روزنامه گاردین افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو را جنگ خودخواهانه ایالات متحده علیه
تورم میداند که منجر به رکود در سراسر جهان میشود.
تورم آمریکا یکبار دیگر رکورد تورم در چهاردهه اخیر را زده و به نرخ ۹.۱% در ماه ژوئن رسیده است. گفته میشود به دنبال این افزایش تورم، فدرال رزرو بار دیگر نرخ بهره را افزایش خواهد داد.
اما این افزایش نرخ بهره چه آثاری بر خود آمریکا وجهان خواهد داشت؟بیایید با اصول اولیه شروع کنیم. فرض کنید شما مقداری پول قرض میگیرید و در زمان سررسید باید مقداری اضافی بپردازید تا برای وام دهنده به صرفه باشد. این پاداشی که به وام دهنده داده میشود نرخ بهره نامیده میشود؛ بنابراین اگر وام گیرنده باشید، ترجیح میدهید نرخ بهره را تا حد امکان پایین بیاورید تا در زمان سررسید مقدار کمتری را بپردازید و عکس آن اگر میخواهید پس انداز خود را وام دهید، به دنبال نرخ بهره بالاتر خواهید بود که به این معنی است که میتوانید از پس انداز خود درآمد بیشتری کسب کنید.
نرخ بهره واحدی در اقتصاد وجود ندارد. هزاران بانک وجود دارد که نرخهای خود را تعیین میکنند، ولی همه آنها تحت تاثیر نرخی هستند که بانک مرکزی تعیین میکند.
درست مانند شما و حسابهای پساندازتان، بانکها نیز زمانی که پول را نزد بانک مرکزی میگذارند، نرخ بهره دریافت میکنند. تغییر در نرخ بهره بانک مرکزی یعنی یک بانک تجاری از ذخایر خود درآمد بیشتری کسب خواهد کرد پس آنها از نگهداری پول خود در بانک مرکزی بیشتر از وام دادن آن سود خواهند برد. پس حتی اگر آنها وام هم بدهند، نرخ بهره شان را افزایش میدهندتا برایشان به صرفه باشد.
اما از نرخ بهره چطور برای کنترل تورم استفاده میشود؟ وقتی نرخ بهره پایین است، افراد و بیزینسهای بیشتری وام خواهند گرفت. تقاضای بیشتر برای کالاها و خدمات و همچنین نرخهای پایینتر به کارفرمایان اجازه میدهد تا موقعیتهای بیشتری را برای پاسخگویی به تقاضا باز کنند و دستمزدها را افزایش دهند. مصرف کنندگان هم آن دستمزدها را صرف کالاها و خدمات میکنند که به نوبه خود میتواند منجر به مشاغل بیشتر و قیمتهای بالاتر شود. عکس آن وقتی نرخ بهره افزایش میابد وام گرفتن گرانتر خواهد شد و گروههای کمتری وام خواهند گرفت پس نرخ اشتغال کاهش میابد. شغلهای کمتر و درآمدهای پایینتر باعث کاهش تقاضا و به دنبال آن کاهش قیمتها خواهند شد و در نهایت تورم کاهش میابد.
وجود کمی تورم در اقتصاد مشکل ندارد، زیرا اقتصاد را با سرعت معقول حفظ میکند، اغلب بانکهای مرکزی سعی میکنند نرخ تورم را دو درصد نگه دارند، اما بالا ماندن تورم برای مدت طولانی مشکل ساز است.
قیمتهای بالاتر به این معنی است که کارمندان به دستمزد بیشتری نیاز دارندافزایش هزینهها برای مشاغل که میتواند قیمتها را بیشتر افزایش دهدبه طور بالقوه منجر به مارپیچ صعودی دستمزدها و قیمتها میشود. با اینکه نرخ بهره ابزار قدرتمندی برای کنترل تورم است، اما میتواند آسیب زا هم باشد.
نرخ بهره بالاتر در ایالات متحده، آن را به مکان جذاب تری برای سرمایه گذاران برای ذخیره پول خود تبدیل میکند. این نرخ بهره بالاتر منجر میشود که سرمایهگذاران ارز خود را بفروشند و دلار بخرند این کار ارزش دلار را افزایش میدهد. در ماههای اخیر ارزش دلار آمریکا در شش ارزاصلی به بالاترین سطح در ۲ دهه اخیر رسیده است. یورو برای نخستین بار دربیست سال گذشته به زیریک دلار سقوط کرده و پوند به زیر ۱.۲۰ دلار رسیده است و هر هفته که میگذرد ارزش خود را بیشتر از دست میدهد. در ژاپن، بانک مرکزی تحت فشار زیادی قرار گرفته است تا پس از سقوط ین به پایینترین سطح خود در برابر دلار از سال ۱۹۹۸، اقدام کند.
پس برای کسانی که در خارج از ایالات متحده زندگی و کار میکنند، دو اثر مهم وجود دارد. اول این که بیشتر کالاها از جمله نفت به دلار قیمت گذاری میشوند پس قیمت کالاها و مواد اولیه به دلار بسیار گرانتر خواهد شد. دوم اینکه وام به دلار نیز گران میشود.
دولتهایی که به دلار وام گرفتهاند با ضربهای مضاعف روبرو هستند. آنها نه تنها به افزایش نرخ بهره داخلی برای محدود کردن تأثیر افزایش قیمت واردات نیاز دارند، بلکه با جهش گسترده در پرداختهای بهره در وامهای دلاری خود نیز مواجه خواهند شد.
کاترین مان، تنظیم کننده نرخ بهره بانک انگلستان، اخیراً گفته است که انگیزه اصلی او برای افزایش قابل توجه نرخ وام در انگلیس، ترس او از افزایش شکاف با دلار است که قیمت واردات را بالا میبرد. قیمت واردات بالاتر هم به معنای تورم بالاتر خواهد بود.