امروزه رمز موفقیت در بازارهای مالی و کریپتوکارنسی کسب دانش کافی نسبتبه این بازارهاست و همین سبب میشود معاملهگران متبحر نسبت به دیگر معاملهگران سود بیشتری کسب کنند. در این زمینه اصطلاحات تخصصی زیادی وجود دارد که پایه و اساس معاملههاست و هر تریدری باید با آن آشنا باشد. ازجمله این اصطلاحات پایه و تخصصی میتوان به پوزیشن معاملاتی اشاره کرد. البته باید بدانید که در بیشتر بازارهای مالی، این اصطلاح رایج است و در بازار کریپتوکارنسی نیز همینطور است. براساس تعریفهای موجود، پوزیشنها ابزارهای مالی مانند ارز دیجیتال هستند که هر معاملهگر در این بازار در اختیار داشته و یا میفروشد. پوزیشنها توسط معاملهگران باز میشوند و در آیندهای نهچندان دور بسته میشوند. بستهشدن این پوزیشنها نیاز به شرطی دارد که باید آن را بدانید.
همانطور که مقالهای از Wallex آمده است، Position، مقدار یک ابزار مالی اعم از اوراق بهادار، ارز دیجیتال و غیره است که یک تریدر (فردی یا سازمانی) در اختیار داشته یا میفروشد. معاملهگر هنگام خرید دارایی موردنظرش، یک موقعیت معاملاتی را از طریق سفارش خرید اختیار کرده یا باز میکند. اقدامی که نشاندهندهی انتظار او برای افزایش قیمت آن دارایی یا صعودی شدن بازارش در آینده است.
باید بدانید که پوزیشن معاملاتی لانگ یا طولانیمدت، با عمل فروش و پوزیشن کوتاهمدت با عمل خرید بسته میشود. هنگامیکه معامله بسته میشود، سود و ضرر معاملهگر از کنترل بستهشدن آن مشخص میشود. هر تریدری ممکن است موقعیتهای معاملاتی خود را بنابه دلیلی ببندد، اما در این حالت رسیدن به سودی که مدنظر بوده و جلوگیری از ضررهای احتمالی باید هدف اصلی باشد.
برخی از بازارهای مالی وجود دارند که معامله درون آنها مشمول مالیات میشود و امکان ضرر معامله را از کسب سود بیشتر میکند. همین موضوع در بازارهای مالی که البته در بازارهای ارز دیجیتال کمتر شاهد آن هستیم، میتواند یک دلیل برای بستن پوزیشنها باشد.
یکی دیگر از دلایل بستهشدن پوزیشنهای معاملاتی، میتواند صرافیها، کارگزاریها و بهطورکلی واسطههای معاملاتی باشد. این اقدام لیکوییدیشن نام دارد و جزو اصطلاحات رایج بازارهای مالی است که هر معاملهگری باید بداند. در این حالت وجود احتمال بالا در عدم تحقق اهداف یک پوزیشن معاملاتی میتواند اصلیترین دلیل بستهشدن آن باشد که بهخصوص در معاملات اهرم رخ میدهد. درون این مدل معاملات بسیار محتمل است که ضرر پا را از وثیقهٔ اولیه سرمایهگذار که به آن مارجین نیز میگویند فراتر گذاشته و پلتفرم معامله با زیان مواجه شود. درواقع بستهشدن پوزیشنها در این شرایط را لیکوییدیشن اجباری مینامند و جزو مواردی است که هر معاملهگری هنگام ورود به این عرصه باید بداند.
پوزیشنهای معاملاتی باز در وضعیتی هستند که دارایی معاملهگر را در معرض دسترسی درون بازار قرار میدهند. در این شرایط پوزیشن هر شکلی از خرید یا فروش را دربر میگیرد که میتواند از چند دقیقه تا سالها بازبماند. ریسک معامله زمانی افزایش مییابد که این بازه زمانی در باز بودن به درازا بیانجامد. دلیل وجود ریسک این است که احتمال وقوع نوسانات بهصورت منفی و یک باره وجود دارد و همین سبب میشود امکان ضرر بیشتر باشد. این موقعیتی که توضیح داده شد، برای هر دو صورت شورت و لانگ صدق میکند.
هرچقدر که ارزشهای داراییهای تخصیصدادهشده به یک پوزیشن معاملاتی بیشتر باشد، قطعاً احتمال ضرر آن معامله نیز بیشتر خواهد بود. البته باید بدانید تریدرهایی که توانایی پذیرش ریسک بیشتری را دارند، احتمالاً پوزیشنهای معاملاتی باز بیشتری نیز خواهند داشت. تنها راهی که این ریسکها را بهطور امن کاهش میدهد، بستن معاملات در زمانهای مناسب است.
در موقعیت معاملاتی شورت، افزایش قیمت باعث تهدید آن میشود و در پوزیشن معاملاتی لانگ، کاهش قیمت آن را تهدید میکند. البته باوجوداین، کاهش مداوم قیمتها هنگامیکه بازار با بحران مواجه است، میتواند برای تریدرهای شورت نیز زیانآور شود، زیرا در این حالت این تریدرها نیز از یکجایی و از یک نقطهٔ مشخص به بعد، نسبتبه افزایش داراییشان امید پیدا میکنند.
باید بدانید که پوزیشنها با معاملات نقطهای یا اسپات است که معنی پیدا میکنند و درون آنها میزان مشخصی از دارایی هنگام بستن یا باز کردن معاملات به فروش رسیده یا خریداری میشود. باوجوداین میتوانید قراردادهای فوروارد، آتی و غیره را در انواع موقعیتهای لانگ و شورت خریدوفروش کنید. این شرایط با توجه به امکاناتی انجام میشود که صرافی یا پلتفرم مبادلاتی در اختیار تریدر قرار میدهد. برای معاملهگرانی که حرفهای هستند، اهرم کردن پوزیشنها میتواند سودهای بسیار کلانی را برای آنها به ارمغان بیاورد.
درنهایت باوجود این شرایط، در بازاری که بهشدت نوسانی است، معاملهگران حرفهای علاوهبر روندی که در بازار حاکم است، به کف و قلههای قیمت نیز توجهٔ خاصی دارند. طبق این موضوع ممکن است تریدر حرفهای هنگامیکه یک دارایی در حال کاهش است آن را بخرد و هنگامیکه در حال تست سطوح مقاومتی با احتمال موقتی است، آن را به فروش برساند.
درون بازار رمز ارزها معاملات زیادی در قالب انواع پوزیشنها انجام میپذیرد و این نوع از معامله جدای از خریدوفروش، زمان و مقدار آن را نیز تعیین میکند. این در حالی است که درون بازارهای رو به صعود، تریدرها موقعیتهای درازمدت خود را باز میکنند، اما در بازارهای نزولی بیشتر شاهد وضعیت فروش یا موقعیتهای کوتاهمدت هستیم. درهرصورت بر معاملهگران لازم است که شاخصهای فاندامنتال و تکنیکی را مدنظر خود قرار دهند.
بسته و یا باز کردن پوزیشن معاملاتی علاوهبر معاملات نقطهای روی معاملات مشتقات نیز اثر و کاربرد دارد. معاملهگر کوتاهمدت، انتظار دارد قیمتها کاهش بیابد و معاملهگر بلندمدت نیز انتظار افزایش از نقطه باز کردن موقعیت خود را میکشد. هرگونه پیشبینی خطا در خصوص این روندهای احتمالی میتواند اصلیترین ریسک در مقابل معاملهگران باشد.
در این مقاله در خصوص دلایل یا شرایط بستن موقعیت معاملاتی صحبت کردیم و ریسک و استراتژیهای معاملاتی را نیز بررسی کردیم. معاملهگران در این بازار با داشتن رویکردهای بلندمدت و کوتاهمدت شرایط متفاوتی برای بستن هر یک از پوزیشن ها دارند و روند بازار نیز روی آن اثر میگذارد. درنهایت هر تریدری که دانش و تجربهٔ کافی را در این بازار داشته باشد، میتواند با تحمل ریسک کمتر به سودهای کلانی برسد. راه موفقیت در این بازار صرف زمان و تلاش برای کسب آگاهی نسبتبه بازار پیشِرو است. این بازار ریسک دارد و معاملهگران باید خود را برای مواجهه با ریسکها آماده کنند. البته افراد خبرهٔ زیادی در سراسر دنیا وجود دارند که سودهای کلانی از این بازار برده و به موفقیتهای چشمگیری رسیدهاند.