شخصیت انسان از ترکیب توارث و محیط شکل میگیرد. بدین معنا که خصوصیتهای ذاتی، قسمتی از شخصیت انسان را رقم میزند و هر آنچه از محیط میآموزد، شخصیت انسان را تکمیل میکند. اما در بیشتر موارد، محیط حتی بر توارث نیز تاثیر میگذارد. افراد بسیاری را دیده ایم که در خانوادهای تحصیل کرده و اهل علم به دنیا آمدند، اما هیچ علاقهای به علم و دانش ندارند یا عکس این موضوع اتفاق افتاده است؛ بنابراین باید اهمیت تاثیرگذاری محیط را با جدیت بسیار در نظر داشته باشیم.
دوران تاثیرپذیری
تاثیر پذیری از لحظه تولد شروع میشود و تا آخرین نفسهای عمر ادامه پیدا میکند. کودکی که در یک خانواده بی اخلاق و بزهکار به دنیا میآید، استعدادهای او در زمینه بی اخلاقی و بزهکاری فعال میشود و اگر در خانوادهای تحصیل کرده و معتقد به علم و دانش و اخلاق به دنیا بیاید، از همان لحظه اول ناچار میشود در همین مسیر گام بردارد که نمونه آن را میتوانیم در کلمات و جملاتی که کودکان به کار میبرند، مشاهده کنیم. کودکی که در خانواده همه روزه با انواع توهین ها، مشاجرهها و درگیریهای لفظی روبرو میشود، قطعاً همان رفتار، گفتار و کردار در ذهن او نقش میبندد و در جامعه به کار میبرد.
تاثیرپذیری ناخودآگاه
هنگامی که اعضای یک خانواده در کنار هم زندگی میکنند، تاثیر پذیری بسیار شدیدی نسبت به یکدیگر دارند. دختر و پسرهایی که از دو طیف و جامعه فکری متفاوت با یکدیگر ازدواج میکنند، از یکدیگر متاثر میشوند، اما تاثیرگذاری هر کدام قویتر باشد، دیگری به سمت و سوی او متمایل میشود. تاثیر پذیری به اندازهای جدی است که در بسیاری از موارد بر ترکیب جسمانی نیز اثر میگذارد. بارها شاهد بوده ایم که دو دوست، زن و شوهر، داماد و پدرزن، عروس و مادر شوهر و... بدون آنکه هیچ نسبت خونی با یکدیگر داشته باشند، پس از مدتی که در کنار هم قرار میگیرند، آنان را بدلیل شباهت شکلی، خواهر و برادر یا پدر و فرزند و... مینامند. این افراد به دلیل تاثیر پذیری قدرتمندی که نسبت به یکدیگر دارند، تا حدودی چهرههای آنان نیز شباهت پیدا میکند. حتی یک زن و شوهر نابارور وقتی کودکی را به فرزندی میپذیرند، به دلیل ارتباط عاطفی قوی که با آن فرزند برقرار میکنند، احساس میشود که کودک به شکل سرپرستهای جدید تغییر چهره میدهد و مردم باور نمیکنند که این کودک فرزند خوانده آنهاست؛ بنابراین تاثیرپذیری قدرت بسیار زیادی دارد.
تاثیر پذیری در محیط کار
یکی دیگر از مواردی که بارها اتفاق افتاده، تاثیر پذیری در محیط کار است. ارتباط نزدیک کارگر با کارفرما، مدیر با کارمند، دو همکار یا افرادی که همه روزه در پارک کنار هم مینشینند، تاثیر پذیری بسیار قدرتمندی را رقم میزند. این تاثیر پذیریها اگرچه به ظاهر مناسب است، اما در باطن میتواند مخرب باشد. واقعیت این است که تاثیر پذیریهای محیط کار میتواند لطمه وارد کند و تیشه به ریشه بزند، به ویژه اگر ارتباط کاری، از نوع جنس مخالف باشد. بارها شاهد بوده ایم که یک زن و مرد در محیط کار به اندازهای به همدیگر عادت کرده اند که هرکدام تصمیم گرفتهاند به زندگی زناشویی خود پایان دهند، تا زندگی جدیدی را با یکدیگر تجربه کنند. در خصوص تاثیر پذیری افراد همجنس نیز این خطر احساس میشود. بارها شاهد بوده ایم که ارتباط صمیمانه دو دوست باعث شده تا از خانه و خانواده گریزان شوند و به جای آنکه سفر را با اعضای خانواده بروند یا حتی پارک و رستوران را با اعضای خانواده بروند، با دوست خود میروند و این لطمهای است که منجر به هم پاشیدگی روابط خانوادگی میشود و باید مراقب تبعات آن باشیم.
بیشتر بخوانید:
درد و دلهای حاشیه ساز
هنگامی که افراد در محیط کار بیش از ۸ ساعت با یکدیگر در ارتباط هستند، علاوه بر مسائل کاری، مطالب دیگری نیز بین آنها رد و بدل میشود. این زمان طولانی در کنار هم بودن، باعث تاثیر پذیری بالایی میشود که روابط را از حالت کاری خارج میکند و بیشتر به سوی ارتباطات دوستانه و صمیمانه میرود و طرح مسایل شخصی را رقم میزند. درد و دل کردن، نالیدن از زندگی، مشکلات معیشتی و دیگر چالشهای خانواده که بین زن و شوهر یا پدر و مادر با فرزند یا بستگان دیگر صورت میگیرد، در قالب درد دل بین همکاران مطرح میشود که در بسیاری از موارد این درد دل کردن ها، به از هم پاشیدگی منجر میشود، زیرا یک همکار هرگز توان تشخیص شرایط را ندارد و بر اساس باورهای خود، اظهارنظرهایی میکند که تاثیرات منفی بر جای میگذارد. از سوی دیگر وقتی فردی با تایید همکار خود رو به رو میشود، باور میکند که حق با اوست و دیگران در بروز مشکلات مقصر اصلی هستند.
تاثیر پذیری تحصیلی
یکی دیگر از چالشهایی که همواره با آن روبرو هستیم، نبود ثبات و انتخاب در تحصیل است. فردی که تا مقطع لیسانس در رشته حقوق تحصیل کرده و مدرک گرفته، چه دلیلی دارد که مدرک فوق لیسانس خود را از جغرافیا میگیرد و برای مدرک دکترا به سراغ علوم سیاسی میرود؟ این مدرکهای تحصیلی چه ربطی به همدیگر دارند؟ آیا این فرد دچار آشفتگی روحی و شخصیتی است و از همان ابتدا که رشته تحصیلی حقوق را انتخاب کرده، از علاقه خود بی خبر بوده، یا آنکه از محیط تحصیل تاثیرپذیری گرفته، با دانشجوی جغرافیا، حقوق سیاسی یا ادبیات دوست شده و رشته تحصیلی خود را تحت تاثیر دوستی تغییر داده است؟ هر اتفاقی که افتاده باشد، هیچ تفاوتی نمیکند و این تاثیر پذیری به صورت بسیار جدی و خطرناک است.
تاثیر پذیری مد
یکی از مهمترین چالشهایی که باعث بحرانهای جدی در جامعه شده، تاثیر پذیری پوشش است. متأسفانه با نگاهی به پوشش مردم، متوجه میشویم که تغییرات سوال برانگیزی در پوشش مردم ایجاد میشود، بدون آنکه درکی از آن پوشش داشته باشند. امروزه شیک پوشی و جلف پوشی هیچ تفاوتی ندارد. هنگامی که پوششی به صورت مد در جامعه مطرح میشود، قبل از آنکه مردم به زشتی و زیبایی آن پوشش توجه کنند، ببینند تا چه اندازه این پوشش، باعث جذابیت آنان میشود یا با شخصیت آنان همخوانی دارد، به سمت خرید و پوشیدن آن میروند. نگاهی به پوشش جامعه، نشان میدهد درک جامعه از آراستگی به شدت کاهش یافته است. واقعیت تاسف بار این است که پوشیدن لباسهای پاره، تنگ، بدرنگ، بی تناسب و... در قالب مد به جامعه تحمیل شده، پدیدهای که از خطرناکترین تاثیر پذیریهایی است که گریبانگیر جامعه ما شده است.
ترویج فرهنگ کجتابی
مشکل بزرگ دیگری که تاثیر پذیری ایجاد میکند، برهم زدن روابط اجتماعی است. فردی که از دوست، برادر، خواهر، پدر، عمو یا هر فردی در هر شرایطی تاثیر پذیر بوده، این تاثیر پذیری را به عنوان الگوی ایده آل میپذیرد و تمامی رویکردهای خود را متناسب با آن تغییر میدهد، اما بدتر این است که سعی میکند افرادی را که با آنها در ارتباط است نیز به سمت آنچه برای او در قالب تاثیرپذیری جذابیت ایجاد کرده، جلب کند.
تکیه کلامهای سوال برانگیز
یکی دیگر از تاثیرات مخرب تاثیرپذیری، تغییرات گفتاری است. امروزه با تکیه کلامهای عجیب و غریبی رو به رو هستیم که معلوم نیست از کجا بیرون آمده است، ابتدا چه کسی آن را بکار برده، هدف از بکار بردن این کلمات یا جملات چه بوده، معنا و مفهوم آنها چیست و چه موقع باید بکار برده شود، اما افراد به صورت گسترده آنها را بکار میبرند. هنگامی که فردی برای خرید یک پفک به مغازه میرود، چه دلیلی دارد به فروشنده بگوید نوکرتم، چاکرتم، خاک پاتم، اسیرتم یا در مقام توهین و تحقیر از کلماتی همچون اسکول استفاده کنیم؟ این موارد نشان میدهد که تا چه اندازه تاثیر پذیریهای غیرمنطقی و حتی غیر اخلاقی در بین جامعه گسترش پیدا کرده و نهادینه شده است.
تاثیرپذیریهای منطقی
البته تغییر پذیری همیشه بد نیست. بارها شاهد تغییر پذیریهایی بوده ایم که باعث بهبود شرایط، تغییر رفتار زشت به زیبا و تحولات اساسی به سوی ایده آلها بوده است. بزرگان بسیاری را سراغ داریم که در نتیجه تاثیرپذیری از یک واقعه یا قرار گرفتن در یک شرایط، نه تنها خودشان متحول شده اند بلکه جامعه را متحول کرده اند، اما این موارد بسیار اندک است و تاثیرپذیریهای مخرب بسیار بسیار و بسیار بیشتر است، شرایطی که باید نسبت به آن نگران باشیم.
تلف کردن زمان و عمر
هنگامی که خواسته یا ناخواسته برخی تاثیر پذیریها را الگو قرار میدهیم، هر آنچه تا امروز در قالب علم یا تجربه بدست آوردهایم، در گرداب تاثیرپذیری غرق میشود و در نتیجه هر آنچه تا امروز بدست آورده بودیم، به باد فنا میرود. به عبارت بهتر علم و تجربهای که بابت آن هزینههای کلانی پرداخت ایم را قربانی تاثیر پذیریها میکنیم. باید بپذیریم که تاثیرپذیری وابستگی میآورد و به از هم پاشیدگی منجر میشود. باید بپذیریم که در اثر تاثیر پذیری، فردی جایگزین عزیزانمان میشود، دوری از خانواده رقم میخورد، تغییرات سوال برانگیزی در زندگی مان رقم میخورد و در نهایت به پوچی منجر میشود و هنگامی متوجه میشویم که عزیزان، عمر و تجربه گذشته را قربانی تاثیرپذیری کردهایم.