طی یک دهه گذشته به دلیل
خشکسالی میزان مصرف همواره از میزان ورودی آبهای سطحی ناشی از بارش باران و برف بیشتر بوده تا جایی که حتی بارشهای سه سال پیش و سیلهای پسازآن نیز نتوانسته منجر به احیای منابع آبهای زیرزمینی شود. این کاهش بارش فشار مضاعفی را به منابع آب زیرزمینی تحمیل کرده و به گفته کارشناسان بخش عمده این ذخایر تحت تأثیر مصارف بخش خانگی، صنعت و کشاورزی با اُفت فراوانی مواجه شده است. علاوه بر موانع و مشکلات ناشی از طبیعت نیمه خشک کشور، برخی از تصمیمات و اقدامات در حوزه توسعه آب به تشدید این بحرانها دامن زده است. مشکلات و
بحرانهای پیش روی کشور، بار دیگر بر اهمیت نقش وزیر نیرو به عنوان متولی آب و برق در کشور مهر تاییدی زد، با وجود ابعاد چند وجهی از مدیریت آب، تصمیمات وزارت نیرو میتواند نقش مهمی در بحران آبی داشته باشد.
بحران کمآبی نهتنها در خوزستان بلکه در تمام کشور ریشه در توسعه ناپایدار دارد، میتوان با قاطعیت گفت در خصوص بحث آب تاکنون اقدامی درحوزه مدیریت عرضه و تقاضا صورت نگرفته است.
سد کرخه این روزها با بحران کمآبی مواجه است و کاهش ذخایر آبی در آن باعث بروز مشکلات فراوانی در پایین دست سد شده است. منابع آبی که از سد کرخه رهاسازی میشود، در پایین دست علاوه بر مصرف آب شرب انسانها، در بخشهای کشاورزی و تامین آب شرب دامها نیز مورد استفاده قرار میگیرد و تالاب هورالعظیم نیز از این سد تغذیه میکند با کاهش منابع آبی نگرانیهایی در خصوص توقف فعالیت نیروگاههای برقابی نیز وجود دارد و میتواند تولید برق را نیز با مشکل مواجه کند.
علی مریدی- کارشناس مدیریت منابع آب - در مورد بحران آب چنین توضیح میدهد، در گزارشهای بینالمللی برای تعریف بحران آب شاخصهایی تعیین شده است. در این میان دو شاخص اهمیت بیشتری دارد؛ یکی سرانه آب است که طی آن نسبت دو عامل «حجم آب» و «جمعیت» مورد بررسی قرار میگیرد. اگر عدد به دست آمده از این کسر زیر ۱۲۰۰ باشد یعنی وارد تنش آبی شدهایم و بحران آب آغاز شده است. با سنجش شاخص سرانه آب همچنین بررسی نسبت میزان مصرف و آب موجود کشور متوجه میشویم که ایران وارد مرحله بحران آب شده است. در کشور ما هیچ کنترلی روی مصرف آب وجود ندارد و خشکی تالابها و رودخانههاو وقوع گرد و خاک ناشی از از خشکی این اکوسیستمها بحران آب را در ایران تایید میکند.
۱- افزایش سریع جمیعت
۲- مهاجرت و گسترش شهرنشینی
۳- زیرساختهای ناکافی برای توزیع آب
۴- افت کیفیت آب
۵- کشاورزی ناکارآ
۶- رویای خودکفایی غذایی
۷- افزایش تقاضای آب
۸- آب و انرژی ارزان
۹- سدسازی بی رویه
۱۰- چاههای عمیق
۱۱- خشکسالی
۱۲- سیل
۱۳- تغییر اقلیم
۱۴- عطش توسعه و «مأموریت هیدرولیکی (آبی)» ناتمام
۱۵- تحریمها و عدم ثبات اقتصادی
۱۶- ساختار نا مناسب حکمرانی آب
۱۷- سطح پایین هوشیاری محیط زیستی
برمبنای یک تحقیق بین المللی کشورمان به موضوع ورشکستگی آبی دچار شده است و برمبنای این بررسی علمی، اثرات توسعه بی رویه از تحریم و
تغییر اقلیم نیز وضعیت ایران را بدتر کرده است.
بحران کمآبی نهتنها در خوزستان بلکه در تمام کشور ریشه در توسعه ناپایدار دارد، میتوان با قاطعیت گفت در خصوص بحث آب تاکنون اقدامی درحوزه مدیریت عرضه و تقاضا صورت نگرفته است و نتایج آن را میتوان در وضعیت این روزهای صنعت و کشاورزی مشاهده کرد، زمانی که باید اقدامی برای جلوگیری از کشت بیرویه صورت میگرفت، مسئولان بدون توجه به مسائل
زیستمحیطی شرایط را برای توسعه کشاورزی فراهم کردند، حالا با خشکسالی چه جوابی میتوان به کشاورزان داد؟ نمونه دیگر این توسعه ناپایدار در دریاچه ارومیه است، ۲ سال قبل بعد از بارش سنگین باران، بسیاری از مسئولان نسبت به احیای این دریاچه ابراز امیدواری کردند، اما با شروع خشکسالی و پایین آمدن سطح دریاچه آن همه خوشبینی تبدیل به یاس نااُمیدی شد. این نگاه حاصل عدم برنامهریزی بلندمدت و اقدامهای ضربتی در زمان انباشت بحران است.
بحران امنیت غذایی به دنبال بحران آب
تنظیم تعادل جمعیت و ایجاد امنیت غذایی در کشور از مهمترین موضوعاتی هستند که در پی گسترش بحران آب همه گیر خواهد شد.
در کشور برنامه کلان آب وجود ندارد شاید یک اشکالی است که طول عمر دولتها کم است یا برنامهها طبق آن چیزی که تعریف میشود، پیش نمیرود.ولی خیلی مهم است که بهموازات این، گروههایی را هم قرار دهیم که بگویند برای ۲۰، ۳۰ یا ۵۰ سال آینده باید چه مسیری را قرار است طی کنیم، چهکارهایی را انجام دهیم در غیر این صورت در سالهای بعدی نیز مشکلات مربوط به کرخه یا یک حوزه دیگر ادامه خواهد داشت.به نظرم هر چه دیرتر شروع کنند، اوضاع بدتر میشود. همه باید بدانیم که این مشکل را داریم،باید روی راهحل مناسب اجماع ملی شود و در حین مسیر احیا، با چکشکاری اصلاح میشود اما باید سر کلیات این توافق اجماع صورت گیرد .بخش اجرایی مملکت، مردم، بخش غیردولتی، قوه مقننه، قوه قضائیه، همه باید بر روی یک چشمانداز و یک مسیر برای آب توافق کنیم و این مسیر را برویم و مرتب با تغییر دولت، تغییر افراد دستخوش تغییرات اساسی نشود.