به گزارش پول نیوز، کمتر از ۱۰ روز دیگر دولت سیزدهم با ریاست سید ابراهیم رئیسی آغاز به کار میکند، دولتی که قطعا با شرایط سخت و حساسی مواجه است و باید در همین ماههای ابتدایی، معضلات کلان و سد راه رشد اقتصادی کشور را بهبود بخشد و از میان بردارد.
در حال حاضر مشکلات و معضلات اقتصادی مختلفی وجود دارد که به نظر میرسد نه برای رسیدن به قله توسعه و رشد بلکه برای جلوگیری از جولان بیشتر آنها در مسیر افت و آسیب باید تلاش کرد. در این میان بانک مرکزی به عنوان
نهاد مالی بزرگ و مهم در هر کشوری نقش به سزایی دارد که نباید از آن غافل شد.
کارشناسان اقتصادی براین باورند که بانک مرکزی باید به استقلال دست یابد و اختیار عمل و قدرت نه گفتن به دولت را داشته باشد چرا که این شرایط برای اقتصاد مطلوبتر است. در نتیجه به نظر میرسد یکی از مهمترین اقداماتی که دولت سیزدهم باید در دستور کار قرار دهد همین موضوع است.
قرار نیست انتظار جهش اقتصادی و اتفاق خاصی را حداقل در ۳ماهه نخست دولت داشته باشیم چرا که مشکلات اقتصادی کنونی کشور به قدری عمیق است که در کوتاه مدت حل نخواهد شد. مشکلاتی مانند رقم بالای نقدینگی، رشد پایه پولی، تورم بالا، فشار پولی شدن کسری بودجه و ... که بانک مرکزی باید برنامه و تدابیر لازم برای حل این مسائل را در دستور کار قرار دهد. اقدامات دیگری که باید مد نظر این نهاد مالی بزرگ قرار گیرد ساماندهی بازار رمزارزها و ایجاد سازکاری مناسب و همچنین انضباط بخشی به بانکها برای رفع ناترازیهایشان است.
بانک مرکزی به طور قطع میتواند با در اختیار داشتن قدرت و اختیار عمل، با استفاده از دیدگاهها و راهکارهای صاحبنظران خبره اقتصادی کشور نسبت به ساماندهی
معضلات و مشکلات اقتصادی مرتبط با حیطه وظایف خود اقدام کند هرچند به تنهایی نمیتواند معجزه کند و قطعا به همراهی دیگر نهادها و دستگاههای اقتصادی نیاز دارد. این قدرت عمل داشتن به این معناست که وقتی قرار باشد دولت برای جبران کسری بودجه خود به پایه پولی فشار وارد کند و بانک مرکزی را وادار به چاپ پول کند، بانک مرکزی با استقلالی که دارد بتواند در مقابل چنین خواستههایی بایستد.
در همین رابطه ایمان اسلامیان کارشناس شبکه بانکی معتقد است: اگر حرکت اقتصادی ما در کشور به سمت و سوی تورم هدف گذاری شده باشد همچنین بانک مرکزی به قدری مستقل باشد که بتواند جدا از فشارهای سیاسی، سیاستهای خود را تعیین کند و نرخ تورم در آن بازه را کنترل کند، نوعی تحول مثبت در اقتصاد ایران محسوب میشود. زمانی که بانک مرکزی از استقلال کافی برخوردار باشد عملکردها به خوبی شفاف میشود و در صورت بروز مشکل در شبکه پولی و بانکی، بانک مرکزی به درستی پاسخگو خواهد بود. حمایت دولت از بانک مرکزی برای کنترل نرخ تورم بسیار موثر است و اگر این استقلال به بانک مرکزی برگردد، میتواند در مسیر سیاست گذاری هدف گذاری نرخ تورم قدم بردارد. اگر نظام سیاسی این اختیار و استقلال را به بانک مرکزی دهد و از فشارهای اجتماعی و سیاسی خود بر بانک مرکزی، کم کند موجب میشود نرخ تورم در کشور کنترل یابد. اصلیترین مشکل بازار پولی و بانکی در کشور ما را نبود استقلال بانک مرکزی است نبود استقلال در بانک مرکزی کشور ما، عامل بسیاری از مشکلات است بنابراین اگر این استقلال وجود داشته باشد مداخلهای صورت نمیگیرد.
هادی حق شناس دیگر کارشناس اقتصادی در کشور به پول نیوز می گوید: تمام سیاستهای پولی و تورم در حوزه بانک مرکزی است درصورتی که استقلال واقعی به بانک مرکزی بازگردد که بتواند سیاستهای پولی درستی را تنظیم کند، بخشی از آرامش به بازارها باز خواهد گشت.
کنترل نرخ تورم در اقتصاد کشور از مسائلی است که باید هرچه سریعتر به آن پرداخت و اقتصاد کشور ما یک بسته سیاستی محسوب میشود، یعنی زمانی که سیاست ارزی صحیحی تنظیم شود در کنار آن سیاست پولی درستی نیز مورد توجه قرار گیرد، در ادامه در کنار این سیاست پولی و ارزی، سیاست مالی صحیحی لحاظ میگردد که مجموعه این سیاستها در اقتصاد کشور نتایج مطلوبی را رقم زند.
جواد نقوی هم از دیگر کارشناسان امور اقتصادی در کشور است که در این باره معتقد است: اصلیترین مانع در مسیر استقلال بانک مرکزی، دولتی بودن اقتصاد ایران است. اقتصادی که همواره با فشار بر منابع بانک مرکزی، تبعات منفی بر جریان نقدینگی و ثبات اقتصادی داشته است، هرچند بانک مرکزی تمام تلاش خود را برای کنترل تورم و نقدینگی داشته و دارد، اما مقاومت در برابر ساختار و فشارهای دولتی بر نظام بانکی کشور، کاری است سخت و دشوار. کشورهای توسعه یافته به استقلال مناسبی برای بانکهای مرکزی خودشان رسیدهاند و توانستهاند حجم نقدینگی را بدون ملاحظه دولتها، کنترل کنند. این بانکها، بر اساس شرایط و استانداردهای اقتصادی توانستهاند حجم نقدینگی را کنترل کنند و اجازه ندهند دولت ریسک زیادی داشته باشد یا اسکناس بدون پشتوانه چاپ کند یا استقراض از بانک مرکزی داشته باشد.
اقتصاد ما بهدلیل ساختاری که دارد، همواره با کسری بودجه قابل توجهی مواجه بوده است و در این شرایط بهدلیل دولتی بودن اقتصاد، استقلال بانک مرکزی کارآیی مطلوبی ندارد. به عبارت دیگر در این شرایط و ساختار اقتصادی، بانک مرکزی نمیتواند بگوید من مستقل هستم و اجازه نمیدهم از نظام بانکی و بانک مرکزی استقراض کنید و پول بدون پشتوانه منتشر نمیکنم و همچنین بدهیها و اوراق قبلیتان را هم که منتشر کردهاید باید برگردانید. اصلا چنین چیزی در این ساختار اقتصادی ایران، امکانپذیر نیست.