گردشگری به عنوان روزنهای برای نقب به جهان خارج و بهبود مناسبات با سایر کشورها برای وضعیت حال حاضر ایران حیاتی و از ضروریات حفظ منافع ملی است تا از طریق جذب گردشگر، کورسوی امید به احیای اقتصاد محتضر کشور همچنان شعله رقصانی کند و دلهای منتظر را امیدوار نگه دارد.
مولفه مهم صنعت گردشگری
برای اقتصاد و همه حوزههای وابسته به آن و به ویژه اقتصاد گردشگری هیچ مؤلفه و عنصری همچون ثبات و آرامش نیست و عمدتا از این طریق است که یک نفر به عنوان فعال اقتصادی، سرمایه گذار یا گردشگر اعتماد میکند که در این حوزه ورود کند و سودی حاصل کند یا از راه سفر و توریسم چند صباحی را با خیال راحت به کشورمان سفر کند، لذت ببرد و به رونق اقتصاد گردشگری کمک کند. اما هر از گاهی نابسامانی و بحران از گوشهای سر بر میآورد و کابوس خفته دل نگرانیها و پریشانیهای مزمن را بیدار میکند و به جان فعالان حوزه توریسم و گردشگری میاندازد. چند روزی است که بخشهایی از کشور به خاطر مرگ یک بانوی جوان سقزی به نام مهسا امینی که در یکی از مراکز پلیس پایتخت به حال اغما افتاد و سپس در بیمارستان درگذشت ملتهب است و به طور گستردهای ایران را در کانون اخبار خبرگزاریها و شبکههای خبری و فضای مجازی دنیا قرار داده است.
خوره تردید در جان گردشگران
دستهای از بینندگان و دنبال کنندگان این اخبار گردشگرانی هستند که خواسته اند برای سفر به ایران برنامه ریزی کنند و تدارک ببینند، اما هم اکنون خوره تردید به جان شان افتاده که به این سفر بیایند یا آن را به تاخیر بیندازند. گذشته از جنبههای انسانی و مدنی و حقوقی سنگینی که درگذشت بحث برانگیز این بانوی کرد بر حاکمیت و جامعه ایرانی تحمیل کرده و در جای خود مهم و غیر قابل انکار است، نتیجه مستقیم چنین اتفاقی زیان و تداوم رکود صنعت گردشگری کشور و خنثی سازی همه برنامه ریزیهایی است که به منظور فعال سازی این بخش از اقتصاد کشور صورت گرفته و میگیرد. به هر حال صنعت گردشگری در صورتی که راه اندازی و احیا شود میتواند به نوبه خود موجبات رونق اقتصاد و نجات بخشهایی از جامعه از بیکاری و فقر را فراهم بیاورد و به همین دلیل احیای یک حرفه و صنعت به اندازه جان و آبروی انسانها اهمیت دارد و اساسا اگر اقتصاد وجود نداشته باشد حیات وزندگی نیز وجود ندارد و اجتماعات انسانی را مرگ و نابودی فرا میگیرد.
واقع بینی لازمه سیاست ورزی
از این رو به کارگیری فهم و تدبیر بیشتر در اجرای طرحهای اجتماعی نظیر گشت ارشاد به منظور کاهش هرچه بیشتر عوارض و حاشیهها و تبعات ناگوار آنها بیش از پیش ضروری و لازم مینماید تا ثبات و آرامش جامعه و به تبع آن بستر فعالیتهای اقتصادی هموار و فراهم گردد و زیان و خسارت ناشی از برخی سیاست ورزیهایی که با واقع بینیهای لازم همراه نیست به حداقل ممکن برسد.