حسن حیدری اظهار کرد: شوک ارزی برای همه کشورها هزینهها و منافعی دارد که یک نمونه آن را چندی قبل در ترکیه مشاهده کردیم، اما متاسفانه در کشور ما هزینه میدهیم بدون اینکه از مزایای آن بهرهای ببریم.
وی توضیح داد: یکی از منافع افزایش
نرخ ارز این است که صادرات حداقل از نظر قیمتی رقابتپذیرتر میشود و شما میتوانید کالای بیشتری بفروشید، با این حال متاسفانه در شوکهای ارزی دهه ۹۰ هزینهها را دادیم، ولی منافع آن را به دست نیاوردیم.
کارشناس اقتصادی افزود: این موضوع دو دلیل عمده دارد؛ یک مورد اینکه به دلیل تحریم، بسیاری از بازارها بر روی ما بسته بود و نمیتوانستیم کالا صادر کنیم. دوم اینکه پایه صادراتی ما متنوع نبوده است یعنی در بازارهای جهانی نفوذ نداشتهایم، در حالی که اگر سهمی از بازارهای مختلف را در اختیار داشتیم، هرچند شوک ارزی وارد شده برای کشور هزینه ایجاد میکرد، ولی از آن سو منافعی به دست میآوردیم.
حیدری درباره سیاستهای دولت سیزدهم مبنی بر توسعه روابط تجاری با کشورهای منطقه و نقش آن در افزایش پایههای صادراتی کشور بیان کرد: این سیاستها مفید هستند، اما هر کدام برد محدودی دارند. اینکه بتوانیم با همسایگان کار کنیم رویکرد درستی است، اما در شرایط خاص تحریمی باید اولویتبندی کنیم. در مجموع اگر مشکلات تحریم حل شود و به سمت ثبات حرکت کنیم باید ارتباط با همسایگان را در بلندمدت در دستور کار قرار دهیم.
وی با تاکید بر ضرورت و اثرات همپیوندی اقتصادی با کشورهای منطقه، یادآور شد: به عنوان مثال در سالهای گذشته بندر چابهار و همچنین صادرات گاز و برق ما به عراق مدام مشمول معافیتهای تحریمی شد، به این علت که ما در حد اندکی توانسته بودیم با کشورهای همسایه وابستگی متقابل ایجاد کنیم و تحریم این موارد برای تحریمکنندگان هزینه داشت.
استاد اقتصاد دانشگاه افزود: در گذشته در این زمینه بسیار ضعیف عمل کرده بودیم در حالی که باید همپیوندی را خیلی بیشتر تقویت کنیم به طوری که حتی اگر خواستند دوباره ما را تحریم کنند هزینههای بسیار سنگینتری برای آنها داشته باشد و به راحتی نتوانند این کار را بکنند، یعنی علاوه بر اقدامات دیپلماتیک که لازم است، باید این اقدامات اقتصادی هم انجام شود.
حیدری با اشاره به مشکلاتی که موجب بحرانآفرینی نوسانات نرخ ارز بر اقتصاد کشور شده، تأکید کرد: ریشه این موارد بودجه دولت است، یعنی تا زمانی که بودجه دولت قاعدهمند نشده و انضباط پیدا نکند دیگر عرصههای سیاستی -چه سیاست پولی، چه سیاست ارزی و سایر سیاستها- را هم تخریب میکند. یعنی تا زمانی که موضوع بودجه دولت حل نشود نمیتوان توقع داشت که بازار ارز یا سیاست ارزی مناسبی داشته باشیم.
وی در ادامه درباره نقش اصلاح نظام بودجهریزی در حفظ ارزش پول ملی گفت: تصور ما از حفظ ارزش پول ملی این است که نرخ برابری دلار در برابر ریال ثابت مانده یا تقویت شود، ولی از آن مهمتر این است که حتی اگر پول ملی ما نوسان داشته باشد، اما در بین شرکای تجاری و همسایگان مورد قبول باشد و زمانی این اتفاق میافتد که ببینند پول ما دارای پشتوانههایی مانند رشد اقتصادی و صادرات بالا و تورم پایین باشد.