استراتژی هایی برای "مدیریت تغییرات" در کسب و کار

پول نیوز، رکسانادانیالی- زمانی که صحبت از تغییر و دگرگونی به میان می آید، به ویژه در مورد مدیریت کسب و کار های مختلف، باید تمام حواس خود را جمع کنید. فرقی نمی کند این تغییر به چه دلیل باشد، می تواند به منظور ارتقا سطح فروش و جذب مشتری ها صورت بگیرد و یا حتی هدف انگیزه بخشی بیشتر به اعضای تیم کاری باشد. در هر صورت به عنوان مدیر کسب و کار وظیفه ی مهمی به دوش دارید و آن نیز چیزی نیست جز مدیریت تغییرات به روش اصولی و تکنیکی. اما مقصود از روش تکنیکی چیست؟ با ما همراه باشید.

+ یک چشم انداز خلق کنید

هر تغییری در روند کسب و کار برای آن که بتواند نتایج دلخواه شما را به ارمغان بیاورد، نیازمند چشم انداز است. در واقع باید به عنوان مدیر کسب و کار، چشم اندازی از هدف تغییر مورد نظر و آن چه که انتظار می رود به وقوع بپیوندد برای خود و کارکنانتان مشخص کنید. برای مثال فرض کنید قصد یک سرمایه گذاری جدید را دارید. همه ی جزئیات از جمله هدف سرمایه گذاری، مزایای آن برای کسب و کار، معایب و ریسک های احتمالی و در عین حال نظرات اعضای تیم را جمع بندی کنید. چه فرصت هایی پیش روی کسب و کارتان وجود دارد که ممکن است با این سرمایه گذاری از دست بدهید؟ از طرف دیگر چه فرصت هایی به دست می آورید؟ مشورت با اعضای تیم کسب و کار خود را هرگز فراموش نکنید. جویای عقاید و نظرات آن ها پیرامون تغییر مورد نظر شوید و با دید باز عکس العمل های مثبت و منفی را بررسی کنید.

+ موقعیت ها را بسنجید

هر گونه ابتکار عملی که منجر به یک تغییر کوچک و یا بزرگ در روند حیات کسب و کارتان می شود را باید مورد سنجش و بررسی دقیق قرار دهید. شانس برد استراتژی تغییر مورد نظر چقدر است؟ زمینه های که می خواهید در آن تحول ایجاد کنید، تا چه اندازه نیازمند تغییرات است؟ بخش مهم تری وجود دارد یا خیر؟ هر اطلاعاتی که می توانید، پیرامون پروژه پیش رو جمع آوری کرده و آن ها را مورد تحلیل قرار دهید. از داده های عینی که می توانند در طول زمان اندازه گیری شوند استفاده کنید. برای مثال بررسی سطح همکاری و تعامل کارکنان با تغییر جدید اعمال شده، یکی از فاکتور هایی است که می تواند میزان موفقیت هدف مورد نظر را مشخص کند.

+ تعادل میان موفقیت های کوتاه مدت با پیشرفت های بلند مدت را حفظ کنید

تغییری که برایش برنامه ریزی می کنید، نباید به گونه ای باشد که هر کدام از این دو فاکتور را فدای دیگری کند. وظیفه ی حفظ این تعادل نیز بر عهده ی شما به عنوان مدیر کسب و کار خواهد بود. پس از آن که چشم انداز جامعی برای تحول پیش رو مشخص کردید و اندازه گیری های لازم را انجام دادید، باید به فکر تعیین استراتژی های اصولی باشید. برای موفقیت در این کار نیز به موارد زیر توجه کنید:

1. چه مراحلی باید طی شود تا بتوان به بهترین نحو ممکن تغییر مورد نظر را برای اعضای تیم شفاف سازی کرد؟

2. بازه زمانی مورد نیاز برای دست یابی به حداکثر تاثیرگذاری چه اندازه خواهد بود؟

3. مسئولیت هر کدام از کارکنان در قبال پروسه ی پیش رو چیست؟

4. کدام چهارچوب مدیریتی برای اداره ی بهتر تحول مورد نظر، کارایی بیشتری دارد؟

نکته مهم در انتخاب یک استراتژی کارآمد، توانایی آن در انگیزه بخشی به کارکنان در راستای همکاری با تغییرات پیشنهادی خواهد بود. چرا که دگرگونی در هر یک از بخش های کسب و کار و به هر هدفی که صورت بگیرد، اغلب پروسه ای دشوار است و برای نتیجه دهی مناسب، نیاز به همکاری تمام اعضا دارد. این مسیر طولانی را با تلاش برای موفقیت های کوتاه مدت در طول آن، دلچسب تر کنید. باید قادر به ایجاد تعادل میان موفقیت های کوتاه مدت و پیشرفت های بلند مدت باشید.

+ پشتیبانی تکنولوژیکی کلید اصلی است

امروزه توسعه ابزار های متعدد تکنولوژیک، روند بررسی فرصت های پیش روی یک تغییر و میزان موفقیت آن را بسیار آسان تر از گذشته کرده اند. استفاده از برنامه هایی که پارامتر های مختلف کسب و کار شما و نقاط قوت و ضعف آن را به خوبی مشخص می کنند، بسیار حیاتی خواهد بود و می تواند بار زیادی را از دوش شما بردارد. با افراد متخصص در این زمینه مشاوره کنید تا بتوانید تصمیمی هوشیارانه و تکنیکی بگیرید که پیشرفت کسب و کارتان را تضمین کند.