تحصیلات عالیه یکی از مهمترین گزینههایی است که باعث ارتقای سطح علمی و توانمندیهای جامعه میشود. تحصیلات عالیه به اندازهای اهمیت دارد که امروزه دانشگاههای بسیاری در سراسر ایران و جهان به صورت رسمی فعالیت میکنند. اما اهمیت تحصیلات بستگی به دانشگاهی دارد که در آن دانشجو تحصیل میکند. دانشگاهها برندهای مختلفی دارند که بر اساس این برندها، شرایط پذیرش دانشجو تعیین میشود و به تبع آن، هر دانشجویی که بتواند از دانشگاههای معتبرتری مدرک تحصیلی بگیرد، آن مدرک برای جذب در بازار کار از ارزش بیشتری برخوردار است. بی شک نخبگان در دانشگاههای معتبر پذیرفته میشوند و یکی از دلایلی که میتوان توان علمی دانشجویی را بررسی و شناسایی کرد، دانشگاهی است که از آن فارغ التحصیل شده است. اما امروزه تحصیلات دانشگاهی حتی در دانشگاههای معتبر، تحت تاثیر بسیاری از رفتارهای احساسی و سلیقهای قرار میگیرد که کل تحصیلات دانشگاهی زیر سوال میرود.
تحصیلات تحمیلی
با نگاهی به اهمیت تحصیل در هر مقطعی به ویژه تحصیلات عالیه، متوجه میشویم که باید تحصیلات بر اساس علاقه و استعداد فرد باشد، اما امروزه علاقه و استعداد در رتبههای بسیار پایین تری قرار دارد و گزینههای دیگری باعث میشود که انتخاب رشته دانشگاهی و نحوه کسب علم تغییر کند. تاریخچه تحصیلات نشان میدهد که افراد بسیاری حتی نخبگان، تحت تاثیر شرایط و فشارهای تحمیلی قرار میگیرند که یکی از این شرایط، درخواست و اصرار والدین است. در حالیکه دانشجویی به رشتههای هنری علاقه دارد، به واسطه فشار پدر و مادر، تحت تاثیر علاقه شخصی خانواده قرار میگیرد و ناچار میشود در رشتهای تحصیل کند که قرار است پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده به همکاران و جامعه فخر بفروشند. امروزه افراد بسیاری را سراغ داریم که میتوانستند در رشتهای به نخبه تبدیل شوند، اما به واسطه اصرار پدر و مادر، در رشتهای دیگر تحصیل کرده که نمونه آن را میتوانیم در انیشتین یا بتهوون ملاحظه کنیم.
تحصیلات عاشقانه
یکی دیگر از مواردی که باعث میشود افراد خلاف مسیر اصلی گام بردارند، تاثیرات عاشقانه است. بارها شاهد بوده ایم که علاقه به جنس مخالف باعث تغییر مسیر در زندگی و تحصیل بسیاری از افراد شده و متاسفانه میشود. پسری که استعداد خوبی در مهندسی دارد، به واسطه علاقه به دختری که در رشته هنر تحصیل میکند، رشته خود را تغییر میدهد تا بیشتر در کنار او باشد یا دختری برای آنکه در کنار پسر مورد علاقه اش باشد، به رشته تحصیلی آن پسر کوچ میکند و همین امر باعث میشود تا استعدادهای بسیاری به هدر رود. خانمی که عاشق دندانپزشکی است و این مدرک تحصیلی و شغل در بین آحاد خانواده او نهادینه شده، به واسطه احترام به اظهار نظر همسرش، به سراغ رشته تحصیلی حقوق می رود و مسیر زندگی اش را تغییر اساسی می دهد. خانمی که امکان تحصیل در هند در رشته مورد علاقه اش فراهم بوده، اما به واسطه احترام به کانون خانواده، از تحصیل در خارج منصرف می شود و در رشته ای متفاوت با علاقه اش در دانشگاه داخلی تحصیل می کند.
تحصیلات دوستانه
در بسیاری از موارد شاهد بوده ایم دو دوست که در رشتههای مختلفی تحصیل میکنند، به واسطه علاقه صرفا دوستانهای که به یکدیگر دارند، رشته تحصیلی خود را تغییر میدهند. امروزه دانشجویی را سراغ دارم که هیچ علاقهای به رشته روانپزشکی نداشته، اما به واسطه علاقهای که به دوستش داشت، تغییر رشته داده، لیسانس روانشناسی گرفته و اکنون فوق لیسانس این رشته را میگذراند، اما هنوز هم میگوید علاقه خاصی به این رشته ندارم و نمیداند پس از فارغ التحصیل شدن چه کاره است.
بیشتر بخوانید:
تحصیلات بر پایه شغل
یکی از مواردی که باعث شده ارزش تحصیلات دانشگاهی به شدت کاهش یابد، تحصیل در دانشگاه برای ارتقای رتبه شغلی با هدف گرفتن حقوق بیشتر از دولت است. امروزه بسیاری از افراد برای آنکه در محیط کار به جایگاه بالاتری دست یابند، وارد دانشگاه میشوند و تا بالاترین مرحله را میگذرانند، فقط برای آنکه از عنوان دکتر یا مهندس برخوردار شوند یا رتبه شغلی بالاتری بگیرند.
تحصیل به خاطر جایگاه اجتماعی
یکی دیگر از چالشهای تحصیلات دانشگاهی، بدست آوردن رتبه و جایگاه در اجتماع است. امروزه افراد بسیاری را سراغ داریم که در مشاغل آزاد فعالیت میکنند و نیازی هم به تحصیلات عالیه ندارند، اما به دنبال آن هستند که در جامعه فقط با عنوان مهندس یا دکتر یاد شوند، به همین دلیل هزینههای بسیاری را متقبل میشوند و بخش قابل توجهی از عمر خود را تلف میکنند تا عنوان دکتر یا مهندس را بدست بیاورند.
کاهش شدید کیفیت تحصیلات
یکی از دلایلی که باعث میشود فارغ التحصیلان دانشگاهی بسیاری داشته باشیم، اما از لحاظ دانش و علم جایگاه قابل توجهی نداشته باشند، معضل مدرکگرایی است. هنگامی که تحصیل به دلایل سلیقه شخصی یا علاقه خصوصی ایجاد میشود، نتیجه آن گرفتن مدرک بدون داشتن توانمندی علمی است، معضل امروز جامعه این است که دانشگاه را برای بالا بردن توان علمی طی نمیکنند و همین امر باعث میشود که واحدها را با غیبت بگذرانند و نمره را با التماس از استاد بگیرند.
بی ربطی شغل با مدرک
اگر امروزه یک پزشک مسوول یک بخش مهم صنعتی میشود، اگر دکترای فلسفه رئیس صدا و سیما میشود، اگر یک حقوقدان مدیریت بخشی از فرهنگ جامعه را بر عهده میگیرد، اگر یک مهندس عمران رئیس یک تشکل ورزشی میشود و... یعنی تحصیلات دانشگاهی هیچ ارزشی ندارد و فقط از عنوان آنها استفاده میشود. اگر بیش از یک چهارم ۲۹۰ نماینده مجلس یازدهم را حقوقدانان تشکیل میدهند و در کمیسیونهای صنایع، امنیت ملی، اقتصادی، کشاورزی و... عضو میشوند و کمیسیون تخصصی حقوقی و قضایی تنها ۸ داوطلب دارد و سخنگوی آن مدرک اقتصاد دارد، و نمایندگان حقوقدان رغبتی برای حضور در کمیسیون تخصصی از خود نشان نمیدهند، این عمق فاجعه است. بی شک اگر برای دادن پست و مقام، مدرک تحصیلی ملاک قرار میگرفت و دوستی ها، زد و بندهای سیاسی، رفاقتهای جناحی و... تاثیر گذار نبود، شاید هر کسی به خود اجازه نمیداد در هر رشتهای تحصیل کند.
دانشگاههای قارچ گونه
معضل مدرک گرایی، ایجاد دهها رشته بی خاصیت دانشگاهی را رقم زده و هجوم علاقمندان مدرک به دانشگاه را ایجاد کرده، این استقبال از رشتههای مختلف نشان میدهد که تا چه اندازه دانشگاههای متفاوتی شکل گرفته است. امروزه صدها دانشگاه در کشور فعال هستند که هر کدام به اشکال مختلف از دانشجویان شهریههای کلان میگیرند تا انان را به لذت مدرکگرایی برسانند. نتیجه آن میشود که مبالغ هنگفتی صرف ساخت دانشگاه میشود تا عقدههای سرخورده را سرکوب کند، لذت داشتن مدرک را عینیت بخشد، باعث تحکیم دوستیها و رفاقتها شود یا حقوق و رتبه شغلی افرادی را بالا ببرد، شرایطی که بیانگر عمق فاجعه برای تحصیلات دانشگاهی کشور است. اگر امروزه آقایان از یک میلیون فارغ التحصیل بیکار دانشگاهی خبر میدهند، بهتر است از دهها میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی خبر دهند که مدرکشان به هیچ دردی نمیخورد و مشکلی از جامعه دوا نمیکند. فردی را سراغ دارم که به خاطر اطاعت و اصرار پدر و مادر به رشته حقوق، به دانشگاه رفته، اما پس از فارغ التحصیل شدن، مدرک تحصیلی اش را قاب و دو دستی تقدیم پدر و مادر کرده و در بخشی که علاقه دارد، مشغول فعالیت و کسب درآمد است. این فرد با وجود آن که خانواده تشکیل داده، حاضر نیست مدرک تحصیلی اش را در خانه خودش یا محل کارش نصب کند و همواره میگوید که این مدرک را برای پدر و مادرم گرفته ام و برای آنکه عاق والدین نشوم، دو دستی تقدیم شان کردم.