به گزارش پول نیوز، حسین درودیان از کارشناسان و اساتید اقتصاد با اشاره به اینکه وظیفه متعارف و استاندارد بانک مرکزی سیاست گذاری پولی و نظارت بانکی است اظهار داشت: در کنار این وظایف باید به مورد دیگری نیز اشاره کنیم؛ اینکه در کشور ما وضعیت مدیریت نرخ ارز نیز عملا به عهده
بانک مرکزی است، اگرچه دولت در این زمینه، ایفای نقش پررنگی دارد. ولی به هر حال بر اساس قانون و روی کاغذ، به لحاظ عملی وظیفه بانک مرکزی است.
وی افزود: من فکر میکنم برای سال ۱۴۰۰، احتمالا آن فشارهایی که تا به الان در مورد نرخ ارز داشته ایم، تخفیف پیدا میکند و کم کم در وضعیتی قرار میگیریم که امکان عمل و قدرت مانور بانک مرکزی روی سیاست پولی و بانکی بیشتر باشد؛ برعکس آن چیزی که در دو سال اخیر دیدیم که بانک مرکزی تمرکزش ناچارا روی موضوع ارز بود، چون موضوع خیلی مهمی بود و به هر حال ما میدانیم که اثر خیلی تیزی بر اقتصاد و نرخ تورم میگذاشت و این موضوع روی با ثبات بودن
فضای اقتصاد کشور تاثیر گذار بود.
درودیان گفت: به خاطر همین احتمالا در سال ۱۴۰۰ از اهمیت موضوع ارز کاسته میشود و من فکر میکنم که موضوع اصلی باید به سمت این چرخش پیدا کند که تمهیداتی اتخاذ شود که برداشت دولت از بانک مرکزی مدیریت و کنترل شود، کما اینکه تا به الان هم مدیریت شده، یعنی آن بیمی که بود نسبت به اینکه دولت برداشتهای سنگینی از بانک مرکزی خواهد داشت، اما واقعیت این است که این اتفاق نیفتاده، ولی خب این خطر جدی است و باید مدیریت کرد. همچنین به نظر من بانک مرکزی باید یک تصویری از
سیاستهای اعتباری هم پیدا کند و اینکه چطور میخواهد در مواجه و تعامل با بانکها عمل کند. به عبارت دیگر بر اساس کدام معیارها در سال آینده میخواهد تعامل داشته باشد؟
بیشتر بخوانید: بازار سرمایه بستر مناسب برای عرضه سهام بنگاههای اقتصادی و تامین مالی شرکتها
این کارشناس اقتصادی افزود: به عبارت دیگر در سال آینده چقدر قرار است
نقش بانک در رشد اقتصادی، توسعه، اشتغال و سرمایه گذاری، برای بانک مرکزی اهمیت داشته باشد؟
به نظرم این موضوعی است که هر چقدر به تدریج از موضوع ارز فاصله میگیریم، مهمتر میشود. یعنی کنترل گری نظام بانکی که یک وجه متعارفش مهار نظام بانکی است، یعنی معطوف به اهداف تثبیتی و ثبات بخشی به اقتصاد و یک وجه دیگر که من فکر میکنم باید به آن پرداخته شود و در واقع غفلتی برای این موضوع بوده، برای سال آینده کنار گذاشته شود، و آن
وجه توسعهای نظام بانکی است. یعنی یکبار است که ما از بانکها میخواهیم و تلاش میکنیم که ثبات و آرامش اقتصاد را برهم نزنند و یک بار هم میخواهیم که نقش مثبتی هم ایفا بکنند. منظورم از نقش مثبت برای بخش حقیقی سرمایه گذاری است. به نظرم در ۱۴۰۰ فضای بزرگتر و پررنگ تری برای این موضوع باز میشود و باید از آن استفاده کرد.