پول نیوز، نازنین افتخار - دستی، قربانی خشکی گلویی شد. این بار ولی دشمن نزد، طبیعت رنجور گرسنه ای که برای بقا می جنگید، قربانی گرفت. این شباهت به حقیقتی معصوم از عمق تاریخ؛ عجیب است اما امروز مقصر کم آبی کیست؟ اتفاقی که پشت سد پیشین در سیستان و بلوچستان برای حوای 10 ساله افتاد، عاملی بود که بار دیگر به تاریخ سد سازی در ایران نگاهی داشته باشیم.
روزگاری رنج خشکسالی و کم آبی تنها گردن تغییرات جوی بود؛ همان سال های دهه ی 80 که کارشناسان هشدار کم آبی را می دادند و دروغگو خوانده می شدند. این بازی ها ادامه پیدا کرد تا بالاخره در سال 1392، سرانه آب تجدیدپذیر سالانه کشور از میزان حدود 13000 متر مکعب در سال 1300 به حدود 1400 متر مکعب در سال 1392 تقلیل یافت و مسئولین بیدار شدند و به دنبال راه حل گشتند. یکی از راهکار های همواره ی دولت های تکنوکرات ایران هم همیشه ساخت سازه بوده است. حالا هم که کم آب شده ایم چه بهتر از ساخت سدی دیگر به منظور ذخیره ی آب و تامین انرژی. اما آیا سد پاسخ صحیحی برای مقابله با بحران آب است؟
نگاهی به تاریخ سد سازی در ایران
به گزارش ایسنا؛ سدسازی در ایران از سالهای پایانی دهه 20 آغاز شد، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ظرفیتهای بسیاری برای توسعه سدسازی بهوجود آمد تا جاییکه اکنون بر اساس آمار کمیسیون بینالمللی سدهای بزرگ (ICOLD)، ایران در منطقه، پس از ترکیه، رتبه دوم و در جهان، رتبه هفدهم را در حوزه سدسازی دارد و تاکنون 172 سد ملی در سطح ایران به بهرهبرداری رسیده که از این تعداد، 19 طرح مربوط به قبل از انقلاب اسلامی و مابقی به بعد از انقلاب مربوط میشود.
در دولتهای اول و دوم تنها یک سد، در دولت سوم، سه سد و در دولت پنجم نیز دو سد مورد بهرهبرداری قرار گرفت. از دولت ششم و هفتم میتوان بهعنوان دولتهای میانهرو در سدسازی یاد کرد، چراکه در هر کدام از آنها، تنها 13 سد به بهرهبرداری رسید. این در شرایطی است که پس از دولت ششم، با حجم وسیع سدسازی مواجه شدیم، بهطوری که تنها در دولت هشتم، 35 سد به مدار بهرهبرداری وارد شد و در دولت نهم، از اول مهرماه سال 1384 تا پایان شهریورماه سال 1388، بالغ بر 18سد بهبهرهبرداری رسید. اما قله سدسازی در دولت دهم و با تعداد 39 سد قرار داشت.
پس از آن، دولت تدبیر و امید، بهطور جدی در بحث سدسازی مورد انتقاد قرار گرفت و همین مساله موجب شد که تعداد سدهای بهرهبرداری شده در این دولت، با کاهش روبرو شود و دولت یازدهم، 25 سد و دولت دوازدهم نیز تنها سه سد را بهبهرهبرداری برساند.
در مجموع طی این سالها، 172 سد به ظرفیت 51765 میلیون مترمکعب بهبهرهبرداری رسیده و براساس برنامهریزیهای صورت گرفته، اکنون 672 سد در دست بهرهبرداری، 120 سد در دست ساخت و 176 سد در دست مطالعه قرار دارد.
آیا ساختن سد همیشه راه حل است؟
بهره برداری 172 سد ملی در سطح ایران تا سال 97 نشان از ذاتاً مثبت دانستن پیامد های سدسازی، دارد. سد سازی مزایای مثبت غیر قابل انکاری دارد ولی نباید از نظرات منتقدان جدی آن نیز غافل بود. منتقدان بحران آب را یکی از تاثیرات مخرب سدسازی در کشور می دانند.
سد هم مثل هر ابزار دیگری مزایا و معایبی دارد. به گفته ی محمد درویش، کنشگر محیط زیست؛ سدسازی و هر نوع تغییر در نظام آبشناختی یا هیدرولوژیک حوضه های آبخیز، نشانه ای نابخردی بشر است. سد سازی چراغ به کشاورزی ناپایدار چراغ سبز نشان می دهد و پله ای می شود برای تجاوز بیشتر به عرصه های جنگلی و مرتعی و یا خشک کردن تالاب ها و نابودی یک اکوسیستم. یکی از انتقاد هایی که به سد سازی در ایران کاملا وارد است آن است که چرا باید در سرزمینی که میانگین بارش های آن از بسیاری از نقاط دیگر کمتر است؛ سد بسازیم؟
همچنین سیمانی که در ساخت سازه ای مثل سد استفاده می شود، بیش از 5000 هزار لیتر آب می برد که در شرایط خشکسالی و محیط زیست در خطر شاید معایب این کار بیش از مزایایش باشد و در پی سیلاب های بهار امسال هم منتقدان سد سازی با ارائه ی مستندات نشان دادند که سد ها الزاما جلوگیری از سیلاب ها نمی کنند و گاهی با بهم ریختن اکوسیستم موجب تشدید بلایا نی می شوند.
در جایی که هیچ راه دیگری برای تامین آب شرب مردم وجود نداشته باشد، می توان اقدام به ساخت سدهایی با ارتفاع کمتر از 15متر کرد که چنین مواردی هم بسیار استثنایی است و اگر میزان هدررفت از شبکه آب شرب را به زیر 5 درصد کاهش داده، شبکه های فاضلاب و تصفیه خانه ها را بروز کرده و مصارف خانگی و شرب را جدا سازیم؛ اصولاً نباید با بحران تامین آب شرب مواجه شویم.
ما میتوانیم امکان دهیم تا ذخایر آبی در رودخانه ها، دریاچه ها و سفره های زیر زمینی باقی بمانند تا حیات ماهیان و دیگر آبزیانی که با کاهش منابع آب شیرین به شکل خطرناکی مورد تهدید واقع شده است، حفظ کنیم.