گزارشهای مرکز آمار حکایت از کاهش ۱.۶ درصدی نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ساله و بیشتر فارغ التحصیلان آموزش عالی در پاییز ۱۴۰۱ دارد.
بیکاری از مهمترین مسائل اجتماعی در کشورهای در حال توسعه است. کشور ما نیز به عنوان یکی از کشورهای در حال توسعه، از این قاعده مستثنی نیست.
بیکاری پدیده ای است که مخاطرات فراوانی برای جوامع انسانی در بر دارد و زمینه ساز فساد و تباهی در جامعه است؛ بنابراین افزایش نرخ بیکاری، آن هم بیکاریای که تأمین اجتماعی و مقرری ماهیانه به دنبال آن وجود ندارد، جامعه را به طرف فقر و فساد سوق خواهد داد. در مجموع میتوان از بیکاری به عنوان بحرانزاترین پدیدهی اجتماعی یاد کرد که دولت مجبور است در راستای این معضل سرمایهگذاریهای مناسب و بهینهای انجام دهد.
ابعاد و علتهای عمده بیکاری را در کشور، دلایل گوناگونی دارد که از مهمترین آنها دلایل اقتصادی، جمعیتی و جامعه شناختی است. از دلایل جمعیتی –جامعه شناختی میتوان به اندازه و ترکیب جمعیت (شمار، ترکیب سنی و جنسی) جمعیت که خود متاثر از باروری و مرگ و میر و مهاجرت است نام برد و دیگر، مشارکت در نیروی کار که بستگی به سن ورود به بازار کار و میزان مشارکت زنان در نیروی کار دارد، نام برد.
از دلایل اقتصادی موثر بر بیکاری در ایران، بنا به روند رو به رشد اقتصاد باید از ساختار نامتناسب تولید، افزایش حجم نقدینگی در کشور نام برد که نمایانگر مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران است. سهم اشتغال نیز در بخشهای مختلف اقتصادی ناشی از آن است که بخش خدمات در کشور با بالاترین میزان اشتغال دارای کمترین بازده است.
امروزه کارشناسان اقتصادی، رشد و توسعه یافتگی را بر اساس میزان افراد مشغول به کار آن جامعه میسنجند. افزایش رشد اقتصادی از طریق کاهش بیکاری، افزایش نرخ مشارکت نیروی کار، کاهش فقر و تخفیف عوارض ناشی از بالا بودن بیکاری پدید میآید؛ لذا برای پیشگیری از بیکاری نیروهای متخصص ضرورت دارد که نیازمندیهای نیروی انسانی کشور پیش بینی شود.
آمارهای مرکز آمار حکایت از این دارد که جمعیت شاغلین ۱۵ ساله و بیشتر در این فصل ۲۴ میلیون و ۰ هزار نفر بوده که نسبت به فصل مشابه سال قبل ۵۳۵ هزار نفر افزایش داشته است. همچنین جمعیت غیرفعال از نظر اقتصادی (اعم از افراد محصل، خانهدار، دارای درآمد بدون کار مانند بازنشستگان و ...) ۳۷ میلیون و ۶۷۹ هزار نفر بوده که نسبت به فصل مشابه سال قبل ۳۶۲ هزار نفر افزایش داشته است. بررسی اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی نشان میدهد که در پاییز ۱۴۰۱، بخش خدمات با ۵۱.۱ درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخشهای صنعت با ۳۴.۶ درصد و کشاورزی با ۱۴.۳ درصد قرار دارند.
این گزارشها بیانگر این است که بیکاری جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر فارغ التحصیلان آموزش عالی در پاییز ۱۴۰۱ حدود ۱۲.۱ درصد و تعداد بیکاران ۸۰۹ هزار و ۷۴۶ نفر و نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ ساله و بیشترفارغ التحصیلان آموزش عالی در پاییز ۱۴۰۰ حدود ۱۳.۴ درصد و حدود ۸۶۶ هزار و ۳۲۰ نفراست. حدود ۱.۶ درصد کاهش یافته است.
فارغ التحصیلان در دام بیکاری
تجارت نوشت، بر اساس آمار اعلام شده ۹۵۵ هزار و ۳۹۸ نفر از جمعیت فارغالتحصیلان کشور، بیکار هستند. بررسی آمار مربوط به وضعیت نیروی کار در تابستان سال جاری که از سوی مرکز آمار ایران ارائه شده، نشان میدهد که ۹۵۵ هزار و ۳۹۸ نفر از جمعیت فارغالتحصیلان کشور، بیکار هستند؛ یعنی در تابستان امسال، ۱۳.۲ درصد از کل جمعیت فعال فارغالتحصیل آموزش عالی، بیکار بودهاند که نسبت به تابستان سال ۱۴۰۰، معادل ۱.۲ درصد کاهش را نشان میدهد.
البته نسبت به بهار سال جاری تعداد فارغ التحصیلان بیکار بیش از ۴ هزار نفر افزایش یافته است. همچنین در حال حاضر ۲ میلیون و ۳۳۳ هزار و ۴۵۷ نفر بیکار در کشور داریم که بررسی سهم «جمعیت بیکار تحصیل کرده از مجموع جمعیت بیکار کشور» حاکی از آن است که ۴۰.۹ درصد بیکاران کشور، در گروه فارغالتحصیلان آموزش عالی قرار دارند که این سهم در تابستان سال ۱۴۰۰، معادل ۴۰.۶ درصد بود که بیانگر رشد ۰.۳ درصدی تعداد فارغ التحصیلان بیکار است.
البته سهم «جمعیت شاغل فارغالتحصیل از کل شاغلان» با رشد مواجه بوده به طوری که این سهم ۰.۹ درصد افزایش داشته و از ۲۵.۶ درصد در تابستان سال ۱۴۰۰ به ۲۶.۵ درصد در تابستان سال ۱۴۰۱ رسیده است. بر اساس اطلاعات مبتنی بر دادههای سامانه ملی اشتغال، تعداد بیکاران فارغالتحصیل دانشگاهی زیر ۴۰ سال در سال ۱۳۹۹ بیش از ۱.۷ میلیون نفر بودهاند که ۸۲ درصد آنها مجرد و بیش از ۹۰ درصد آنها در کنار خانواده زندگی میکردند. چند سال است که مساله بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی در میان مردم و محافل عمومی به یک مساله شناختهشده و بحثبرانگیز تبدیل شده است و خانوادههای بسیاری در جامعه وجود دارند که لااقل یکی از فرزندان آنها در دانشگاهها و موسسات مختلف آموزش عالی تحصیل کرده و در این معضل گرفتار باشد. برآوردهای مبتنی بر دادههای سامانه ملی اشتغال حاکی از این است که در سال ۱۳۹۹، در اقتصاد ایران بیش از یکمیلیون و ۷۱۱ هزار نفر فارغالتحصیل دانشگاهی زیر ۴۰ سال بیکار وجود داشته که ۸۲ درصد آنها مجرد بودند و غالباً بهعنوان فرزند در کنار خانواده زندگی میکردند.
مرکز آمار ایران سهم فارغالتحصیلان دانشگاهی و آموزش عالی از جمعیت بیکاران کشور در سال ۱۳۹۹ را ۳۸.۹ درصد و جمعیت آنها را کمتر از ۹۶۳ هزار نفر تخمین زده است؛ اما برآوردهای مبتنی بر دادههای سامانه ملی اشتغال و کسبوکار که از دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این زمینه منتشر شده، اختلافات چشمگیری با روایت مرکز آمار دارد و بهعنوان نمونه، سهم بیکاران فارغالتحصیل دانشگاهی زیر ۴۰ سال از جمعیت بیکاران کشور را ۶۱.۲ درصد و جمعیت آنها را بیش از یکمیلیون و ۷۱۱ هزار نفر اعلام میکند.
زندگی خصوصی دانشگاهیهای بیکار
بیکاری جوانان فارغالتحصیل دانشگاهها و آموزش عالی جدا از بار روانی و اجتماعی بیکاری و اتلاف عمر برای خود این افراد، برای خانوادههایشان نیز آزاردهنده بوده و بهویژه از منظر اقتصادی دارای هزینه بالایی است. علاوه بر این، تأثیر وضعیت اشتغال جوانان درسخوانده در ازدواج و تشکیل خانواده نیز امر بدیهی و اثبات شدهای است؛ آنهم در شرایطی که یک جوان بیکار بدون اتکا به وضعیت اقتصاد خانواده، بهسختی قادر به تأمین ملزومات ازدواج و زندگی مشترک است.
یکی از موضوعاتی که در گزارش دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی و با استناد به دادههای مرکز آمار ایران مورد بررسی قرار گرفته، پیشنهاد طرحی برای اشتغال این دسته از بیکاران از طریق آموزش و تدریس به دانشآموزان بازمانده از تحصیل در دوران کروناست که در بهترین حالت میتواند شرایط اشتغال موقت ۳۵ هزار نفر از آنها را بعد از یک دوره آموزشی و با دستمزد ماهانه ۲ میلیون تومان تضمین کند.
گذشته از اینکه چنین طرحی در مقایسه با جمعیت یکمیلیون و ۷۱۱ هزار نفری فارغالتحصیلان بیکار زیر ۴۰ سال کارگشاست یا نه، آمارهای ارائه شده در این گزارش بسیار قابل تأمل است. بررسیهای دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت کار در مورد وضعیت تأهل بیکاران دارای تحصیلات عالی، نشان میدهد ۸۴ درصد این جمعیت یکمیلیون و ۷۱۱ هزار نفری در سال ۱۳۹۹ مجرد، ۱۴ درصد متأهل و ۲ درصد (به دلیل فوت یا طلاق) بدون همسر هستند. از نگاهی دیگر به این ماجرا، بیشترین تعداد این گروه از بیکاران معادل یکمیلیون و ۵۴۷ هزار نفر، در خانواده نقش فرزند را دارا هستند.
بهعبارتدیگر، بیش از ۹۰ درصد بیکاران فارغالتحصیل دانشگاهی زیر ۴۰ سال کشور، همچنان بهعنوان فرزند در کنار خانواده زندگی میکنند و عمدتاً بار مالی معیشت آنها نیز بر گرده خانوادههاست. بررسی نقشه پراکندگی بیکاران فارغالتحصیل زیر ۴۰ سال در ایران حاکی از این است که کانون اصلی این جمعیت بنا به جغرافیای اقتصادی و اجتماعی کشور، در تهران است و درمجموع ۲۵۴ هزار و ۴۴۵ نفر از فارغالتحصیلان دانشگاهی زیر ۴۰ سال بیکار در سال ۱۳۹۵ در این استان زندگی میکنند.
البته این موضوع برای تهران بهعنوان پایتخت و پرجمعیتترین استان کشور که بیشترین مهاجرتپذیری را دارد، دور از انتظار نیست؛ اما نکته قابلتوجه این است که در این ردهبندی، استان خوزستان بهعنوان پنجمین استان پرجمعیت کشور، در رتبه دوم بیکاران فارغالتحصیل دانشگاهی قرار گرفته و بعد از آن استان کرمان بهعنوان نهمین استان پرجمعیت کشور در رتبه سوم قرار دارد. استانهای فارس و اصفهان نیز بهعنوان چهارمین و سومین استانهای کشور از لحاظ جمعیت، در رتبههای سوم و چهارم میزبانی از فارغالتحصیلان بیکار جای میگیرند.
از منظر جمعیت بیکاری درسخواندهها به تفکیک استان، بدترین شرایط به استان خوزستان تعلق دارد که باوجود سهم ۱۴.۸ درصدی از تولید ناخالص ملی، فارغالتحصیلان دانشگاهی آن چنین شرایطی نامساعدی دارند. در مقابل، استانهای یزد، قزوین، خراسان جنوبی و قم به ترتیب از نظر جمعیت بیکاران فارغالتحصیل زیر ۴۰ سال بهترین شرایط را دارند بهگونهای که در سال ۱۳۹۹، فقط ۸۳۰۷ فارغالتحصیل دانشگاهی بیکار زیر ۴۰ سال در استان یزد وجود داشته و جمعیت این افراد در استان قزوین ۸۶۱۰ نفر و در استان خراسان جنوبی ۸۸۴۰ نفر بوده است. برآوردهای انجام شده بر پایه اطلاعات سامانه ملی اشتغال و مرکز آمار ایران حاکی از این است که در سال ۱۳۹۹ حدود ۵۲ درصد بیکاران دارای تحصیلات دانشگاهی زیر ۴۰ سال در ایران را مردان و ۴۸ درصد را زن تشکیل میدادند.
از نگاهی دیگر، بررسی جمیع بیکاران این گروه به تفکیک دهکهای درآمدی نیز حاکی از این است که بیشترین سهم از این جمعیت بیکاران معادل ۱۴.۳ درصد به دهک هفتم درآمدی مربوط میشود و درمجموع، دهکهای متوسط درآمدی (از ۴ تا ۷) با سهم ۴۶.۳ درصدی، بیشترین سهم را بیکاران فارغالتحصیل زیر ۴۰ ساله کشور دارند. از این منظر، کمترین تعداد بیکاران معادل ۶.۱ درصد متعلق به دهک اول درآمدی است. بررسی جایگاه درآمدی خانوارهای دارای فرزند فارغالتحصیل دانشگاهی نشان میدهد که سهم خانوارهای ضعیفتر از بیکاران فارغالتحصیل کمتر است و این رویه تا دهک هفتم درآمدی که مرز میان دهکهای فقیر و دارا محسوب میشود، ادامه دارد.
احتمالاً، همراهی فارغالتحصیلان در خانوارهای فقیر با مشاغل با درآمد کمتر یا نامتناسب آب تحصیلات در خانوارهای فقیر یکی از دلایل کاهش سهم درسخواندهها در این خانوارها باشد؛ بهخصوص که طبق گزارش معاونت رفاه اجتماعی وزارت کار، بیش از ۹۰ درصد فارغالتحصیلان بیکار زیر ۴۰ سال کشور همچنان بهعنوان فرزند در کنار خانواده زندگی میکنند و طبیعتاً هزینه معیشت آنها به خانوار تحمیل خواهد شد. بالا ماندن سهم این جمعیت در خانوارهای ۴ دهک بالای درآمدی هم میتواند بهنوعی وابسته با تابآوری اقتصادی بالاتر این خانوارها باشد.
کاهش ۳ درصدی نرخ بیکاری فارغ التحصیلان زن
دادههای آماری مرکز آمار ایران نشان میدهد که وضعیت اشتغال زنان کشور طی یک سال اخیر منتهی به شهریور ماه امسال بهبود یافته و نرخ اشتغال خالص زنان در این مدت ۱۱۳ هزار و ۹۱۲ نفر افزایش یافته است، چنانچه سهم زنان از مجموع اشتغال خالص ایجادشده در تابستان سال ۱۴۰۱، بیش از ۳۰ درصد بوده است.
در تابستان سال جاری، شاخصهای نیروی کار شاهد تغییرات مثبتی بوده است، به طوری که همزمان با افزایش نرخ مشارکت این قشر، نرخ بیکاری آنها کاهش و اشتغال آنها در بخشهای صنعت و معدن نیز رشد یافته است. حالا سهم آنها از مجموع ۳۷۳ هزار اشتغال خالص ایجاد شده، بیش از ۳۰ درصد است و اشتغال خالص در بین آنها بیش از ۱۱۳ هزار نفر است.