برای شرکتها و کسب و کارهای مختلف، توسعه و حفظ سرمایه انسانی، به گونهای که منجر به رشد و ارتقای بیشتر آنها شود، یک چالش بزرگ است. در دنیای تجارت امروزی و در فضای پر تنش و پر رقابت آن، نقش دانش و تخصص بسیار اهمیت دارد. بازارها و مصرف کنندگان امروزی مدام در حال تغییر و تحول هستند و کسب و کارها مجبورند برای سازگار شدن با این تغییرات پویا باشند. شیوههای سنتی اقتصاد برای تامین نیازها و خواستههای مصرف کنندگان قرن بیست و یکم کافی نیستند. در عصر فناوری و اطلاعات، شرکتها و کسب و کارها چارهای ندارند جز اینکه به سمت اقتصاد دانش بنیان حرکت کنند.
توجه به توسعه آموزشهای مهارتی و کارآفرینی در اقتصاد دانشبنیان امری ضروری است؛ زیرا کسبوکارهای دانشبنیان، عموماً رویکردی تولیدی، Hi - Tec، تجاری و ارزش افزا دارند. به همین دلیل راهاندازی کسبوکارهای دانشبنیان نیازمند دانش و مهارت تخصصی برای استفاده از فناوریهای نوین در راستای خلق ارزشافزوده، بهبود بهرهوری ملی، ارتقاء کیفیت محصولات و خدمات عرضهشده به بازار است.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر تلاش شده تا دانش آموزان و دانشجویان پیش از ورود به بازار کار بامهارتی آشنا شده و برمبنای آن وارد بازار کار شوند بنابراین در عصر اقتصاد دانشبنیان باید این مهارتآموزی به سمت صنایع هایتک و مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات باشد.
مهارتافزایی برای منابع انسانی تا رسیدن به اقتصاد دانشبنیان
در عصر جدید اقتصادی که از نیمه قرن ۹۰ شروعشده است بهطور میانگین از هر ۱۰ شرکت جهان ۹ شرکت به دانش وفناوری روز تجهیز شده است به همین دلیل باید گسترهی همافزایی اکوسیستم آموزش و کارآفرینی در جامعه به وجود بیاید تا شرایط ایجاد فرصتهای شغلی و ارتقاء سطح دستمزد را فراهم کند.
بدون تردید در عصر جدید اقتصادی مهارتافزایی برای منابع انسانی منجر به ایجاد ارزشافزوده بالاتر میشود به همین دلیل آشنایی نیروی جوان و نوجوان بامهارتهایی مرتبط با فعالیت در عرصه اقتصاد دانشبنیان الزامی است.
مهارت آموختگان چه زمانی وارد عرصه فعالیت اقتصاد دانشبنیانی میشودند؟
مهارتآموزی و آشنایی دانشجویان در حوزه اقتصاد دانشبنیان موجب میشود تا افراد با سطوح علمی مختلف بتوانند وارد عرصه فعالیت اقتصاد دانشبنیانی شده و بتوانند کسبوکاری برای خود با تکیهبر مهارت فردی ایجاد کنند.
از مزایایی اشتغالزایی مبتنی بر مهارتهای فردی این است که شرایط تولید و ارائه خدمات همواره مهیا است بنابراین امکان ایجاد رکود عمیق در اقتصاد کاهش پیدا میکند.
اقتصاد دانشبنیان
خوشبختانه شرایط جامعه به نحوی نیست که نسل جوان ورود به عرصه اشتغال را منوط به تحصیل دانشگاهی بداند بلکه دانش آموزان تلاش میکنند با همراهی خانواده از طریق آزمونوخطا در رشتههای تحصیلی مقطع دبیرستان استعداد خود را پیداکرده و در آن مسیر دورههای آموزشی را تا دانشگاههای تخصصی طی کنند.
شناسایی ظرفیتهای دانشبنیان شدن
امروزه تغییرات اجتماعی و فرهنگی موجب شده تا خانوادهها تلاش کنند آموزش و مهارتآموزی فرزندانشان مشروط به حضور در فضای دانشگاهی نشود به همین دلیل از فرصتها، ظرفیتهای موجود در شناسایی اقتصاد دانشبنیان برای مهارتآموزی فرزندان خود استفاده میکنند تا بدین ترتیب بتوانند آنها را آماده ورود به عرصه اقتصاد نوین کنند.
ورود به عصر تازه
با توجه به اینکه اقتصاد در جهان وارد عصری تازه شده است بنابراین بیشترین حوزه مهارتآموزی دانشآموزان و دانشجویان نیز در حوزههای صنعتی هایتک و مبتنی بر علم و فناوری است تا بتوانند در عصری تازه امکان ورود به عرصههای مختلف اشتغال را برای خود مهیا کنند.
آشنایی دانشجویان با مفاهیم اقتصاد دانشبنیان ضروری است، زیرا این امر میتواند در ذهن آنها نسبت به فعالیت اقتصادی و راههای ورود به فضای کسبوکار افق سازی کند تا بتوانند در فرصت مقتضی از نتایج و ثمرات این مهارتآموزی بهرهمند شوند.
اقتصاد دانش بنیان (Knowledge Economy) چیست؟
اقتصاد دانش بنیان یا اقتصاد دانش محور (Knowledge Economy) یک نظام مصرف و تولید مبتنی بر سرمایه فکری است و به ویژه، به توانایی سرمایه گذاری بر اکتشافات علمی و تحقیقات پایه و کاربردی اشاره دارد. اقتصاد دانش بنیان نشان دهنده بخش بزرگی از تمام فعالیتهای اقتصادی در اکثر کشورهای توسعه یافته است. بنابراین، یکی از مهمترین اجزای یک اقتصاد دانش بنیان، ارزشی است که از داراییهای نامشهود همچون ارزش دانش نیروی انسانی یا مالکیت معنوی آن ایجاد میشود.
اقتصاد دانش بنیان، تجاری سازی علوم معاصر با دانش آکادمیک را توصیف میکند. اقتصاد دانش بنیان بر اهمیت سرمایه انسانی در اقتصاد قرن بیست و یکم تاکید دارد. گسترش سریع دانش و اتکای فزاینده به رایانه، تجزیه و تحلیل دادههای کلان و اتوماسیون، اقتصاد کشورهای توسعه یافته را به اقتصادی تبدیل میکند که بیشتر به سرمایه فکری و مهارتها وابسته است و کمتر به فرآیند تولید اتکا میکند.
اصطلاح “اقتصاد دانش بنیان” اولین بار در سال ۱۹۶۶، توسط پیتر دراکر، در کتابی با عنوان “مجری موثر” و سپس در سال ۱۹۶۹ در کتاب “عصر ناپیوستگی” رایج شد. دراکر با تاکید بر دانش/مهارتها، تجزیه و تحلیل دادهها و عملکرد قابل اندازه گیری و مدیریت استراتژیک بر اساس اهداف (MBO) بسیار جلوتر از زمان خود بود.
اقتصاد دانش بنیان، صنایع فناوری اطلاعات (IT) و فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) را در خط مقدم رشد اقتصادی کلی قرار داده است. بنابراین، مجموعه مهارتهایی که شامل تجزیه و تحلیل دادهها، ایجاد و کار با مدلهای مالی و توانایی در خلق و ایجاد نوآوری میشوند، در اقتصاد دانش بنیان بسیار مورد توجه قرار میگیرند.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) اقتصاد دانش بنیان را با موارد زیر مرتبط میداند:
تولید فناوریهای پیشرفته (کامپیوتر، الکترونیک، هوافضا)،
صنایع بخش خدمات، مانند مراقبتهای پزشکی، آموزشی و طراحی نرم افزار (مانند نرم افزار حسابداری)،
خدمات تجاری مانند بیمه، اطلاعات و ارتباطات.