
علیرضا حیدری افزود: مخالفان معتقدند پایین بودن سن بازنشستگی در ایران یکی از دلایل کنترل همین نرخ بیکاری بالای موجود است و با ارتقای سن بازنشستگی، عملا راه برای کاهش بیکاری سد میشود. میان این دو ایده کدامیک دارای یک پیوست مناسب در حوزه نسبت بازار کار و سن بازنشستگی است؟
وی گفت:آمار نفوس و مسکن در سالهای گذشته در خصوص وضعیت بازار کار و نسبتهای سنی افراد درون بازار کار ایران بسیار تکان دهنده بود. طبق برخی مطالعات تعداد کسانی که در سن بیش از بازنشستگی و پس از منفک شدن از شغل و دریافت حقوق دائمی مستمری، به بازار کار بازگشتند، چیزی حدود ۱۰درصد است و اگر بررسیها با لحاظ بازنشستگی پیش از موعد بخشی از افراد انجام شود، شاید شامل افراد بیشتری در بازار کار کشور باشد. این درحالی است که برخی از افراد بازنشسته پس از فراغت از شغل ثابت خود و شروع دوران بازنشستگی، وارد دو یا حتی سه شغل میشوند و فرصتهای بیشتری را نیز بنابر مشاهدات اشغال میکردند. بخش قابل اعتنایی از بازنشستگان در مشاغل بعد از دوره بازنشستگی خود در این بررسی اظهار کردند که بیش از ۴۴ساعت کار کرده و مقدار زیادی اضافه کاری انجام میدهند.
نائب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری گفت: باید با سیاستهای مختلف دلایل بازگشت بازنشستگان به بازار کار را حذف کنیم و مهمترین راهکار بهبود سطح معیشت و حقوق بازنشستگی مستمری بگیران است. اگر یک زندگی منصفانه و دریافتی معقول را بتوانیم برای بازنشستگان فراهم کنیم، اساسا هیچ دلیلی ندارد که بازنشستگان به بازار کار بازگردند. جبر معیشتی عامل اصلی آزادنشدن فرصتهای معنیدار شغلی در صورت بازنشستگی است.
وی گفت: دلیل دیگر بازگشت بازنشستگان به بازار کار این است که کارفرمایان دوست دارند نیروی کار بازنشسته خود را حفظ کنند. یک دلیل این است که دیگر لازم نیست حق بیمه بپردازند و از این طریق چیزی حدود یک چهارم حقوق لازمالپرداخت را نزد خود نگه میدارند و از سوی دیگر این کارگران به دلیل تجربه فراوان بسیار ماهرتر هستند. از این نظر بهرهوری آنها بسیار بالاست. از سوی دیگر بسیاری از کارگران بازنشسته از سر اجبار وارد بازار کار میشوند. حدود دو میلیون بازنشسته حداقل و زیر حداقل دریافت میکنند و عدم کفایت معیشت در برخی بسیار شدید است.
آیا اینکه بازنشسته با پرداخت حق بیمه بیشتر در دوره طولانیتر بازنشسته شود، در دوران بازنشستگی باعث میشود درآمد و حقوق بازنشستگی بیشتری داشته باشد؟
پاسخ به این سوال باید از نگاه صندوقدار باشد. از نگاه صندوقداری، وقتی طول مدت پرداخت حق بیمه بازنشستگی در دوران اشتغال از نظر سن و سابقه افزایش پیدا کند، به این معناست که تعداد ورود به حوزه مستمریبگیری بلندمدت نیز کاهش پیدا میکند و این به نفع صندوقهاست. همین امروز اگر بجای قانون فعلی، کاری کنید که همه شاغلان با یکسال تاخیر بازنشسته شوند، خواهید دید که به اندازه یکسال به نسبت جمعیت شاغل زمان مالی برای صندوق خریده میشود. با یک تاخیر زمانی اندک، به هرحال تعهدات به نفع تولید منابع و با کاهش مصارف صندوق نتیجه سیاست اصلاح سن بازنشستگی را میبینیم و این به پایداری صندوقها کمک میکنند. چنین رفتارهایی از سوی دولت در مقابل صندوقها البته در شرایط بحرانی رخ میدهد.