برای آنکه یک فرد، یک تفکر، یک تشکل، یک حزب، یک جناح، یک حکومت یا در سطحی گسترده، یک رویکرد جهانی بخواهد به اهداف و خواستههای خود دست یابد، نیازمند آن است که دیدگاهها و باورهای خود را در بین جامعه هدف مطرح کند. البته این تازه ابتدای راه است و پس از آن است که منتظر مینشیند تا بازخوردهای آن را بررسی و برای ادامه مسیر، برنامه ریزی کند و آن برنامهها را به مرحله اجرا درآورد. اما نکته مهم اینجاست که برای جریان سازی، لازم است از ظرفیتهای بسیاری استفاده شود. میتوان دستاوردهای واقعی را برای اثبات عملکرد و حقانیت خود مطرح و از آنها دفاع کرد، اما هنگامی که گوینده عملکرد خوبی نداشته باشد، دست به اقدامات غیر اخلاقی میزند تا نشان دهد دیگران ضعیف تر از او هستند.
تخریب رقیب به جای خودنمایی
یکی از بدترین روشهایی که در تمامی عرصه ها، از روابط دو نفره تا ارتباطات گسترده اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، ورزشی، فرهنگی و... صورت میگیرد، تخریب به جای خودنمایی از عملکرد و توانمندیهای خود است. این رویکرد که نهایت بی اخلاقی است، به وضوح مشاهده میشود. تهیه فیلمهای غیر واقعی و غیر اخلاقی و توزیع آن در فضای مجازی، بدترین و شایعترین روش تخریب به جای خودنمایی است.
شایعه پراکنی هدفمند
شایعه بدترین روش برای تخریب رقیب و محق جلوه دادن خود است. بدتر اینکه مردم بسادگی شایعات را میپذیرند و بدتر از آن، اینکه این شایعات را منتشر میکنند، در حالی که اگر بدانیم شایعه تا چه اندازه ویرانگر و مخرب است، هرگز به سوی آن نخواهیم رفت. نکته مهم این است که شایعه پراکن بسیار بیشتر از شایعه ساز تحقیر میشود، به نوعی بزرگان بارها درباره شایعه اظهارات ویژهای داشته اند. دکتر علی شریعتی، جامعه شناس و اسلام شناس شهید در این رابطه میگوید: «شایعه و تهمت را دشمن سفارش میدهد، منافق میسازد، عوام فریب آن را پخش میکند و عامی آن را میپذیرد. از سوی دیگر اسلام همواره نسبت به انتشار اخبار غیر واقعی هشدار میدهد و درآیه ۳۶ سوره اسرا تاکید میکند «به چیزی که علم و اطمینان نداری، اعتماد مکن و آن را بر زبان میاور، زیرا گوش و چشم و دل و اندیشه آدمی مسوول خواهند بود».
بحران سازی با شایعه پراکنی
متاسفانه در بسیاری از موارد معلوم نیست هدف از انتشار برخی شایعات و دامن زدن به برخی حواشی چیست؟ براستی چرا باید خودزنی کنیم و از این خودزنی چه نیت و هدفی را دنبال میکنیم. امروزه در شرایطی که تحریمها و تهدیدها، عرصه را بر اقتصاد کشور و ملت تنگ کرده، میبایست با تمام توان از ظرفیتهای داخلی بهره بگیریم، اما مشاهده میکنیم که بکار بردن ادبیات تهدید آمیز، ایجاد بحران مصنوعی، حاشیه سازی، القای جو رعب و وحشت، تلقین ناامنی و بی اعتمادی بدون آنکه هدف آن مشخص باشد، بسیار گسترده صورت میگیرد که نمونه اسفبار آن را در مورد کیش شاهد هستیم. امروزه افراد بسیاری به بهانههای مختلف، شروع به انتقاد از کیش میکنند. جشنواره کیش که مدتهاست در فصل تابستان به مدت نزدیک به دوماه برگزار میشود، امسال در مدت ۱۵ روز به کار خود پایان داد. البته کیش بدلیل هوای گرم، در طول روز ساکت و آرام است، اما با عبور موج گرمای روز و غروب خورشید، فضا برای گشت و گذار مهیا میشود. امروزه علاقمندان شب زنده دار بسیار زیاد هستند، افرادی که ترجیح میدهند صبح بخوابند و شب تا صبح بیدار باشند، میتوانند به کیش بروند، اما با کمال تاسف شاهد بودیم که جشنواره کیش در مدت ۱۵ روز به پایان رسید.
بحران سازی با ابزار زلزله
آنچه باعث شد کیش نتواند در این تابستان بخوبی خودنمایی کند، وقوع زلزلههای پی در پی بود. زلزلههایی که به رعب و وحشت دامن زد. مردمی که به جای خانه هایشان، در خیابانها، خودروها و پارکها خوابیدند، در حالی که اطلاعی از زلزله نداشتند. اینکه همواره اولین زلزله، زلزله اصلی است و زلزلههای بعدی پس لرزه و ملایمتر هستند. اما در شرایطی که در خصوص این زلزلهها اطلاع رسانی درستی صورت نگرفت تا باعث آرامش مردم شود، اخباری هراس انگیز منتشر میشد تا کیش را ناامن جلوه دهد. در حالی زلزلههای کیش خسارت قابل توجهی نداشت که تیترهای وحشت انگیز، آرامش و آسایش را از مردم گرفته بود. «لرزش کیش زیر پای کیشوندان»، «سونامی در کیش» و بسیاری تیترهای دیگر که پشتوانه علمی نداشت، اما پشتوانه هراس انگیزی داشت تا کیش تعطیل شود.
ضرورت حفظ و تقویت کیش
فارغ از اینکه اکنون چه دولت با چه تفکری راس کار است، باید بپذیریم که کیش مروارید خلیج فارس است. با نگاهی به گذشته کیش، متوجه میشویم که روزگاری این جزیره به تنهایی در خلیج فارس میدرخشید. در حالی که کشورهای حاشیه خلیج فارس حرفی برای گفتن نداشتند، کیش میزبان گردشگران و جهانگردان بود. گردشگران و جهانگردانی که میآمدند تا پولهایشان را خرج کنند. اما در نتیجه سومدیریتها و بی توجهی ها، امروزه قطر، امارات، عمان و... یکه تاز جذب گردشگر و سرمایه گذار در خلیج فارس و دریای عمان شده اند در حالی که کیش از کینه ورزیهای داخلی و خارجی رنج میبرد.
اخلاق رسانهای
در این میان، رسانههای رسمی و غیر رسمی رسالتی بزرگ دارند. اینکه چه بنویسیم، چگونه بنویسیم، برای خوشامد چه کسانی بنویسیم، بسیار اهمیت دارد، اما مهمتر آن است که نوشته هایمان چه عواقبی دارد. باید بدانیم کیش بخش قابل توجهی از اقتصاد کشورمان است. ظرفیتهای قابل توجهی برای گردشگری دارد که اگر برجسته شود، میتواند به جذب گردشگر داخلی و خارجی منجر شود. اگر امروز بسیاری از ایرانیان به ترکیه میروند، اما به سراغ کیش نمیروند، ریشه در بداخلاقیها دارد که بخشی از این بداخلاقیها در رسانهها رقم میخورد. البته نباید منکر کاستیها شد و دعوت به سکوت کرد، زیرا انتقاد زمینه ساز رفع معایب است، اما میتوان به جای انتقادهای گزنده، به ارایه پیشنهادهای سازنده پرداخت. اگر قرار است کارشناسان در مورد مشکلات کیش بگویند، باید پیشنهادی هم برای اصلاحات داشته باشند، البته پیشنهادهایی که قابلیت اجرا داشته باشد و رویاپردازی نباشد.
خبرنگار: کورش شرفشاهی