به گزارش پول نیوز، *دکتر زهرا نظری مهر- از ماه ژوییه سال 1944 و در اجلاس جهانی برتون وودز در امریکا سلطه دلار بر جهان تثبیت شد. در همان اجلاس و در حالیکه هنوز جنگ جهانی دوم به پایان نرسیده بود، ایالات متحده آمریکا به مدد اقتصاد قدرتمند خود و در اختیار داشتن حدود 75درصد از ذخایر طلای کل جهان،موفق شد کشورهای جهان را قانع کند تا دلار را به عنوان اولین پول قدرتمند جهان بپذیرند و از آن در معاملات جهانی خود استفاده کنند.
همان موقع امریکاییها تعهد دادند تا هر دلار را با طلا ارزشگذاری و پشتوانهسازی کنند و نرخ آنرا ثابت نگه دارند، تا در نتیجه کشورهای جهان با خیالی آسوده طلا را به عنوان پشتوانه اسکناسهای کاغذی امریکایی بپذیرند. از سویی هر زمان که کشوری خواستار تبدیل دلارهایش به طلا باشد، بانک مرکزی امریکا این کار را انجام خواهد داد. بدین ترتیب نظام تازه پولی بین المللی در جهان به رهبری امریکاییها پایه گذاری شد که دارای شکافهایی بود که بعدها خود را نمایان ساخت.
در این نظام جدید پولی دیگر برخلاف گذشته که کشورها ارزش پول خود را بر پایه طلا تعیین میکردند، دیگر کشورها نرخ برابری پول خود را با دلار امریکا تعیین و تنها این دلار بود که به پشتوانه اقتصاد برتر امریکا و میزان انبوه ذخایر استراتژیک طلایش، ارزش خود را با طلا میسنجید.
همان زمان هم شورویها مخالف بودند زیرا نگران استفاده سیاسی و ابزاری از این واحدپولی بودند، اما وقتی بخش غالب آن 44 کشور شرکت کننده به این پیمان پیوستند لذا عملا هیچ دولتی توان مقاومت در برابر سلطه دلار را نداشت.
رشد فزاینده اقتصادی کشورها بعد از پایان جنگ جهانی دوم و رشد چند برابری حجم تجارت جهانی، در 1971 ریچارد نیکسون رییسجمهور وقت آمریکا را مجبور کرد تعهد آن کشور برای تبدیل دلار به طلا را کنار بگذارد زیرا به تناسب رشد تجارت جهانی که عموماً با دلار انجام میشد، ذخایر طلای امریکا رشد نکرده بود.کمی پس از آن هم امریکا تعیین ارزش دلار بر مبنای طلا را رسماً کنار گذاشت. اما همچنان دلار ارز غالب بر تجارت کشورها باقی ماند به گونه ایی که علی رغم کاهش نسبی قدرت دلار و ظهور کم فروغ برخی ارزهای جدید همچنان نیمی از تجارت جهان به وسیله دلار صورت میپذیرد.
در نتیجه باقی ماندن برندی به نام دلار در عرصه جهانی این امکان را به دولتهای مستقر در واشنگتن داده است تا بخصوص در دو دهه اخیر استفاده ابزاری و سیاسی بیشتری از آن داشته باشند. بدین گونه هر کشوری را که نمیتوانند همسو با سیاستهای خود ببینند مورد تحریم بانک مرکزی خود قرار میدهند و آن را از تجارت قانونی با سایر کشورها و شرکتهای جهان محروم میکنند. امری که در خصوص کشور ما مورد سواستفاده و هجمه چند باره قرار گرفته است.
واقعیت این است که در تمام نزدیک به 8 دهه گذشته و علیرغم میل بقیه دولتها و قدرتها، هیچ ارز دیگری اعتماد به نفس و قدرت کافی برای جایگزینی دلار و یا حتی مقابله با آن را پیدا نکرده است. در ابتدای شکل گیری یورو امیدهایی به آن میرفت، اما هم یورو و هم یوان چین نیازمند زمان هستند تا پشتوانه های اقتصادی لازم را برای مقابله با دلار پیدا کنند. در این صورت کشورهایی مانند ما لازم است هر چه سریعتر به دنبال راه کارهای جایگزینی بهتری باشند تا اثر گذاری تحریمهارا خنثی کنند.
هر چند صداهای امید بخشی از وین و در جهت برداشته شدن تحریمهای هستهایی از جمله تحریمهای بانکی به گوش میرسد و امریکاییها این را متوجه شدند که اولاً فشارهای حداکثری بر ایران کم اثر بوده است و دوماً با تغییر دولتها در تهران سیاست کلی کشور تغییری راهبردی نخواهد داشت؛ اما باید توجه داشته باشیم نباید اجازه دهیم تجارت ما وابسته به دلار سیاسی امریکا باشد. لذا لازم است همزمان با رفع تحریمها به دنبال راههای جایگزین تجارت با دلار باشیم.
استفاده از ارزهای بومی با کشورهای همراه مانند چین، ترکیه،عراق، هند و ...میتواند بسیار راهگشا باشد. موضوعی که میتواند دستکم 40 درصد تجارت کشورمان را از زیر سلطه دلار نجات بخشد و این آمار تعیین کننده ایست.
اصولا چرا زمانی که بیشترین تجارت ما با چند کشور خاص است و آنها هم تمایل بسیاری برای استفاده از ارزهای دو کشور دارند، تلاش چندانی برای تحقق آن انجام نمیگیرد؟!
باید تأکید داشت هرچند همچنان مبنای تعیین نرخ اولیه پول کشورها برپایه همان اجلاس برتون وودز برمبنای دلار است اما زمانی که کشورهای مستقل از دلار کمتر در مبادلات تجاری خود استفاده کنند اولاً ارزش دلار و اهمیت آن کاسته خواهد شد؛ دوماً ارزش پول ملی افزایش مییابد و سوماً زیانهای تورمی رشد نقدینگی در کشورهای خود و بواسطه خلق پول ملی کاسته میشود؛ در عین حال جهانیان کمتر زیانهای تورمی رشد نقدینگی دلاری ایجاد شده سالانه توسط فدرال رزرو امریکا، تحمل خواهند کرد.
همانطور که زمانی پوند انگلستان برترین و قدرتمندترین پول جهان بود اما جای خود را به دلار داد، دیر یا زود استیلای دلار نیز کاهش یافته و از میان می رود اما لازم است تا آن زمان کشورمان خود را از لگد پرانیهای سیاسی این اسکناس مصون نگه دارد. لذا به نظر میآید با روی کار آمدن دولت جدید سیزدهم و نگاه بیشتر آن به ظرفیتهای بومی داخلی میتوان انتظار داشت با سرعت بالایی شاهد کاهش جدی وابستگی کشور به دلار در تجارت خارجیمان باشیم تا این سلاح امریکا کارایی خود را عملاً از دست بدهد. این در حالی است که در کنار چین و روسیه، حتی برخی کشورهای قدرتمند اروپایی هم به دنبال ساز و کاری قدرتمند برای مقابله با برتری دلار بر تجارت خود و جهان هستند.
*مدیر مسؤول پایگاه خبری پول نیوز