به گزارش پول نیوز، علی سعدوندی، اقتصاددان و کارشناس بازار سرمایه در خصوص بهترین محل جمع آوری نقدینگی مردم اظهار کرد: کوچ نقدینگی به سایر بازارهای موازی باعث بروز مشکلاتی میشود؛ مثلا اگر نقدینگی به بازار ارز کوچ کند، قیمت ارز بیشتر از قیمت تقاضای آن میشود و آن را میتوان نوعی تهدید برای اقتصاد کشور به شمار آورد.
وی افزود: همچنین اگر این نقدینگی وارد بازار مسکن شود، قیمت مسکن بیش از این گران میشود و قاعدتا دسترسی مردم به مسکن کمتر و یا قطع میشود و خرید مسکن برای مردم دور از دسترس خواهد شد. به همین خاطر در کوتاه مدت بهترین سیاست این است که اگر انباشت نقدینگی صورت گرفته، این
انباشت نقدینگی به سمت بازار بورس هدایت شود.
سعدوندی در ادامه اظهار کرد: اگر این انباشت نقدینگی به سمت بازار بورس هدایت شود اشکال آن این است که اگر در بازار بورس حباب ایجاد شود و این حباب خنثی شود، باعث هجوم نقدینگی به سایر بازارها میشود.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که آیا نباید نگران تزریق این حجم از نقدینگی به بورس بود؟ مطرح کرد: ارزش معاملات بازار سرمایه نسبت به سایر بورسهای جهانی اتفاقا بسیار کم است و باید بیش از ۲۵ هزار میلیارد تومان باشد و پیشنهادی میشود که هزینه نقل و انتقال سهام کاهش پیدا کند تا تعداد معاملات افزایش پیدا کند و این مسئله مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
سعدوندی در ادامه بیان کرد: امروزه
ارزش کل بازار سرمایه در حد تولید ناخالص ملی است و با این روند از آن بیشتر میشود. از این نظر حجم کل بازار بزرگ شده و میشود گفت که حباب در بخشی از بازار سرمایه قابل مشاهده است. البته نباید تصور شود که حباب این بازار ظرف یک هفته ریزش میکند و سیاستگذار نیز باید متوجه آن باشد که بیش از حد، حباب در بازار به وجود نیاید.
وی خاطرنشان کرد: رشد بی سابقه بورس قابل پیش بینی بود چرا که نقدینگی مازاد به سمت این بازار هدایت شده است. اما مسئله این است که برخی از سهامهای بازار بورس دچار حباب شده است و باید این حباب را مدیریت کرد که اگر مدیریت درستی صورت نگیرد ممکن است بازار سرمایه دچار مشکل شود که با عرضه سهام دولتی در بورس یا عرضه سهامی که دولت در آن قدرت دارد، میشود تا حدودی این حباب را مدیریت کرد.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال که چرا در
بازار بورس، سهام برخی از شرکتها و کارخانجات که رسما ورشکسته هستند، همچنان افزایش مییابد؟ گفت: دلیل اصلی این مسئله این است که مهاجرت نقدینگی صورت گرفته است. برای خریداران، سهام این شرکتها دستاویزی شده است که ارزش جایگزینی این داراییها بالا است پس ارزش خرید دارند. امروز جریان نقدی بسیاری از شرکتها دچار مشکل شده است، بنابراین باید باید به جریان نقدی این شرکتها توجه کرد. واقعیت این است که تفاوتی بین چند ماه گذشته و امروز در بازار سرمایه دیده میشود. بسیاری از شرکتها که بعد از تحریمها دچار رکود شدید و افت تولید شده بودند در نیمه دوم سال ۹۸ به وضعیت پیش از تحریمها بازگشتند و حتی فراتر از آن هم پیش رفتند، بنابراین رشد شاخص مقداری هم به خاطر رشد واقعی اقتصاد است، اما امروزه که وضعیت اقتصاد به سمت رکود قدم برداشته است، باید دید که قیمت سهام شرکتهای ورشکسته چگونه قابل توجیه است؟