پولنیوز - برخلاف آنچه تصور میشد، این روزها بازار اوراق بهادار تهران که در نمایی باز نمایانگر فضای اقتصادی هر کشور به شمار میرود، روند نزولی در پیش گرفته است. گاهی هم اگر در مسیر صعود قرار میگیرد، پایدار نیست و دوباره برخلاف مسیر حرکت میکند.
به گزارش روزنامه دنیای خودرو، در این میان گروه خودرویی بورس تهران که تا اواسط تابستان یکتنه بار رشد شاخص را به دوش می کشید و برای ماههای لیدر بازار بود، دیگر نهتنها نمیتواند اثرگذاری سابق را داشته باشد، بلکه در برخی موارد، یکی از عاملان نزولی شدن شاخص کل میشود.
از سوی دیگر ارزش کل این گروه که به سبب افزایش حجم تقاضا توانسته بود از مرز17هزار میلیارد تومان نیز عبور کند، با کاهش مواجه شده و در ماه گذشته با روند نزولی که در پیش گرفته به مرز 16هزار میلیارد رسیده است.
هرچند به گفته برخی کارشناسان این گروه با توجه به قراردادهای در راه و اجرایی شدن قراردادهای خودرویی با شرکای فرانسوی و همچنین پتانسیلی که دارد، باز هم از نیمه دوم سال حرکتهای صعودی خود را آغاز خواهد کرد و دوباره در قامت یک لیدر ظاهر خواهد شد. البته همان طور که در گزارشهای روزنامه «دنیای خودرو» بارها اشاره شده، بخشی از این روند که در شهریورماه ادامهدار شده است، بیارتباط با پایان سال مالی شرکتهای بورسی نیست.
در عینحال بهرغم کاهش سود سپردههای بانکی و رشد اقتصادی باز هم به نظر میرسد بازار اوراق بهادار فاقد آن عزم برای جذب بخش اعظم این سپردههاست. از سوی دیگر موسسات مالی که به نظر میرسد چندان مقید به دستورات بانک مرکزی نیستند نیز در قامت رقیبی جدی در برابر بازار اوراق بهادار و پرداخت سود سپرده بیشتر باعث شدهاند که سرمایههای رها شده از بانکها جذب آنها شوند.
اما آینده این بازار چه خواهد شد؟ ترمز گروه خودرویی بورس چگونه کشیده شد؟ چه عواملی موجب خواهد شد که این گروه باز هم مسیر صعودی خود را آغاز کند؟ و پرسشهایی از این قبیل موضوعی بود که با دکتر حمید میرمعینی، تحلیلگر ارشد بازار سرمایه در میان گذاشتیم.
با توجه به روندی که بازار اوراق بهادار در پیش گرفته بود، برخی منتظر بودند شاخص بازار وارد کانال 80هزار واحدی شود. امری که نهتنها محقق نشده بلکه مسیری نزولی را پیش گرفته است. به طور خلاصه چرایی این موضوع از نظر شما چیست؟
بازار سرمایه به دلیل خوشبینی بهرفع محدودیتها، کاهش نرخ سود بانکی و تغییرات و سیاستهای اقتصادی منتظر جهش بود اما اکنون به دلیل زیرساختهای نامناسب، توانایی جذب سرمایهگذار به اندازه کافی و ایجاد امنیت سرمایهگذاری را ندارد که بتواند سرمایهگذار را قانع به وجود ریسک کم و جذب بازار کند. این موارد دلایلی است که موجب شده بازار سرمایه کارامدی خود را برای ایفای نقش موثر در اقتصاد کشور از دست بدهد.
ضمن اینکه سیاست ضدتورمی دولت باعث کند شدن تمام بازارها ازجمله بورس شده است. البته از صحبتهای مسئولان اقتصادی دولت اینطور استنباط نمیشود که به بورس اعتقادی ندارند، اما واقعیت این است که متاسفانه نقش، اهمیت و جایگاه بورس در اقتصاد کشور را هنوز جدی نگرفتند.
گروه خودرویی بورس چرا در شیب نزولی قرار گرفته است؟صنعت خودرو در چند ماه اخیر بزرگترین صنعتی بود که تاثیرگذاری، رشد خوب و گردش مالی زیادی داشت و تغییرات آن باعث تاثیر در دیگر صنعتها و شاخص بورس شد. اما باید در نظر داشت یکی از معضلاتی که اقتصاد ما با آن مواجه شده، کمبود نقدینگی است و سرمایهگذار خارجی میتواند آن را حل و بخشی از مشکلات نقدینگی صنایع ما را تامین کند. بنابراین صرفا با امضای قراردادهای جدید است که شاید در این شرکتها تحولی روی دهد و صنعت خودرو نیز موتور محرکی برای اقتصاد کشور شود.
بنابراین درمجموع میتوان گفت صنعت خودرو که در چند ماه اخیر به عنوان صنعت پیشرو در بازار سرمایه مطرح بود و تمام تحرکات آن در دیگر صنعتها تاثیرگذار است، مهمترین عامل در کاهش شاخص بورس است، چراکه اساسا دیگر صنعتها قدرت تحرک شاخص را ندارند.
پرسشی که مطرح میشود این است که در اواخر سال گذشته و اوایل سال جاری که اتفاق خاصی رخ نداده بود، یکباره شاخص این گروه رشد کرد؟
با اجرای برجام و انتشار اخبار مذاکرات خودرویی، فعالان سویش بازار سرمایه ازجمله بورس نسبت به ورود سرمایهگذار خارجی و تاثیرگذاری ورود جریانات نقدینگی بر اقتصاد کشور خوشبین بودند و رونق اقتصادی را پیشبینی میکردند. در عین حال باید توجه داشت در بازار سرمایه پس از برجام بزرگترین صنعتی که موتور محرک رشد اقتصادی قرار گرفت و توانست اخبار خوبی از ورود سرمایهگذار خارجی داشته باشد و حتی تحولاتی در داخل ساختارهای مالی آن اتفاق افتاد؛ صنعت خودرو بود.
چه دلیلی مانع ادامه این روند شد؟به مرور زمان مشکلات پیش آمده درخصوص دسترسی نداشتن به سیستمهای مالی جهان و عدم قطعیت دسترسی به نقل و انتقال جریانات پولی و مبادلات بینالمللی باعث شد خوشبینی جای خود را با واقعبینی عوض کند. هرچند هنوز دسترسی به نظام مبادلات مالی دنیا بهطور کامل منتفی نیست، اما چون مقداری زمانبر است و سرمایهگذاران خارجی هم تقریبا در امضای قرارداد و ورود به ایران تعلل میکنند، باعث انفعال جامعه اقتصادی ایران میشود.
یعنی الان قیمتهای این گروه در مسیر اصلاح است؟هنوز دسترسیها به سیستم مبادلاتی دنیا صورت نگرفته و بهجز یکی، دو مورد سایر قراردادها امضا نشده است. بنابراین دلیلی برای رشد قیمت سهام وجود ندارد و باید قیمتها به شرایط قبل بازگردد. در حالی که اگر قراردادی امضا نشود و صنعت خودرو با تکنولوژی و سرمایهگذاران ثابت تحول خاصی به خود نبیند، مطمئنا مانند دیگر صنعتها در ادامه مسیر با مشکل مواجه خواهد شد.
یعنی این تنها دلیل امضا نشدن قراردادهاست؟ خیر، در این زمینه گمانههایی نیز وجود دارد که برخی معتقد هستند علت کاهش شاخص بورس بحث جنگ قدرت میان فعالانی است که در صنعت خودرو در تضاد منافع قرار دارند. اکنون چند گروه انتظار دارند صنعت خودرو را به انحصار خود درآورند و شرکتهای بزرگ خودرویی را به صورت انحصاری صاحب شوند چراکه بازار ایران بسیار جذاب است و اگر بتوانند حتی قسمتی از صنعت خودرو را به انحصار خود درآورند، فردا میتوانند در بسیاری از معادلات نقشآفرینی کنند.
در این میان اگر هنوز تحریمها لغو نشده است یا سنگاندازیهایی از خارج یا داخل در مسیر اجرای برجام صورت میگیرد، به این دلیل است که با اجرای کامل برجام منافع بسیاری از گروهها تحتشعاع قرار میگیرد؛ چنانکه اگر ایران به سمت گشایش اقتصادی - سیاسی حرکت کند منافع بسیاری تحتتاثیر قرار میگیرد و گروههایی که در دوره تحریم منتفع میشدند، از این گشایش متضرر میشوند.
مساله بعدی عدم تاثیر کاهش نرخ سود سپرده بر وضعیت بازار اوراق بهادار است. چرا پولهایی که به بهانه کسب سود در بانک سپردهگذاری شده بودند، جذب بورس نشدند؟وقتی قرار نباشد تحول خاصی صورت گیرد نهایتا سرمایهگذاری، جذابیت خود را از دست میدهد و سرمایهگذار هم به جای اینکه ریسک کند و بخواهد برای بازدهی ۲۰ درصدی وارد بازار سرمایه شود، ترجیح میدهد از سپردهگذاریهای بدون ریسک استفاده کند. همین امر پول را تنبل میکند و متاسفانه اجازه ورود به عرصههای سرمایهگذاری را نمیدهد. این سیکل معیوبی است که در چند سال اخیر، گریبانگیر بورس شده و سرمایهگذاری جدی در آن صورت نگرفته است.
مگر رشد 4.4درصدی تحول خاص محسوب نمیشود؟رشد اقتصادی حاصلشده متاثر از حوزه درآمدهای نفتی است و نمیتواند اقدامی محرک برای تکان دادن شاخص بورس باشد. به این معنا که صرفا افزایش تولید و فروش نفت، صرف هزینههای جاری دولت میشود و قوه مجریه را از بحرانهایی که به خاطر کسری بودجه در بخش هزینههای جاری ممکن است تجربه کند، مصون میدارد.
ولی به هرحال مقداری از بودجه که لازم است صرف پروژههای عمرانی شود و اقتصاد کشور را به سمت رونق پیش برد، محقق نشده است. بنابراین تاثیر چندانی در تحول یا رشد اقتصادی نخواهد داشت. نمیتوان انتظار داشت افزایش درآمدهای نفتی باعث تحول اقتصادی شود. مگر اینکه در آینده شاهد تحولی در ترکیب شاخصهای موثر در رشد اقتصادی باشیم یا اینکه قیمت نفت بیش از آنچه در بودجه پیشبینی شده، افزایش یابد یا قیمت محصولات جهانی و فلزات رنگی در بازارهای جهانی رشد را تجربه کند و درنهایت، شرکتهای تولیدی و بنگاههای اقتصادی صادرکننده را به لحاظ درآمدی تحتتاثیر قرار دهد. در غیر این صورت از سیاستهای داخلی نباید انتظار تحول خاصی در شاخص بورس در میان مدت و شش ماه آینده داشت.
با توجه به اینکه برخی قراردادهای خودرویی به مرحله اجرا و بهزودی برخی مذاکرات خودرویی منجر به نتیجه نهایی مثبت خواهد شد، آینده بازار را چگونه میبینید؟اگر جوی که نسبت به آینده اقتصادی در میانمدت شکل میگیرد، فضای امیدواری و خوشبینی نباشد و حتی به بدبینی هم منجر شده باشد، بورس ایران شاخصهای مثبت و پایداری را تجربه نخواهد کرد. عکس این قضیه نیز صادق است، لذا تا نهایی نشدن قراردادها و اجرایی شدن آنها نمیتوان به طور قطع پیشبینی کرد. بنابراین هر زمان که روندها و شاخصها مبتنی بر انتظارت آتی است، فعالان بازار اثرات هر رویداد اقتصادی را روی سودآوری شرکتها در آینده اندازهگیری میکنند. در نتیجه آن اثرات، منجر به افزایش یا کاهش سهام شرکتها میشود و درنهایت تاثیر اصلی بر شاخص بورس است.