پولنیوز، محمدهادی نظامپور -
با افزایش جمعیت و ارتقای استانداردهای زندگی، میزان تقاضای جهانی و ملی برای برقرو به افزایش میباشد. این انرژی، که پاک به دست مصرف کننده میرسد،نوعی انرژی واسطهای و حاصل تبدیل سایر پتانسیلهای طبیعی است. زغالسنگ، نفت و مشتقات آن، گاز طبیعی، نیروی آب ذخیره شده در پشت سدها، تجزیهی بیهوازی زبالهها، زیست تودهها و انرژیهای تجدید شدنی مانند خورشید، باد وامواج دریا از منابع طبیعی هستند که امکان تولید برق را میدهند.
اما کدام یک از این منابع میتوانند ضمن ایراد کمترین خسارت به محیط زیست، ارزانترین نوع برق را در اختیار کاربران قرار دهند؟ با توجه به اهداف این یادداشت لازم است از دیدگاه محدودیت دسترسی به انرژی، ملاحظات محیطزیستی و نهایتاً پارامترهای اقتصادی این منابع تولید برق مورد بررسی قرار گیرند.
سهولت در دسترسی به منابعایران در رتبهی دوم کشورهای دارای منابع گاز و چهارمین کشور دارای ذخایر نفت جهان است. حجم ذخایر بالای اثبات شدهی این منابع طبیعی در کشور و شبکههای گسترده انتقال آنهامیتواند نقطه اتکایی برای توسعهی برق مبتنی برای استفاده از منابع سوختهای یاد در سراسر کشور باشد. اما چنین نیروگاههایی، به ویژه انواع سیکل ترکیبی برای تولید برق نیاز به آب نیز دارند. طبیعت خشک ابران، که با خشکسالیهای اخیر نمودبیشتریپیدا کرده، توسعهی چنین نیروگاههایی را با محدودیت مواجه میسازد.
بخش عمدهای از کشور، به جهت شرایط زمینشناختی، فاقد منابع ارزشمندی از زغالسنگ هستند. معادن زغالسنگ کشور محدود به شمال و مرکز ایران میشوند. معادنی که به هیچ وجه از نظر حجم ذخیره با نمونههای جهانی قابل مقایسه نیستند. ضمن آنکه از نظر عناصر مضر همراه نیز شرایط چندان مطلوبی ندارند. با این حال زغالسنگهای ایران، به ویژه در نواحی شمالی از نوع حرارتی بوده و مناسب استفاده در نیروگاههای با سوخت زغالسنگ هستند.
از نظر برقآبی نیز سرمایهگذاریهای گستردهی دولت در نواحی مختلف کشور، به ویژه شمال و غرب، امکان بهرهبرداری را از این منبع در تولید برق را میسر میسازد. اما منابع محدود آبی در سالهای اخیر باعث کاهش رغبت دولت و بیاعتمادی اجتماع به پدیدهی سدسازی شده است. رخدادی که شاید مانع افزایش چشمگیر سهم این نوع برق در سبد تولید آن در کشور شود.
از نظر انرژی خورشیدی، پهنههای وسبع بیابانی با روزهای متمادی آفتابگیری، ایران را در موقعیت منحصر به فردی قرار میدهد. منابع بادی کشور نیز به صورت محدودتر، میتوانند در خدمت صنعت تولید برق باشند. انرژی امواج دریا در جنوب و شمال کشور تاکنون مغفول مانده اما میتوانند نقشی هر چند کوچک در توسعهی منابع برق کشور ایفا کنند.
استفاده از زیالهها در تولید برق،که چند سالی است مورد توجه قرار گرفته، میتواند ضمن ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست،در تولید برق پاک مؤثر باشد. زیستبوم و سایر انرژیهای نو همگی در مرحلهی تحقیق و آزمایش هستند و تاکنون در مقیاس صنعتی عملیاتی نشدهاند؛ هر چند با توجه به اقلیم خشک کشور کاربردهای آنها را با محدودیت جدی مواجه خواهد شد.
منابع تولید برق و محیط زیستاز نظر زیست محیطی باید منابع تولید برق را به سه گروه عمده تقسیم نمود؛ گروه اول منابع ذاتاً آلوده هستند. این گروه به دو دستهی آلایندهی خفیف و آلایندهی ضعیف تقسیم می شود. زغالسنگ و مازوت از انواع منابع تأمین برق با ویژگی آلایندگی قوی و گاز و نفت سفید با درجات آلایندگی ضعیف محسوب میشوند.
گروه دوم منابع دارای آلایندگی بسیار ضعیف و یا حتی دوستدار محیط زیست هستند. باد، امواج دریا، نیروگاههای زبالهی و زیست بومها در این گروه قرار دارند.
گروه سوم منابعی هستند که ذاتاً پاک هستند اما آثار ناشی از کاربرد آنها موجبات وارد آمدن صدمه به محیط زیست میشود. برای مثال نیروگاههای برقآبی خود ذاتاً آلایندگی ندارند اما سدها به عنوان مصنوعات بر هم زنندهی اکوسیستم شناخته میشوند و چندان با اصول جدید زیست محیطی سازگار نیستند. زبالههای اتمی ناشی از شکاف هستهای و همچنین مواد سمی و بر هم زنندهی تعادل محیط زیست در پیلهای خورشیدی نیز کاربری آنها را از دیدگاه محیط زیست قابل تأمل میسازد.
منابع تولید برق از دیدگاه اقتصادیدر ایران سوختهای فسیلی به ارزانی قابل تأمین هستند. البته زغالسنگ، حداقل نسبت به کشورهایی چون آمریکا و استرالیا یا حتی چین گرانتر به دست مصرفکننده میرسد. در واحدهای برقآبی نیز هر چند سرمایهگذاری محدود به مرحهی آغازین طرح میشود، اما بسیار پر هزینه است.
انرژی خورشیدی و بادی بدون هیچ هزینهای در اختیار هستند. اما هزینهی احداث یک واحد برق خورشیدی با ظرفیتهای صنعتی بسیار بالا است. تجهیز نیروگاه بادی نیز هزینههای بالایی در پی دارد. این موضوع در مورد نیروگاههای زباله سوز نیز صادق است. به علاوه در تمامی این نوع نیروگاهها برق تولیدی پرنوسان بوده و به جهت رفع این نقیصه الزاماً میباید شبکههای توزیع قویتر و گستردهتری ایجاد نمود که خود مستلزم صرف هزینههای قابل توجهی است.
مواد اولیه برق هستهای، نیز فارغ از محدودیتها و دشواریهای سیاسی،با هزینهی پایین قابل تأمین هستند، اما هزینههای احداث یک واحد تولیدی چنین برقی بسیار بالا است. بالا بودن هزینهها نخست حاصل فنآوری پیچیده و انحصاری آنها و سپس به دلیل تمهیدات اندیشیده شده در تأمین ایمنی آنها است.
کدام منبع تولید برق مطمئنتر و به صرفه است؟با توجه به موارد فوق باید گفت رویکرد کشور است استفاده توأم از انرژیهای تجدیدپذیر، به ویژه گسترش واحدهای تولید برق خورشید و حتی نیروگاههای زبالهسوز، به همراه منبع تأمین برق دایمی، کمآلاینده و اقتصادی، همچون برق هستهای باشد. عنایت گردد که آنچه در مزمت برق هستهای و مزایای برق خورشیدی عنوان میگردد بیشتر جنبهی روانی داشته و ریشه در رخدادهای ناگواری گذشته دارد. مطمئناً با ارتقای امنیت رآکتورها میتوان انتظار داشت این نوع برق از نظر محیطزیستی نیز بیرقیب گردد.
در مورد برق خورشیدی باید اذعان داشت با فنآوری امروزی ایجاد واحدی عظیم با ظرفیتهای متوسط نیروگاههای هستهای نهتنها بسیار پرهزینه خواهد بود بلکه معضلات محیط زیستی بیشمار به بار میآورد. لازم به یادآوری است که آلمان، که خود را پیشرو در استفاده از سوخت سبز (انرژی خورشیدی) میداند به اجبار در جهت رفع نیازهای خود و تعدیل شبکه مقادیر زیادی برق اتمی از فرانسه وارد میکند.