همواره تأثیر تحولات سیاسی و بینالمللی حاکم بر اقتصاد ایران غالب بر هر فعل و انفعال دیگری بوده است. این تأثیرگذاری زمانی نمود بیشتری پیدا میکند که متوجه میشویم جمهوری اسلامی ایران فارغ از تمام اتفاقات و تحولات سیاسی و بینالمللی، فقط در یک دهه اخیر دوبار مذاکرات جدی بینالمللی در سطح بالا (مذاکرات برجامی و پسابرجامی) را تجربه کرده و در حال حاضر نیز این موضوع جریان دارد.
بازار ارز نیز بدون هیچ تعارفی با اقتصاد ایران بنا به دلایلی که به آن اشاره میشود، تأثیرپذیری بالای خود را از مذاکرات نشان داده است. اخیراً به موازات مذاکرات پسابرجامی، بانک مرکزی اعلام کرد که عرضه ارز کافی در سامانه نیما صورت گرفته و بازگشت ارز حاصل از صادرات بالغ بر ۲۲.۴ میلیارد دلار محقق شده است و با همین استدلال نیز صحبت از فزونی عرضه ارز بر تقاضای ارز مطرح شد و صفهای سنگین تشکیل یافته برای خرید ارز تقاضای غیرواقعی و موقت خوانده شد. اما در این میان چند نکته حائز اهمیت و قابل توجه است.
اول؛ قائل شدن به وجه تقاضای سوداگرانه و سفتهبازی تقاضای ارز که اتفاقاً یکی از دلایل مهم ایجاد صف جلوی صرافیها و کف بازار است. در حقیقت لازم است در تحلیل و کنکاش دلایل افزایش نرخ ارز در مقطع کنونی (بخصوص متأثر از فضای مذاکرات و فضاسازیهای افراد سودجو)، هم بخش غیرقابل انکار تقاضای سوداگرانه و هم بخش غیرقابل کتمان تقاضای غیرواقعی مدنظر قرار بگیرد.
تقاضای غیرواقعی اشاره به وجود حباب در تقاضا دارد که منشأ آن «عامل رفتار هیجانی مردم» است و پس از مدت کوتاهی این رفتار اصلاح خواهد شد؛ لذا دلیل صفهای تشکیل شده و افزایش نرخ ارز، نه صرفاً از جنس هیجان و اشتباه رفتاری، بلکه اتفاقاً ناشی از همان اصلاح رفتاری با رویکرد گذشتهنگر از روند بلندمدت نرخ ارز با نگاه سوداگرانه و کسب سود است. هرچند پیشتر اشاره شد که عملیات روانی افراد سودجو و تحریک هیجانات مردم در ایجاد تقاضاهای غیرواقعی بیتأثیر نیست و وضعیت حاضر به این موضوع نیز برمیگردد. در نهایت باید توجه داشت که همواره در این مقطع از سال تقاضای ارز افزایش مییابد که چیز جدیدی نیست.
دوم؛ مبتنی بر عملکرد مکانیزمهای عرضه و تقاضا، افزایش در عرضه، زمانی منجر به کاهش قیمت خواهد شد که عرضه صورت گرفته به دست مردم برسد و تبدیل به تقاضا شود. در واقع مردم عادی به سامانه نیما و... دسترسی ندارند و لذا نمیتوانیم افزایش عرضه ارز صورت گرفته در چنین بستری را مصداق فزونی عرضه بر تقاضا بدانیم.
به بیان سادهتر، منطقی نیست که از طرفی عمده حجم تقاضای ارز در کف بازار و از طرف دیگر صرفاً بخشی از عرضه ارز در بازار در مقام رفع نیاز مردم برآید، در حالی که در تحلیل بازار اقدام به قرار دادن مقادیر هردو سمت در یک مختصات کنیم. این موضوع را نیز اضافه کنیم که بخش عمده ارز حاصل از بازگشت صادرات در چهارچوب تنظیمگری پیمانسپاریهای ارزی به واردات کالاهای اساسی و واردات متقابل اختصاص مییابد و نیازی از تقاضای سوداگرانه را رفع نمیکند.
سوم؛ نباید از این واقعیت غافل شد که همواره نیروهایی در شرایط خاص مانند ایام مذاکره به دنبال گره هرچه بیشتر زدن قیمت به دلار هستند و طبیعتاً میتوان با کنترل و نظارت دقیقتر نوسانات را هرچه بیشتر کنترل کرد. موضوعی که اخیراً ریاست محترم جمهور نیز بدان اشاره مستقیم داشتند. لازم است در یک قدم ساده، نظارت انتظامی بر افراد سودجویی که از مدتها قبل در سطح خیابانها نسبت به خرید و فروش سهمیه ارز افراد اقدام کردهاند، اعمال کرد و به موازات تدوین و اجرای سیاستهای پولی و ارزی این نوع کنترلها را نیز جدی گرفت.
در همین رابطه حمیدرضا میرمعینی، کارشناس بازار ارز در گفتگو با خبرنگار پول نیوز درباره ساماندهی بازار ارز آزاد بوسیله ارائه تسهیلاتی درعرضه ارز گفت: سامانه نیما برای عرضه و تقاضاهای عمده ایجاد شده است. به این معنا؛ هم عرضه کنندگان که در شرکتهای صادراتی فعال هستند و هم متقاضیان که عمدتا واردکنندگان کالا و خدمات به حساب میآیند، به صورت عمده از طریق سامانه نیما مکانیزم تامین یا عرضه ارز را پیگیری میکنند، ولی سامانه نیما اثرگذاری مستقیم بر بازار اسکناس را ندارد.
وی در ادامه اضافه کرد: همانطور که مورد اشاره قرار گرفت، میزان عرضه و تقاضایی که در سامانه نیما وجود دارد، در قیمتگذاری بازار ارز آزاد خیلی موثر واقع نمیشود، با این حال نمیتوان تاثیر آن را نادیده گرفت، زیرا افرادی که موفق به تامین ارز از طریق سامانه نیما نمیشوند از بازار آزاد مبلغ مورد نیاز خود را تامین خواهند کرد.
این کارشناس بازار ارز در خصوص بازار متشکل ارزی نیز اظهار داشت: بازار متشکل ارزی هرچند کمی دیر اقدام شده، اما حرکت مناسبی است، زیرا نابسامانی که در صرافیها و بازارهای غیررسمی وجود دارد را سروسامان میبخشد و از نظر تحلیلی و کارشناسی به نوعی میتواند بازار عمیقتری ایجاد کند که بر اقتصاد هم تاثیرگذار خواهد بود، زیرا جو هیجانی که در بازار اتفاق میافتد را مقداری به کنترل درمیآورد.
میرمعینی دراین خصوص تصریح کرد: درباره بازار متشکل ارزی باید این نکته را هم مورد توجه داشت که مشتقات خاص آن مانند صندوق ارزی باید به وجود آید و یک نیاز محسوب میشود تا اشخاص حقیقی یا حقوقی که در هر صورت تمایل به تهیه ارز دارند و به همین دلیل اساسا در این بازار فعالیت دارند، بتوانند از طریق همین ابزار به هدف خود دست پیدا کنند.
وی در ادامه یادآور شد: عرضه ارز نیز در ساماندهی بازار آزاد تاثیر دارد، زیرا بازار ارز به نوعی از حالت نگرانی نسبت به تامین ارز وارد کنندگان خارج میشود و عرضه و تقاضای خردی هم که در بازار وجود دارد به کنترل در میآید، از سوی دیگر خیال واردکنندگان هم راحت خواهد شد که تقاضای ارز وارد بازار خرد ارز نمیشود.