در اصل، شما در بازار معاملات شرط میبندید که ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر افزایش یابد. بازده مورد انتظار معاملات ارزی مشابه بازار پول و کمتر از سهام یا اوراق قرضه است.
با این حال، با استفاده از فرصتهایی که در این بازار به وجود میآید میتوان هم بازده و هم ریسک را افزایش داد. معاملات ارزی معمولا برای معاملهگران فعال سودآورتر از سرمایهگذاران منفعل است.
توجه به این نکته ضروری است که ارزها در بازار معاملات فارکس به صورت جفت معامله و قیمتگذاری میشوند. به عنوان مثال، ممکن است یک ارز برای جفت EUR/USD 1.1256 دیده باشید. در این مثال، ارز پایه یورو است. دلار آمریکا ارز مظنه است.
در تمام موارد مظنه ارز، ارز پایه یک واحد ارزش دارد. ارز مظنه شده مقدار ارزی است که یک واحد از ارز پایه میتوانید خریداری کنید.
بر اساس مثال قبلی، تمام معنی این است که یک یورو میتواند 1.1256 دلار آمریکا ارزش داشته باشد. سرمایهگذار میتواند با افزایش ارزش ارز ثانویه شده یا با کاهش ارزش ارز پایه، در فارکس درآمد کسب کند.
دیدگاه دیگری در خصوص معامله کردن در بازار فرکس وجود دارد که ناشی از در نظر گرفتن موقعیتی است که سرمایهگذار در هر جفت ارز میگیرد.
ارز پایه را میتوان به عنوان موقعیتی کوتاه در نظر گرفت. زیرا شما در حال "فروش" ارز پایه برای خرید ارز مظنه شده هستید. به نوبه خود، ارز مظنه شده را میتوان به عنوان موقعیت خرید در جفت ارز مشاهده کرد.
در مثال بالا، میبینیم که یک یورو میتواند 1.1256 دلار بخرد و بالعکس. برای خرید یورو، سرمایهگذار باید ابتدا دلار آمریکا را کوتاهمدت معامله کند تا یورو را طولانیمدت. برای کسب درآمد از این نوع سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید یورو را در زمانی که ارزش آن نسبت به دلار آمریکا افزایش مییابد، پس بفروشد.
برای مثال، فرض کنید ارزش یورو به 1.1266 دلار افزایش یابد. با 100000 یورو، سرمایهگذار 100 دلار (112,660 - 112,560 دلار) سود خواهد برد در صورتی که یورو را با این نرخ مبادلهای بفروشد.
در عکس این حالت اگر نرخ مبادله EUR/USD از 1.1256 دلار به 1.1246 دلار کاهش یابد، سرمایهگذار 100 دلار (112,460 - 112,560 دلار) ضرر خواهد کرد.
بازار فارکس بهشت معاملهگران فعال است. بازار فارکس نقدشوندهترین بازار جهان است. کارمزدها اغلب صفر هستند. تجارت مکرر در بازار فارکس بدون هزینه تراکنش بالا امکانپذیر است.
با بازار معاملات فارکس، همیشه یک بازار با فشار خرید در جایی وجود دارد. ماهیت کوتاهمدت فارکس، تنوع ارزهای جهانی و همبستگی کم یا حتی منفی بسیاری از ارزها با بازارهای سهام، فرصتهای ثابتی را برای معامله کردن تضمین میکند.
همچنین هنگامی که بازار نزولی میشود، نیازی نیست سالها در حاشیه بنشینید، بلکه به سرعت اتفاقات لازم رخ میدهد.
بازده پایین برای سرمایهگذاری غیرفعال در بازار فارکس و دیگر حواشی که گاهی بازار را درگیر خود میکند، معامله کردن در فارکس را سختتر میکند.
در نهایت، بازار فارکس دسترسی به سطوح بسیار بالاتری از فرصتها را برای معاملهگران با تجربه فراهم میکند.
گاهی مقررات موجود به شدت فرصتهای موجود برای سرمایهگذاران را محدود میکند. معمولاً میتوان فرصتی در بازار به دست آورد که شاید به دلیل وجود برخی قوانین آن فرصت تا مدتها به دست نمیآمد.
سرمایهگذاران منفعل به ندرت در بازار فارکس درآمد کسب میکنند. دلیل اول این است که بازده نگهداری غیرفعال ارزهای خارجی مشابه بازار پول پایین است.
اگر با دقت به چنین موضوعی فکر کنید، موضوعی منطقی است. وقتی سرمایهگذاران آمریکایی یورو را در بازار فارکس میخرند، در واقعیت در بازار پول اتحادیه اروپا سرمایهگذاری می کنند.
مزایای بازار فارکس برای معاملهگران فعال معمولاً برای سرمایهگذاران منفعل بیفایده یا حتی مضر است. اگر زیاد در این بازار معامله نکنید، هزینههای معاملاتی پایین به معنای بسیار اندک است.
در پاسخ به این که چرا در فارکس ضرر میکنیم باید گفت: استفاده از فرصتهای مختلف بدون داشتن حد ضرر میتواند منجر به زیانهای بزرگی شود. از سوی دیگر، استفاده از حد ضرر اساساً سرمایه گذار را به یک معاملهگر فعال تبدیل میکند.
تصور کنید که موقعیت شغلی بزرگی دارید و به دلیل نقص پلتفرم یا خرابی سیستم قادر به بستن معامله نیستید. تصور کنید، چنین موقعیتی میتواند به دلیل هر چیزی از قطع برق گرفته تا بارگذاری بیش از حد اینترنت یا خرابی رایانه باشد.
این دسته از موقعیتها شامل زمانهای بیثباتی میشود که سفارشهایی مانند حد ضرر کار نمیکنند.
اسپایک در تحلیل تکنیکال حرکتی نسبتاً بزرگ به سمت بالا یا پایین قیمت در یک دوره زمانی کوتاهمدت است. استفاده از آن موقعیت در فارکس برای شما ایجاد میکند.یک مثال خوب از آن جهش منفی در بازارهای مالی، سقوط بدنام بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است.
زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) 23 درصد در یک روز سقوط کرد. جهش صعودی قیمت گاهی اوقات در تضاد روند بازار است.
همچنین ممکن است اسپایک کمتر به برگه تأیید معامله اشاره کند که تمام دادههای مربوط به یک معامله را نشان میدهد، مانند نماد سهام، قیمت، نوع و اطلاعات حساب معاملاتی.
نمونههای با شدت کمتری از جهشها وجود دارد که وقتی سرمایهگذاران به اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان میدهند.
از سوی دیگر، تحلیل بنیادی، قیمت آتی سهام را بر اساس فروش و درآمد شرکت ارزیابی میکند. مدیران برای تصمیمگیری در مورد قیمت سهام، تحلیل تکنیکال را با تحلیل بنیادی ترکیب میکنند. فقط در این صورت است که میتوان دیدگاهی جامعی نسبت به بازار معملات به دست آورد.
ابرکومو یا Ichimoku Cloud مجموعهای از شاخصهای تکنیکال است که سطوح حمایت و مقاومت و همچنین حرکت و جهت روند را نشان میدهد.
این کار را با گرفتن میانگینهای متعدد و رسم آنها بر روی نمودار انجام میدهد. همچنین از این ارقام برای محاسبه یک «ابر» استفاده میکند. همچنین تلاش میکند برای پیشبینی قیمت که ممکن است در آینده حمایت یا مقاومت پیدا کند.
ابرکومو یا Ichimoku Cloud توسط Goichi Hosoda، روزنامهنگار ژاپنی توسعه داده شد و در اواخر دهه 1960 منتشر شد. در این روش نقاط دادهای بیشتری نسبت به نمودار شمعی استاندارد ارائه میدهد.
در حالی که در نگاه اول پیچیده به نظر میرسد، کسانی که با نحوه خواندن نمودارها آشنا هستند اغلب درک آن را با سیگنالهای معاملاتی کاملاً تعریف شده، آسان میدانند.
نمودار Ichimoku Kinko Hyo یا نمودار تعادلی، معاملات با احتمال بالاتر را در بازار فارکس جدا میکند. این نمودار برای جریان اصلی بازار معاملات امری جدید است و محبوبیت آن در میان معاملهگران تازه کار و با تجربه در حال افزایش است.
ابرکومو که به دلیل کاربردهایش در معاملات آتی و سهام شناخته شده است، نقاط داده بیشتری را نشان میدهد که عملکرد قیمت قابل اعتمادتری را ارائه دهد.
اگر هنوز میخواهید قدرت خود را در معاملات فارکس امتحان کنید، عاقلانه است که از چند محافظ استفاده کنید:
فرصتهای خود را با دقت بررسی کنید، حد ضرر برای خود داشته باشید و از یک کارگزاری معتبر فارکس استفاده کنید.
اگر چه هنوز شانسها در برابر شما انباشته است، اما انجام حداقل این اقدامات ممکن است تا حدودی به شما کمک کند که زمین بازی هموار داشته باشید.