکردی که به بحران کنونی تبدیل شده است.
تلاش برای حفظ ارزش پول ملی
با وجود تمامی این دیدگاهها، مهمترین عاملی که باعث بحران و گرانیها شده، تلاش مردم برای حفظ ارزش پول ملی است. مردم دیگر هیچ انگیزهای برای پس انداز پول ملی خود ندارند، زیرا میبینند و میدانند که پولشان لحظه به لحظه بی ارزشتر میشود. قیمت هیچ کالایی ثابت نمیماند و با پولی که امروز در دست دارند، بیشتر کالاها را نه فردا بلکه یک ساعت دیگر هم نمیتوانند بخرند، بنابر این سعی میکنند با خرید هر چیزی، ریال خود را به کالای دیگری تبدیل کنند که این تفکر و رویکرد باعث بحران اقتصادی جدیتر و شدیدتر میشود. بی شک باور بی اعتمادی به مدیریت دولت باعث بیشتر این بحرانها شده و لازم است دولت به نوعی در سیاست خارجی و داخلی تصمیم گیری کند که در وهله اول اعتماد مردم را بازگرداند، معضلی که رهبر معظم انقلاب در ابتدای فعالیت دولت سیزدهم بر آن تاکید کردند و تاکنون محقق نشده است.