قدرت اقتصادی، نظامی، علمی و... خلاصه کلام توسعه یافتگی کشورها امروزه با رشد و
افزایش جمعیت گره خورده است. موضوعی که آمارها و استنادها به تغییر جایگاه کشورها طی چند دهه و رسیدن به جایگاهی که اکنون در آن قرار دارند، گواه آن است. اگر تا چندی پیش کارشناسان علم اقتصاد و دیگر علوم مرتبط با مسائل جمعیتی با احتمالات در این باره صحبت میکردند و حتی برخی افزایش جمعیت را عامل افزایش هزینههای جاری یک کشور و افزایش شمار مصرف کنندگان قلمداد میکردند، امروزه، اما آمارها و واقعیتهای آماری حرفهای جدید و محکمی برای گفتن دارند. آنچه در ویدئویی کوتاه که به این گزارش پیوست شده به نمایش گذاشته میشود، همین را میگوید با ادبیات «آمارها» و «نمودارها». این گزارش، تحقیقی است اجمالی برای «بررسی نقش رشد و جوانسازی جمعیت بر جایگاه، توسعه و قدرت کشورها.» اینکه تولد یک نوزاد در یک خانواده ایرانی صرفاً به تولد یک نوزاد تحدید نمیشود و در نگاه کلان و افق دید آینده همین موالید و نحوه حمایت و مدیریت آن تا چه اندازه میتواند #ایران_قوی را بهتر و سریعتر محقق کند.
چرا به اینجا رسیدیم؟
طبیعی است که در مسئله مهمی مانند #رشد_جمعیتی دست کم با دو نگاه اصلی روبرو باشیم. گروهی که این مقوله را به منزله فرصت و گروهی دیگر عنصری هزینه ساز در زمینه پیشرفت و توسعه یک کشور برآورد کنند و هرکدام ادلههایی بر آنچه ادعا میکنند، بیاورند. با این حال بررسی مسئله جمعیت که از استراتژیکترین مسائل هر نظام و کشوری به شمار میرود موضوعی چندوجهی است که باید آن را در بستر زمان و شرایط هر مقطع از زمان و دست کم برآوردهای دو دهه قبل و بعد آن بررسی کرد. مانند آنچه برای کشور ما رقم خورد؛ سیاستهای تعدیل و کاهش جمعیتی که از اواخر دوره پهلوی آغاز شد و پس از انقلاب با توجه به شرایط کشور در زمان جنگ ادامه یافت. همچنین متاسفانه چنان که باید نظارت و به موقع متوقف نشد تا جایی که کارشناسان و نخبگان این حوزه از دو دهه قبل، هشدار نزولی شدن روند رشد جمعیتی و پیش بینی پیری جمعیت طی چند دهه آینده را بارها و بارها اعلام کردند.
حتی گفته شد، ایران برای جبران آنچه رخ داده، دو دهه بیشتر فرصت طلایی ندارد. پیشنهادها، طرحها و برنامههای مختلفی هم ارائه شد. برای مثال و به همین منظور اخیراً طرح «جوانسازی جمعیت و تعالی» توسط مجلس شورای اسلامی برای حمایت از فرزندآوری و رشد جمعیتی تصویب شد؛ بنابراین چنان که روشن است، تغییرات در حوزه جمعیت محصول یک سال و دوسال نیست و نیاز به رصد مداوم؛ بررسی دهههای گذشته و برآورد دقیق برای دهههای آینده دارد. در واقع هر اقدامی در این حوزه باید با افق دید و مبتنی بر آینده پژوهی عمیق، دقیق و کاربردی همخوان باشد. این نگاه کمک میکند، «افزایش» جمعیت سربار و هزینه ساز نباشد بلکه نیروی مولد، کار و خلاق کشور را تامین کند تا «توسعه یافتگی» بهتر محقق شود. این زمانی محقق میشود که توسعه جمعیتی با برنامههای کاربردی، عدالت محور و برنامههای اجرایی و عملیاتی اقتصادی و فرهنگی بی وقفه همراه باشد و رصد شود تا از بروز آسیبها و آفتها جلوگیری شود.
رقابت جمعیتی چین و هندوستان
طبق آماری که سازمان ملل از برآورد جمعیت کشورهای مستقل جهان در سال ۲۰۱۷ منتشر کرد، پرجمعیتترین کشورهای دنیا به ترتیب چین، هندوستان و آمریکا و... بودند. ایران هم در رده هفدهم این جدول قرار داشت. متاسفانه، اما در آمار جدید این سازمان جایگاه کشور ما نه تنها بهتر نشده که سیر نزولی داشته؛ ایران در جدول جمعیتی سال۲۰۲۰جهان هجدهمین کشور جهان است و ترکیه که پیش از این، بعد از ایران قرار داشت با سیر صعودی جمعیت طی سالهای ۱۳۹۸، ۱۳۹۹ و افزایش جمعیت به بیش از ۸۴ میلیون نفر به جایگاه هفدهم؛ جایگاه پیشین ما رسیده است. چین با جمعیتی قریب به یک و نیم میلیارد، هندوستان بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون و اندونزی پرجمعیتترین کشور مسلمان جهان با ۲۶۶ میلیون نفر هم سبب شده اند بیشترین سهم جمعیتی در جهان مربوط به قاره آسیا باشد و البته که بیشترین سهم مربوط به چین بوده است. همچنین برآوردها میگویند تا سال ۲۰۵۰ هندوستان طلایه دار جمعیتی جهان خواهد شد و چین را پشت سر خواهد گذاشت. درک اهمیت این موضوع با جایگاه اقتصادی و قدرت کنونی که چین دارد به مراتب روشن و قابل درک است. این آمارها همچنین میگویند اندونزی به جمعیتی حدود ۳۲۰ میلیون نفر خواهد رسید با همین روال رشد جمعیتی که پیش رو گرفته است.
ژاپن، آلمان و ایتالیا هم که سه کشور مهم در گروه «هفت قدرت جهانی» موسوم به «G ۷» بوده اند با سیرنزولی و پیری جمعیتی که پیش رو گرفته اند، جایگاه خود را در جدول ۲۰۵۰ و به احتمال زیاد مناسبات اقتصادی و قدرتی جهان دستخوش تغییرات جدی خواهند یافت. شاید بد نباشد بدانیم ژاپن اکنون در رتبه یازدهم جمعیتی جهان قرار دارد منتهی با ضریب منفی رشد جمعیت و افزایش ضریب پیری جمعیت. بررسیهای بسیاری ثابت میکند آنچه سبب شد ژاپن پس از جنگ جهانی دوم به جایگاه کنونی تکنولوژی و قدرت برسد، نیروی کارجوان فعال و پشتکار ملی بود، ظرفیتی که اکنون با رونق هوش مصنوعی و طراحی رباتهای مختلف به دنبال پر کردن خلاء آن است.
آلمان هم با اینکه پیش از این قوانین سختگیرانهای در حوزه پذیرش مهاجر و اعطای هویت ملی بود، اکنون تبلیغات گستردهای در زمینه جذب نیروی کارجوان و سیاستهای تشویقی برای جذب مهاجران، فرزندآوری و جوانسازی جمعیت خود از این طریق دارد.
آینده و سرمایه گذاری از حالا
برآورد تغییرات جمعیتی سال ۲۰۵۰ جهان همچنین میگوید توسعه جمعیتی به سمت آفریقا میل پیدا خواهد کرد و برای مثال اتیوپی جزو ۱۰کشور پرجمعیت جهان طی سه دهه آینده خواهد شد به همین دلیل بسیاری کشورهای اروپایی دفاتر تجاری و بنگاههای اقتصادی سودآور خود را در آفریقا به خصوص این کشور از یک دهه قبل به طور جدی راه اندازی کرده اند.
جدول ۲۰۵۰می گوید که جمعیت جهان به بیش از ۸میلیارد و ۹۰۰میلیون نفر؛ حدود ۹میلیارد نفر خواهد رسید. سخنرانیهای جنجال آفرین بیل گیتس مبنی بر لزوم کنترل و کاهش جمعیت جوان بر مبنای همین جدول بود که گمانه زنیهایی مبنی بر دخالتهای آزمایشگاهی در ایجاد تغییرات آزمایشگاهی در ساختار ویروس کووید و احتمال قوی زورآزماییهای آینده صاحبان سرمایههای کلان جهان با «سلاحهای بیولوژیکی» را قوت بخشید. همچنین اهمیت تقویت و نوآوری در زمینه «پدافندعامل» را در کشورمان مجدداً یادآوری کرد و این مسئله را که باید در برابر تهدیدهایی که «امنیت جمعیتی» کشورها را هدف قرار میدهد، آمادگی داشت و نوآور بود. به همین تعبیر شاید بهتر بتوان درک کرد، جمعیت و دادههای جمعیتی تا چه حد میتواند مترادف توسعه یافتگی و تعریف الگوهای قدرت سازی جهان قرار بگیرد.
یک مثال دیگر شاید بهتر ماجرا را تبیین کند؛ روند رشد جمعیتی چین که امروز پرجمعیتترین کشور جهان است از ۱۹۵۰میلادی یعنی ۷ دهه قبل آغاز و با برخی سیاستها کنترل شد و اکنون برای اینکه این جایگاه در سال۲۰۵۰ هم حفظ شود سیاستهای سختگیرانه کمرنگ شده و اجازه تولد فرزنددوم هم صادر و سیاستهای تشویقی و حمایتی در نظر گرفته شده است این یعنی چین نمیخواهد کشوری دیگر جایگاه او را بگیرد.
ایران جوان چرا مهم است؟
اما یک دریچه و دیدگاه دیگر برای درک اهمیت سیاستهای رشد و تعالی جمعیتی. «پل ساموئلسون» جزو اقتصاددانانی که در ایجاد بسیاری از تخصصها و تقسیم بندی شاخههای علم اقتصاد امروز میتوان ردپای او و همفکرانش را دید، سال ۱۹۷۰ میلادی جایزه نوبل اقتصاد را برای مقالهای جالب دریافت کرد که کاملاً به موازنه قدرت و جمعیت توجه دارد.
مقالهای که اثبات میکرد بهترین عامل «تحرک» و «تکامل» اقتصاد، «نرخ باروری انسان» یا به تعبیری همان «رشد و جوانسازی جمعیت» است. به جز او اقتصاددانان دیگری هم نظریاتی مشابه داشتند که در عکس بالا میبینید.
حالا اگر قرار باشد به جمع بندی برسیم باید برگردیم به خانه؛ ایران طبق اطلاعات به دست آمده و آمارهای توسعه انسانی در سال ۲۰۱۸ بیش از ۵۷درصد جمعیتی اش در محدوده سنی ۱۵تا ۶۵ سال قرار گرفته و کمتر از ۷درصد را گروه زیر ۵سال تشکیل داده اند، همان گروهی که یکی، دو دهه آینده جمعیت «جوان»، نیروی کار، مولد و خلاق کشور را تشکیل میدهند. در عوض آن آمار ۵۷ درصدی هم سالمند میشوند توان این گروه باید صرف نگه داری و مراقبت از آن گروه باشد یا توسعه؟!
با این اوصاف درک اینکه برای ایران قوی باید سیاستهای حمایت گرانه کنترل تورم، اشتغالزایی و زمینه سازی برای ازدواج جوانان و حمایت محسوسِ ملموس در قالب طرحهای حمایتی و تشویقی فرزندآوری داشت بسیار روشن و اقدام برای آن ضروری میشود. پر واضح است که کشور سالمند نمیتواند کشور مولد و قدرتمند باشد. کارنامه موفق ۸ سال دفاع مقدس کشور در زمان جنگ تحمیلی و اعزام جوانان داوطلب به جبههها و حضور نیروی کار جوان و متعهد به خوبی روشن میکند نقش جمعیت جوان را در حفظ این کشور بی آنکه یک وجب از این خاک به دست دشمن افتاده باشد. جهشهای علمی در زمینههای مختلف و درخشش ورزشکاران جوان کشور در مسابقات جهانی هم جلوهای دیگر از دستاوردهای جوانی و جمعیت است.
منبع: فارس