رفتارهایی که با هدف زیرپا گذاشتن ارزشها برگزار می شود
کد خبر: ۳۹۱۶۸۵
۰۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۰
0
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان

عبور از مرزهای اخلاقی با هنجار شکنی

بی نظمی بدترین گزینه ای است که می تواند یک جامعه را تهدید کند. اما این بی نظمی هر چقدر در بطن یک جامعه نهادینه شود، به همان نسبت خطر بحران سازی بیشتری دارد. البته بی نظمی خانوادگی به ویژه در زمینه های اخلاقی بسیار خطرناک تر است. برای آنکه هشدار دهیم و زنگ خطر این بی نظمی ها را به صدا درآوریم، لازم است آنها را به صورت ملموس در جامعه مطرح کنیم. بهترین ابزار برای تحقق این مهم، استفاده از فیلم های خانوادگی است. "علفزار" فیلمی است که بی نظمی خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی را به تصویر میکشد و زنگ خطر را به صدا در می آورد. پارتی دوره ای به ظاهر ساده که بدون رعایت موازین اخلاقی برگزار شده، به ضربه مغزی مرد یک خانواده و تعرض به زن خانواده در حضور فرزند خردسالش منجر می شود. پارتی که در یک باغ اجاره ای، بدون هیچ محدودیتی برگزار شده، پارتی که می توان مشروبات الکلی را به اندازه‌ای مصرف کرد که از خود بیخود شد، می‌توان به اندازه‌ای به ریسمان موادمخدر آویزان شد که هرکاری را مجاز دانست، میتوان به صورت مختلط در آب استخر شناور شد و خلاصه آنکه از همه سدهای اخلاقی، انسانی و شخصیتی عبور کرد و پای به عرصه هنجار شکنی ها گذاشت. اما آنچه در ادامه این فیلم صورت می گیرد، لایه های خطرناک تری را به تصویر می کشد.


نگرانی از واقعیت داشتن


فارغ از اینکه یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی تا چه اندازه بر پایه واقعیت ها ساخته شده یا می تواند به یک واقعیت تلخ تبدیل شود، نگرانی های خودش را دارد. بی شک ذهنیت نویسنده یک فیلمنامه خلاقیت های خاص خودش را دارد، اما حتماً از اتفاقاتی که در جامعه صورت گرفته، برای نوشتن هر کلمه ای بهره گرفته شده است. ورود متهمان به دادگاه، وجود یک قاضی با وجدان در کنار دادستانی اهل زد و بند را به نمایش می گذارد. پدری که برای پیروزی در انتخابات، اصرار می کند که تعرض به دخترش نادیده گرفته شود، برادری که برای گرفتن یک مقام، از خواهرش می خواهد که رضایت بدهد، زنی که اسیر فساد است و از خواهرش می خواهد که هر آنچه بر او گذشته را نادیده بگیرد تا فسادی که بارها تجربه کرده، در مقابل شوهرش برملا نشود، شهرداری که به سراغ دادستان آمده و حاضر به دادن امتیازهای بسیاری برای بستن پرونده می شود تا جامعه نداند چه خواهر زاده های پلیدی دارد و خلاصه آنکه هیچ اصراری بر مجازات و محاکمه متعرضان مطرح نمی شود و تنها محوریت فیلم، بر پایه این است که با پول و پارتی میتوان بر بسیاری از فسادها سرپوش گذاشت.اما هدف نقد علفزار نیست، بلکه بررسی دلایلی است که امکان دارد علفزار در واقعیت انجام شده باشد.


بی خبری از مفهوم آزادی


بسیاری از افرادی که در جشن ها و پارتی های هنجارشکنانه حضور می یابند، درک درستی از آزادی ندارند. اینکه هر فردی در چهاردیواری خانه اختیار دارد، یک حقیقت قانونی است، اما قرار نیست این آزادی آنقدر گسترش یابد که به بی خبری و بی اختیاری منجر شود. اگر قرار است در محیط خانوادگی آزادی را تجربه کنیم، باید مراقب باشیم که شرایط از اختیارمان خارج نشود و آزادی به هرج و مرج کشیده نشود. کسانی که از مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر به عنوان آزادی یاد می کنند، باید مراقب همه مواقعی باشند که در نتیجه زیاده روی، از تمامی مرزهای اخلاقی و انسانی عبور می کنند.

 

ضرورت ریشه یابی

 

اینکه به چه دلیل چنین پارتی ها، جشن ها و مراسمی برگزار می شود، بسیار اهمیت دارد. آیا سرخوردگی های روحی و اجتماعی به ویژه در کانون خانواده، باعث چنین پارتی های مختلطی می شود یا افرادی که به عنوان میزبان یا میهمان در چنین مراسمی حضور می یابند، فقط و فقط به دنبال عبور از مرزهای اخلاقی و انسانی، رسیدن به هنجار شکنی و تجربه رسیدن به رفتارهای غیراخلاقی هستند.


تجمل گرایی و توقع بالا


یکی از دلایلی که امکان دارد چنین مراسمی برگزار شود تجمل گرایی و توقعات بالاست. اینکه افراد بخواهند دارایی های خود را به رخ یکدیگر بکشند، فخر بفروشند و همنوعان خود را فراموش کنند، بهترین ابزار و دلیل برای برگزاری چنین پارتی هایی است. بی شک شرکت‌کنندگان در چنین پارتی هایی، درک درستی از مفهوم خوشی و خوشگذرانی ندارند و بین هنجارشکنی و خوشگذرانی سرگردان هستند. نکته دیگر فرصت طلبی کسانی هستند که در این قبیل پارتی ها شرکت می کنند، افرادی که کافیست بدانند محملی تعریف شده که می توان دلی از عزا درآورد، بدون آنکه هزینه ای داشته باشد، محملی که می توان به هر شکلی سواستفاده کرد. نکته دیگر سرخوردگان اقتصادی است. دختران و پسرانی که حتی یک بار هم پدرانشان آنها را به سفر نبرده اند و از همسرشان انتظار دارند سالی دو بار آنها را به سفر اروپا ببرد.

 

 بیشتر بخوانید: زن در انتظار جایگاه واقعی


جبران سرخوردگی‌ها

 

مهمترین موضوعی که در این قبیل پارتی ها دیده می شود، حضور خانواده هاست. این که زن و شوهر به همراه فرزند به چنین پارتی هایی می روند، نیازمند روانشناسی است. اینکه زن یا شوهر چقدر از یکدیگر ناراضی هستند، می تواند دلیلی بر حضور در این قبیل پارتی ها باشد. مردی که می خواهد روش زندگی مورد سلیقه خود را به همسرش نشان دهد، یا به مرور زمان او را برای ورود به این عرصه آماده کند. اینکه تا چه اندازه خانواده با چالش روبرو است، می تواند نکته بسیار مهمی برای حضور در پارتی های هنجار شکنانه باشد. اما مشکل اینجاست که طرفین نمی پذیرند تا چه اندازه در به وجود آمدن مشکلات خانوادگی مقصر هستند و هر کدام  خود را مبرا و طرف مقابل را مقصر توصیف می کنند، در حالی که گذاشتن تقصیر بر دوش طرف مقابل و نادیده گرفتن اشتباه خود، بی انصافی محض است.

 

درک توافق دوطرفه

 

باید پذیرفت که زندگی یک توافق دو طرفه است و به سادگی می توان روبروی یکدیگر نشست، مشکلات را مطرح کرد و از خواسته های محقق نشده و دلایل آن سخن به میان آورد، می توان در یک جمع دو نفره، زن و شوهر به صورت منصفانه خواسته های خود را مطرح کنند، به منطقی یا غیر منطقی بودن خواسته های خود پی ببرند و به این پاسخ برسند که چرا زندگیشان به مرز بحران کشیده شده است.

 

خانه کانون آرامش

 

یکی از مهمترین مواردی که باعث می شود درک درستی از خانه نداشته باشیم، این است که گمان می کنیم خانه، ادامه چالشها و مشکلات روزانه است. مرد گمان میکند که اگر چک‍‌ش برگشت خورده، کلاهش را برداشته اند، با راننده ای در ترافیک درگیر شده، حقوقش را دیر داده‌اند، قسطش عقب افتاده یا هر مشکل دیگری که دارد، می بایست تمامی آنها را به خانه آورد و آوار شکست ها و ناتوانی ها را بر سر زن خانه فرو ریخت. زن نیز همینطور از زاویه های دیگر درگیر است. اگر زن نتوانسته لباس مناسب بخرد، ادکلن خوش بویی ندارد، به رستوران دلخواهش نرفته، فلان وسایل آرایش را نخریده، به سفر نرفته یا هر کمبود دیگری دارد، دلیلی ندارد با بدخلقی و بی اخلاقی زندگی را به کام طرف مقابل تلخ کند. باید درک کنیم که خانه به آرامش نیاز دارد و زن و مرد هنگامی که در کنار هم قرار می گیرند، همه چیز را باید فراموش کنند و خواسته های خود را در همان خانه با در کنار هم بودن مطرح کنند. لازم نیست مرد هدیه های سنگین بخرد یا زن گران ترین لباس ها را بپوشد و گرانترین عطرها را بزند، بلکه کافی است هر دو طرف با هر آنچه که در توان دارند، ولو اندک، در کنار هم قرار گیرند.

 

ترس از دست دادن

 

یکی از جدی ترین مشکلاتی که امروزه گریبانگیر خانواده ها می شود، ترس از دست دادن هاست. زن نگران این است که مبادا سرپناه و سایه سرش را از دست بدهد و مرد نگران از دست دادن زنی است که دیگر نمی تواند تکرار شود و ایکاش فقط نگران از دست دادن طرف مقابل و عشق باشیم، بدتر این است که نگران از دست دادن دارایی و دارایی هایمان باشیم، در حالیکه در همین لحظه آنچه از دست میرود، حال است، حال به معنی زمان و حال به معنی تمامی شرایط ویژه ای که تکرار نخواهد شد.

 

انتخاب مهم ترین گزینه

 

دلیل جدی دیگر که باعث بحران های خانوادگی می شود، انتخاب های غلط است. متاسفانه در بسیاری از موارد به این باور نرسیده ایم که برای انتخاب طرف مقابل، نیاز به احساس تعلق داریم و هنگامی که به احساس تعلق رسیدیم، باید همه چیز را کنار بگذاریم. باید در نظر بگیریم که تا چه اندازه به انتخاب خود پایبند می مانیم. باید به این سوال پاسخ بدهیم که آیا انتخاب ما از سر ثروت، زیبایی، مقام، قدرت یا دیگر مزیت های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، ورزی یا... است، باید پاسخ بدهیم که عشق در این میانه چه نقشی دارد و سپس به این سوال پاسخ بدهیم که اگر طرف مقابل ما یکباره تمام این امتیازها را از دست داد، تا چه اندازه به پای عشق و محبت او می مانیم. به عبارت بهتر ابتدا به این سوال پاسخ دهیم که انتخاب ما مادی یا معنوی است تا بدانیم که عشق را در قلب طرف مقابل جستجو میکنیم یا در جیب‌هایش؟!

 

شکست ازدواج های احساسی

 

دختر و پسری که بر ازدواج اصرار می کنند و هیچ توجهی به مشورت ها ندارند، دیر یا زود ناچار می شوند به انتخاب عجولانه و تصمیم احساسی خود پایان دهند. این که امروزه از هر پنج ازدواج، سه مورد آن به طلاق منجر می شود، آمار وحشتناک و هشدار دهنده ا ی است، آماری که نشان میدهد انتخاب ها تا چه اندازه غیرمنطقی، احساسی، زودگذر، کاسب کارانه، از سرهوس و... بوده است. دختر و پسری که با گمان عشقی که از ازل در وجودشان گذاشته شده، ازدواج می کنند، بعد از به دست آوردن دو فرزند، ناچار می شوند به این انتخاب نه بگویند و آن خانواده از همه بپاشد. نکته جالب توجه این که همان پسر جوانی که اصرار بر ازدواج داشته، با زنی ارتباط برقرار می کند که نه تنها از شوهر قبلی دختر و پسر داشته، بلکه دخترش ازدواج کرده و نوه هم دارد. سوال اینجاست که کجای کار غلط بوده، چرا انتخاب اول به این سرانجام شوم کشیده شده است؟ آیا پسر بعد از آنکه آتش احساساتش فروکش کرده، تازه معنای عشق و منطق را درک کرده و گزینه دومی را وارد زندگی اش کرده است؟ سوالاتی که لازم است بارها و بارها پرسیده و پاسخ اساسی به آنها داده شود تا از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری شود.

دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
گزارش مجامع بیشتر
تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

مدیرعامل مس در مجمع عمومی عادی این شرکت که با حضور اکثریت سهامداران در تالار وزارت کشور برگزار شد از کسب رتبه پنجم ذخایر جهانی مس تنها با اکتشاف 7 درصدمساحت کشور خبر دادو گفت: با توسعه اکتشافات رسیدن به رتبه دوم و سوم جهانی نیز برای ایران متصور است.
پربازدید
پرطرفدارترین
برای دریافت خبرنامه پول نیوز ایمیل خود را وارد نمایید: