جنایت، اصطلاحی در فقه و حقوق، به معنای وارد کردن هرگونه صدمه به تمامیت جسمانی افراد، که کیفری شرعی، مانند
قصاص یا دیه، دارد. معنای عامِ واژه جنایت در متون دینی، معادل واژه ذنب یا معصیت است. جنایت به لحاظ ماهیّت به قتل و ضرب و جرح؛ به لحاظ متعلق به جنایت بر انسان و حیوان و به لحاظ داشتن و نداشتن قصد آسیب رسانی به عمد، شبه عمد و خطایی تقسیم میگردد. در پرونده جنایت مرد به خاطر دوستش دست به قتل زد.
نورالله ۲۵ ساله نیمه شب بیستم مرداد ماه سال ۹۱ به خانه مرد ۳۷ سالهای به نام طالب در بخش رودبار قصران رفت تا دوست صمیمی اش به نام برهان را که در خانه این مرد گرفتار شده بود نجات دهد. اما در درگیری با مرد صاحب خانه وی را با یک ضربه چاقو به پهلویش کشت.
نورالله بازداشت شد و به درگیری با قربانی برای فراری دادن دوستش برهان اعتراف کرد.
وی در تشریح جزییات قتل گفت: در خانه خواب بودم که پیامکی از برهان به دستم رسید که در آن نوشته شده بود در خانه طالب گروگان گرفته شده است. من نگران او شدم با دوست دیگرم به نام آصف تماس گرفتم. ما مقابل خانه طالب رفتم. تعداد زیادی از همسایهها آنجا جمع شده بودند. من و آصف با طالب درگیر شدیم و من برای فراری دادن دوست صمیمی ام یک ضربه به طالب زدم.
وی ادامه داد: من از رابطه پنهانی برهان و همسر طالب بی اطلاع بودم و در اداره اگاهی متوجه این ماجرا شدم. آنجا بود که فهمیدم همسرم طالب در غیاب شوهرش برهان را به خانه اش دعوت کرده، ولی چون طالب به خانه برگشته و برهان را آنجا دیده بود در اتاق را روی او قفل کرده و با پلیس تماس گرفته بود.
به دنبال اعترافهای این مرد برهان و زن خیانتکار نیز بازداشت شدند.
زن جوان گفت: آن شب در خانه همسایه مان مراسم افطاری برپا بود و برهان هم در آن مراسم شرکت کرده بود. من و برهان مدتی بود با هم رابطه پنهانی داشتیم. چون قرار بود آن شب همسرم در خانه همسایه بماند و در کارها به او کمک کند برهان را به خانه مان دعوت کردم. اما یکباره شوهرم سر رسید و، چون برهان را در خانه مان دید او را در اتاق حبس کرد. همان موقع برهان برای نجات از دو دوستش کمک خواست.
برهان نیز به رابطه پنهانی با زن جوان اعتراف کرد و گفت: من از دوستانم خواسته بودم به کمک بیایند و مرا فراری دهند، اما هر گز نمیخواستم تا طالب را بکشند.
با افشای ماجرا نورالله پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. برهان و زن جوان نیز به خاطر رابطه پنهانی به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شدند.
حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید شد، اما اولیای دم پیگیر اجرای حکم نشدند و به این ترتیب نورالله ۹ سال در زندان بلاتکلیف ماند.
وی نامهای به قضات دادگاه نوشت و از آنها کمک خواست. به این ترتیب وی طبق ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی بار دیگر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
این مرد که حالا ۳۴ سال دارد به قضات دادگاه گفت: من بی دلیل دستم به خون آلوده شد. من هیچ خصومتی با طالب نداشتم و فقط برای اینکه بتوانم دوستم را فراری دهم به روی او چاقو کشیدم. ۹ سال از زندگی ام در زندان سپری شده و از این بلاتکلیفی خسته شده ام. اولیای دم پیگیر پرونده نیستند و من در زندان شرایط سختی دارم. تقاضا دارم تکلیفم زودتر روشن شود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این درخواست اظهار نظر کنند.