پولنیوز - به گفته بسیاری از کارشناسان، همکاری و مشارکت با خودروسازان ژاپنی اگر با انتقال دانش فنی همراه شود، میتواند یکی از برگهای برنده خودروسازی کشور به شمار آید. خودروسازان ایرانی نیز به این مهم پی برده بودند اما به نظر میرسد برای ورود آسان خودروسازان کشور آفتاب تابان به ایران همیشه پای بازار و دولت آمریکا در میان است.
به گزارش روزنامه دنیای خودرو، در حالی که پس از به فرجام رسیدن برجام، مذاکرات تولیدکنندگان داخلی با ژاپنیها آغاز شد اما همگان بر این باور بودند که سرعت یا تردید ورود ساموراییها به ایران به انتخابات آمریکا مرتبط است. هماکنون همه از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و نتیجه آن آگاه هستند. حال یکی از اصلیترین پرسشها این است که آیا مذاکرات میان تولیدکنندگان ایرانی و ژاپنی به سرانجام خواهد رسید یا اینکه چگونه میتوان آنها را برای ورود به صنعت و بازار خودروی ایران ترغیب کرد و حتی چه عواملی میتواند برای آنها جذابیت ایجاد کند.
این پرسشها را با علی شکوهی، کارشناس صنعت خودرو در میان گذاشتیم. ضمن اینکه در گفتوگو با شکوهی نیمنگاهی نیز به وضعیت بازار خودرو و برنده آخر سال داشتیم. به گفته وی از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، فعالیتهای اقتصادی-سیاسی تصمیمات ترامپ بهصورت یک بازی جعبه سیاه خواهد بود چراکه هیچکس دید یا شناخت خاصی از وی ندارد و همگان منتظر هستند وزرای جدید منصوب شوند و کابینه جدید شروع به کار کند تا ببینند چه تصمیماتی اتخاذ خواهند کرد.
خودروسازان ژاپنی هم دقیقا دنبالهرو سیاستهایی خواهند بود که سیاستمداران آمریکایی اعمال میکنند، چون به هر حال بازاری که خودروسازان ژاپنی در آمریکا دارند، بسیار برای آنها چشمگیر و چشمنواز است و حاضر نخواهند بود به سادگی آن بازار را از دست دهند. آنچه در پی میآید متن کامل گفتوگوی روزنامه «دنیایخودرو» با علی شکوهی، کارشناس صنعت خودرو است.
نظر شما درباره وضعیت صنعت و بازار خودروی ایران طی ماههای اخیر به تفکیک تولیدات داخل و وارداتیها چیست؟
از ابتدای سال 95 با یک روند صعودی نسبت به سال قبل مواجه شدیم. به نظر میرسد تقاضای معلق در سال 1394، به سمت وارداتیها و تولیدکنندهها سوق پیدا کرده است. به بیان دیگر مردم جهت خریداری خودروی مورد نیاز خود، به سمت مراکز عرضه خودرو متمایل شدهاند. چون دلواپسیهای ناشی از برجام با محوریت افت قیمتها و کاهش شدید نرخ ارز، تا حدودی برطرف شده است که با آغاز سال 1395 مشاهده کردند، پیشبینیها به وقوع نپیوست و با روند صعودی قیمتها نیز در بازار روبهرو شدند.
در بحث واردات در بازه زمانی 7 ماهه سال 95 نسبت به مدت مشابه در سال قبل حدود 57 درصد رشد در حوزه خودروهای سواری داشتیم که مثل سالهای قبل هیوندای با وجود کاهش 6درصدی سهم بازار در رتبه اول قرار دارد و بعد از آن کیا، تویوتا، رنو و سایر فعالان بازار حضور داشتهاند. در تولید نیز امسال در 7 ماهه نخست سال 95 نسبت به مدت مشابه سال گذشته خوشبختانه با رشد 26 درصدی مواجه هستیم که اوج این رشد با 27 درصد در اختیار انواع سواری است و کمترین میزان رشد با 5. 3 درصد به تولید کامیون، کامیونت و کشنده مربوط میشود.
از میان تولیدکنندگان داخلی و وارداتیها کدام عملکرد بهتری داشتند و به چه دلیل؟
با نگاهی به آمار تولید خودروهای سواری، مشاهده میکنیم حداکثر نرخ رشد نه میزان و تعداد تولید، در اختیار شرکت سایپاست، به طوری که سایپا در حوزه تولید سواری در قیاس با سال گذشته 44 درصد رشد داشته و ایران خودرو نیز توانسته است رقم 99/21درصد را در این حوزه کسب کند. از طرف دیگر برخی شرکتها با افت بسیار عجیبی مواجه شدهاند. شرکتهایی مانند خودروسازی راین که تقریبا با 60 درصد افت همراه بوده و در کنار آن میتوان به کرمان خودرو با 35درصد افت تولید یا گروه بهمن 17درصد و دیار خودرو 50درصد افت تولید اشاره کرد.
در مورد خودروهای وارداتی بیشترین میزان رشد را (با احتساب واردات بیش از 200دستگاه) برند رنو با تقریبا 3. 5 برابر شدن نرخ رشد واردات در قیاس با سال گذشته داشته است. برندهای میتسوبیشی و سانگیانگ تقریبا دو برابر نسبت به سال گذشته واردات انجام دادهاند. در کنار اینها برخی برندهای دیگر یا همان رقبای سنتی هم رشد خوبی داشتهاند. مثلا برند کیا با توجه به اینکه رشد زیر 61 درصدی داشته، رتبه دوم را کسب کرده است. تویوتا نیز نسبت به سال گذشته 45درصد رشد داشته است.
از سوی دیگر هیوندای که رتبه اول واردات را در اختیار دارد، نسبت به مدت مشابه سال قبل تنها 27درصد رشد را بهدست آورده و این در حالی است که این برند توانسته 32درصد سهم بازار را کسب کند. در کنار این برندها چند برند جدید دیگر نیز وارد بازار کشور شدهاند که مهمترین آنها که در حال حاضر به صورت رسمی فعالیت میکند، برند «دیاس» است.
پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، زمزمه ورود خودروسازان ژاپنی به کشور بیشتر و جدیتر شده بود. با توجه به انتخابات اخیر در آن کشور به نظر شما روند ورود خودروسازان ژاپنی به ایران به چه سمت و سویی خواهد رفت ؟
پیش از برگزاری انتخابات اخیر آمریکا نه تنها ژاپنیها بلکه بسیاری شرکتها از جمله آلمانیها، سوئدیها و کرهایها تمایل داشتند وارد بازار خودروی کشور شوند و حتی حاضر بودند در زمینه تولید نیز سرمایهگذاری کنند اما پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تزلزل در تصمیمگیری بسیاری شرکتها دیده میشود. به عبارت دیگر منتظر هستند ببینند ترامپ بهعنوان رئیس جمهور منتخب ایالات متحده در حوزه صنعت چه تصمیماتی اتخاذ و چه تحریمهایی را وضع یا لغو خواهد کرد.
چراکه از دیدگاه بسیاری کارشناسان فعالیتهای اقتصادی-سیاسی تصمیمات وی به صورت یک جعبه سیاه خواهد بود؛ چون هیچکس، دید یا شناخت خاصی از وی ندارد و منتظر هستند کابینه جدید شروع به کار کند. خودروسازان ژاپنی هم دقیقا دنبالهرو بسیاری از سیاستهایی خواهند بود که سیاستمداران آمریکایی اعمال میکنند، چون به هر حال بازاری که خودروسازان ژاپنی دارند، بسیار برای آنها چشمگیر و چشمنواز است و حاضر نیستند به سادگی آن را از دست دهند.
با توجه به اینکه آمریکا بازار بسیار بزرگی برای خودروسازان ژاپنی بهشمار میآید، در چه صورتی میتوان بازار ایران را برای آنها جذاب کرد؟
باید در نظر داشت به هر حال بازار آمریکا با توجه به حجمی که دارد، برای بسیاری از شرکتها بسیار جذاب است و بسیاری شرکتها بهشدت علاقهمند هستند در این بازار حضور داشته باشند. اگر خودروسازان ژاپنی، کرهای یا هر کشور دیگری بخواهند وارد بازار کشورمان شوند، نیاز دارند از سوی وزرات صنعت و مشخصا دولت مشوقهایی را ببینند تا ریسک سرمایهگذاری و هزینه راهاندازی کسبوکار جدید در ایران برای آنها کاهش پیدا کند.
این اطمینان خاطر را داشته باشند که وضعیت بازار و سیاستهای دولت ثبات کلی دارد، نرخ ارز با روند ثابتی برای آنها دیده شود و ضمن اینکه بدانند میتوانند به ایران بهعنوان یک پایگاه صادراتی نگاه و محصولاتی را که تولید میکنند، بتوانند از ایران به سایر نقاط صادر کنند و بحث آنها تنها تزریق خودرو به بازار داخلی کشور نباشد. به عبارت دیگر بتوانند خودروهای تولیدشده در ایران را به کشورهای منطقه عرضه کنند و در نتیجه ایران برای آنها به صورت هاب منطقه دیده شود. در این صورت میتواند برای هر برند خودروسازی که در حال تولید هستند، بسیار جذابیت داشته باشد تا در ایران سرمایهگذاری و شروع به فعالیت کنند.
با فرض نهایی شدن قرارداد تولیدکنندگان داخلی با همتایان ژاپنی خود، محور قرارداد چه باید باشد و نحوه همکاری با آنها در چه صورتی میتواند به صنعت خودروسازی کشور کمک کند؟
اصولا مشکلی که در گذشته داشتیم این بود که اگر فعالیتی میخواست به صورت سیکیدی و تولید در ایران شکل بگیرد شریک تجاری بهسختی قبول میکرد برای تولیدکنندگان کشور انتقال دانش انجام دهد و عمده تولیدکنندگان به یک مونتاژکننده صرف تبدیل میشدند، یعنی هیچگونه انتقال دانش، فناوری و تکنولوژی به داخل کشور صورت نمیگرفت یا خیلی کم و انگشتشمار بود اما در حال حاضر مشاهده میکنیم برخی شرکتهای بزرگ و فعال در صنعت خودرو برای حضور در ایران اظهار تمایل میکنند.
به این دلیل که هزینه راهاندازی کسبوکار در ایران با هیچیک از کشورهای اروپایی قابل قیاس نیست. در نتیجه این افراد تمایل دارند در ایران سرمایهگذاری و شروع به کار کنند. حالا اگر تولیدکنندههای داخلی بخواهند سراغ ژاپنیها بروند تا با آنها مثل نیسان، مزدا و ایسوزو همکاری کنند، نیاز است وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی بخش صنعتی کشور چارچوب مشخص و مدونی درباره انتقال دانش به کشور داشته باشد نه فقط برای مونتاژ پکهای سیکیدی در ایران. یعنی حتما باید آن شرکتهای خارجی برای تولید یک خودرو در ایران ملزم شوند که از تولیدکنندگان داخلی ما با استانداردهای کیفی خودشان استفاده کنند.
باید در جامعه ارتقای سطح علمی وجود داشته باشد و در این راستا آکادمیهای خاص راهاندازی شوند، همچنین این تعهد را داشته باشند که بتوانند از محصولات تولید و مونتاژ شده به کشورهای دیگر منطقه صادرات داشته باشند. اینها مواردی است که باید به آنها دقت شود. ضمن اینکه توسعه خدمات پس از فروش در این بحث بسیار اهمیت دارد. لازم است نظارت دقیق و الزامات مشخصشده از طرف وزارت صنعت به تمام کسانی که تمایل به فعالیت در ایران دارند، تدوین و ابلاغ شود.
طی سالهای اخیر خودروهای کرهای و چینی توانستهاند جایگاه و رتبه بالایی در بازار ایران به دست آورند. این اتفاق در حالی رخ داده است که همچنان از نظر کیفی، خودروهای ژاپنی جایگاه ویژهای در این زمینه دارند. در این مورد چه تحلیلی دارید؟
در سالهای گذشته بهخصوص 4-5سال اخیر بسیاری از شرکتهای چینی و کرهای در بازار ایران اقدام به واردات خودرو کردند. در اصل این شرکتها از فرصتی که در بازار وجود داشت، بهره بردند. یعنی زمانیکه ژاپنیها فعالیت خاصی در بازار نداشتند و محصولات ژاپنی یکسری الزاماتی را که از سوی مشتری برای خرید خودرو وجود دارد، نادیده گرفته بودند؛ قیمتگذاری اشتباهی که برخی ژاپنیها در بازار ایران داشتند و عدم توجه به بازار باعث شد خودروهای چینی و کرهای بتوانند در بحث واردات و تولید سهم خوبی را به دست آورند.
دو برند اصلی، هیوندای و کیا در کنار یک برند چینی به نام جیلی توانستند در یکی، دو سال حدود بیش از 80درصد از سهم بازار خودروی کشور را به دست آورند. این مساله نشاندهنده این است که این شرکتها توانستند شرایط فروش خوبی برای مصرفکنندگان داخلی مهیا کنند و قیمتگذاری خوبی داشته باشند همچنین محصولاتی متناسب با نیاز مشتری را تامین کنند.
از سوی دیگر تبلیغات مناسبی داشتند و در کنار همه اینها شبکه گستردهای از خدمات پس از فروش و تامین قطعات در ایران ایجاد کردند. این مساله باعث میشد مشتری ایرانی، اطمینان و اعتماد لازم را داشته باشد که ارزش خودروی کارکردهاش در بازار در آینده با افت شدید ارزش مواجه نخواهد بود؛ معضلی که در مورد بسیاری از برندهای ژاپنی در گذشته وجود داشته و به تازگی شرکتهای ژاپنی به این نکته توجه کردهاند که لازم است واکنشهای بهموقعی نسبت به بازار نشان دهند و مراحلی را که در گذشته شرکتهای کرهای به آنها توجه داشتند، با نگاه تیزبینانهتری در نظر بگیرند.
مطمئنا اگر شرکتهای ژاپنی فرآیند آمیخته بازاریابی را تحت توجه قرار دهند، قطعا میتوانند جایگاه بسیار مناسبی در بازار به دست آورند. کما اینکه در حال حاضر تویوتا و میتسوبیشی پلهپله در حال افزایش عدد خود از سهم بازار هستند. این روند به این دلیل است که آنها در حال حاضر به اینگونه مسائل توجه بیشتری نشان میدهند. رنو دقیقا نشان داد اگر این نکات را مد نظر قرار دهیم همیشه میتوانیم سهم بازار بسیار خوبی را در بازار ایران داشته باشیم؛ بازاری که مردم به یکسری نقاط کلیدی مانند شرایط فروش، محصول، آپشن، خدمات پس از فروش و تحویل بهموقع به شدت حساس هستند.
در حال حاضر خودروسازان خود را آماده بازار آخر سال میکنند. چه کسی برنده بازار آخر سال خواهد بود و به چه دلیل ؟
کسی میتواند در این بازار آخر سال اعم از وارداتی و داخلی برنده باشد که خودرو موجود داشته باشد و با شرایط خاص به مشتری عرضه کند. باید در نظر داشت در بازار آخر سال تحویل بهموقع خودرو برای مشتری به شدت ارزشمند است. به نظرم اینها جزو موارد ضروری بهشمار میرود.
اگر شرکتها میخواهند در بازار آخر سال وضعیت مناسبی داشته باشند، باید بتوانند با مشتری صادقانه برخورد کنند و اطلاعات درست در اختیار آنها بگذارند و شبکه خدمات پس از فروش گستردهای داشته باشند. در این میان فعالیتهای روابط عمومی بسیار ارزشمند است. تبلیغات هدفمند نیز بسیار تاثیرگذار خواهد بود، تبلیغاتی که بتواند صادقانه با مشتری ارتباط برقرار کند، یعنی اطلاعات صحیح و درست را در اختیار آنها قرار دهد نه اطلاعات اغراقآمیز.