به گزارش پول نیوز، فراز و فرود در ذات بازارهای مالی است. در برخی شرایط خاص به دلیل اتفاقات مهم غیرقابل پیش بینی و نبود اطمینان، این افت و خیزها تبدیل به رشد یا اصلاح میشود و در صورت غلبه هیجان و رفتارهای غیرحرفهای شاهد ریزشهای سنگین یا صعودهای افسارگسیخته (شرایط به اصطلاح «خرسی» یا «گاوی») هستیم.
در مورد سوم پدیده گلوله برفی نقش به سزایی در ایجاد تلاطمات دارد. مثلا در ماههای اخیر رشد بازار بیش از هر چیزی متاثر از این پدیده بوده است. جایی که با هر رشد بازار، افراد بیشتری به رشد بیشتر و ادامه دار بورس امیدوار میشدند و سرمایههای خود را وارد بازار میکردند؛ بنابراین با ورود پولهای جدید، حجم تقاضا هر روز بیشتر و بیشتر میشد تا کار صعود قیمتها و شاخصها راحت شود.
دقیقا شبیه یک گلوله برفی که هرچه بیشتر در مسیر خود میغلتد، برف بیشتری را با خود همراه میکند و جلوگیری از حرکت آن سختتر میشود. اکنون همین اتفاق در مسیر نزولی رخ داده است. دولت با اقدامات نابه هنگام و تاخیر در تصمیم گیریهای مهم، گلوله برفی را به حرکت درآورده و اکنون جلوگیری از آن کار آسانی نیست.
عکس یادگاری دولت و شرطی شدن بازار به اخبار خارج بازار
مهمترین اشتباه دولت آن بود که از ابتدای سال گذشته با پیشگیری از برنامههای اصلاحی رئیس قبلی سازمان بورس، صرفا بر طبل حمایت از بورس کوبید.
سرمایههای بسیاری وارد بازار شد و دولتیها تا توانستند با این رشد بازار عکس یادگاری گرفتند. رشدی که در ایجاد آن نقش داشتند، اما بازیگر اصلی، پولهای تزریقی به بازار در مقاطع مختلف، مخصوصا بعد از عرضه شستا در فروردین امسال بود. اکثر تحلیل گران و ناظران بازار اذعان دارند که محرک اصلی بورس از فروردین امسال به بعد هجوم نقدینگی بوده است. البته اهالی بورس میدانند که هر روند صعودی با افتهایی همراه است و این روندها را بارها در خود هضم کرده است.
نیمه دوم سال ۹۷ افتی شبیه همین روزها (بیش از ۲۰ درصد) طی چند ماه رخ داد و بعد بازار خود را ترمیم کرد. چنین اتفاقاتی در سال ۹۸ و ابتدای امسال هم رخ داد و هضم شد. گلوله برفی عرضهها در نیمه دوم اردیبهشت و ابتدای خرداد هم به وضوح وجود داشت، اما بدون دخالت خاصی، بعد از جذاب شدن قیمت نمادهای بنیادین، ترمیم شد و بازار به مدار رشد بازگشت. اما اظهارات و رفتارها و مداخلات مکرر دولت و تلاش برای گنجاندن رشد بورس در کارنامه عملکردی خود، به مرور دو اتفاق غیرطبیعی را رقم زد که آثار آن اکنون روشن شده است: ۱- شرطی شدن بورس به اخبار خارج از بازار و اقدامات دولت ۲- حضور سرمایههای جدید از سوی عامه مردم در بورس که به اتکای حمایت دولت از آن، با خیال راحت راهی این بازار شدند و البته باعث نفوذ شدید بورس در جامعه شد که طبیعتا ملاحظات و حساسیتها و همچنین رفتارهای هیجانی را افزایش میدهد. البته نباید از نقش تشویقی افراطی و یک سویه صدا و سیما هم در این مسیر چشم پوشی کرد.
چرا رفتار دولت در بورس مخرب بود؟
گفتیم که مشابه این اتفاقات و صعود و نزولها در بورس بوده و هست. گاهی که لازم شده، سازمان بورس با ابزارهای خود قدرت خرید و فروش را تنظیم کرده است تا از تداوم رفتارهای هیجانی پیشگیری کند. اما در چند ماه اخیر به جز شرطی شدن بازار به اخبار خارج بازار و حضور سرمایههای ترسو و آموزش ندیده به خاطر تبلیغات بیش از حد شرایطی را فراهم کرده که نیاز به مداخلات شدید ایجاد کرده است.
ابتدا دولت برای کنترل روند صعودی اقداماتی برای عرضههای حقوقی و دولتی انجام داد که موثر بود، اما تداوم آن بدون توجه به جو بازار بر ترسها افزود. نقطه آغاز سقوط گلوله برفی هم ناهماهنگی دو وزارتخانه در عرضه دارادوم بود. مشکل بعدی اقدامات عجیب دولت در اعطای رانت سنگین بیش از یک میلیارد دلاری به پالایشگاهها برای پیشگیری از ریزش بورس است. این اقدام هم چیزی جز شرطی شدن مجدد بازار به حمایت دولت به بار نخواهد آورد. اگرچه پیشگیری از تداوم وضعیت فعلی به خاطر درگیری بخش بزرگی از جامعه با بورس ضروری است، اما این کار باید به صورت تدریجی و با رفتارها و ابزارهای متعارف و بدون سر و صدا و ایجاد حساسیت رخ دهد.
معمولا اثر این اقدامات در مواجهه با گلوله برفی صعودی یا نزولی با تاخیر خود را نشان میدهد؛ بنابراین لازم نیست دولت اقدامات مخرب خارج از سازمان بورس مثل فرستادن رئیس دفتر رئیس جمهور به صدا و سیما در نقش تحلیل گر تکنیکال و اعطای رانت به برخی شرکتها را ادامه دهد، بلکه لازم است اجازه دهد بازار بعد از افت و جذاب شدن قیمت به مسیر طبیعی بازگردد. اگر بازار با اقدامات غیرطبیعی و خارج بازار به تعادل بازگردد، این دخالتها همیشه لازم خواهد بود! نکته مهم دیگر این است که دولت برآوردی از آثار رفتارها و اظهاراتش بر انتظارات و رفتار بازیگران ندارد. وقتی در یک روز رئیس جمهور و سخنگو و وزیر از بورس حمایت میکنند و صدا و سیما هم به تفصیل پوشش میدهد، آثاری کوتاه و بلندمدت بر ذهن و تصمیم بازیگران دارد که معلوم نیست چه زمانی چه اثری داشته باشد.
علاوه بر آن باید توجه شود که دولت بازار را نمیشناسد و عمدتا اقداماتش را با تعجیل و تاخیرهای ناموزن انجام میدهد. گاهی نتایج اقدامات دولت برای توقف رشد هیجانی در دوره افت بازار اثر و ریزش را تشدید میکند و گاهی به دلیل همین تاخیرهای ذاتی دولت، نتایج حمایتی آثار خود را در دوره صعود نشان میدهد. کافی است عرضههای شرکت پالایش و پخش در شرکتهای پالایشی را رصد کنید که تا ۲۰ مرداد ادامه یافت و آثار آن هنوز در بازار وجود دارد.
حال این که آثار حمایتها و رانتهای اعطایی فعلی کی نمایان شود و با بازار چه کند، باید منتظر بود و دید! کاش زودتر مداخله عیان و پرسر و صدا در بازار تمام شود تا بورس طبق روال خود به تعادل بازگردد. بهترین اقدام دولت متوقف کردن اشتباهات چند ماه اخیرش در قبال بورس است.