به گزارش پول نیوز، بی شک ایران را می توان تنها کشور یا حداقل از معدود کشورهای ثروتمندی به حساب آورد که فقیر است و مردمانش از کاهش ارزش پول ملی هر ثانیه دچار ضرر و زیان فراوان می شوند.
قیمت خانه امروز متری میلیون و ماه بعد متری 7 میلیون تومان می شود. علت: دلار گران شده است.
قیمت حبوبات، امروز کیلویی 5000 تومان فردا کیلویی 25 هزار تومان! دلیل: گرانی دلار.
قیمت مصالح ساختمانی، سطل آشغال، شوینده و مواد بهداشتی؛ امروز n تومان، فردا n+1 تومان. چرا: دلار افزایش قیمت داشته است.
قیمت خودرو، لوازم برقی، لوازم صنعتی، لوازم کشاورزی، کود، سم؛ امروز ... فردا....... آخه برای چی؟ چون دلار...!
در کشوری که 80 درصد مردمانش حقوق حداقلی و به ریال دریافت می کنند، تاثیر حداکثری دلار بر روند زندگی ایشان کمی مسخره و تکراری است.
اینکه به بهانه افزایش قیمت یک ارز، تمام زندگی مردم یک کشور به ... کشیده شود؛ تنها یک دلیل دارد: فرد یا افرادی به فکر پر کردن جیب خود هستند و قرار است در این یکسال آخر عمر دولت چنان بار خود را ببندند که تا سالهای سال نیازی به دروغ گفتن برای کسب رای مردم نداشته باشند!
متاسفانه این یک رسم است در کشور ما که ابتدا قیمت یک کالا را به حد اعلا، افزایش داده و سپس با منت بر سر مردم قیمت را 20 تا 50 درصد کاهش می دهند این بدان معنی است که قیمت یک کالا که 10 هزارتومان افزایش داشته است، 5 هزار تومان کاهش می یابد تا دولتی ها برای خودشان کف بزنند!
مردم شریف ایران هم در گوش هم پچ پچ کنند که: دمشون گرم توانستند 50 درصد قیمت ها را کاهش دهند!!!
یعنی...
کسی نمی گوید که قیمت این کالا 5 هزار تومان بوده و بعد از افزایش بی دلیل قیمت به 15 هزار تومان و مثلا پیگیری دولتی ها؛ این قیمت به 10 هزار تومان تقلیل یافته اما؛ هیچگاه دوباره 5 هزار تومان نشد! لطفا با دقت این پاراگراف را مجدد و باز هم مجدد و باز هم مجدد بخوانید تا متوجه کلاه بزرگی که در این سال ها دولتی ها بر سرمان گذاشته اند شوید!
در روزهای گذشته قیمت دلار تا 26 هزار تومان رشد کرد و تمام اتفاقات بالا مو به مو تکرار شد یعنی قیمت خانه از متری 2 تا 10 میلیون افزایش یافت.
قیمت مایحتاج خوراکی و غیر خوراکی مردم رشد چشمگیری پیدا کرد.
برخی محصولات به خصوص آنهایی که حتی یک پیچ وارداتی برای ساختشان استفاده شده بود نایاب، کمیاب و از دسترس خارج شد.
و همه این اتفاقات در حالی رخ داد که دولتی ها در خواب، مصاحبه، حرف زدن، ادعا، خواب مجدد، استراحت، آمار کرونا، دلشوره یک رنگین پوست و بازیگر... در آمریکا، نگرانی از اتفاقات در لندن و پاریس و ده ها گزینه دیگر گیر کرده و حتی وقت نکردند در مورد چرای این همه ضعف در مدیریت و بحران زدایی از مسیر اقتصاد کشور سخن بگویند.
و تنها:
رییس جمهور که تنها با لبخند ملیح خود مردم را عصبی تر...
معاون اول با راه انداخت چالش تاب آوری؛ همه را گیج تر...
وزیر نفت با گفتن جمله تا جای که مردم تحمل کنند؛ ملت را...
و وزیر ارتباطات نیز با درگیر شدن در فضای مجازی و فیلترینگ؛ داغ دلمان را تازه تر کردند.
متاسفانه دولت تدبیر و امید به وضوح نشان داده است که نه تنها تمایلی برای رفع مشکلات اقتصادی ندارد بلکه توان فکر کردن در مورد راه حل های مناسب برای رفع این مشکلات را نیز از دست داده و تنها قرار است حرف بزند و به ریش ملت بخندد!!!
گویی دولتی ها در دنیای دیگری غیر از ایران و غیر از جایی که ما هستیم زندگی می کنند که نمی بینند و یا نمی خواهند که ببینند مشکلات را!
شاید این خاصیت دولت ها در ایران است که در سال آخر چنان بلایی بر سر ملت می آورند تا مردم روزی هزار بار دولت قبلتر از ایشان را شکر و در انتخابات بعدی نیز به همان طرز تفکر رای دهند. دقیقا همانند همان اتفاقی که هر 4 سال برای مجلس و ترکیب نمایندگانش می افتد.
بنابراین به این نتیجه می رسیم که: زیاد فرقی نمی کند حسن رییس باشد یا محمود؛ ایران و دنیای ما با هر دوی ایشان تنها یک رنگ خواهد داشت و آن هم...!
نگارنده: محمد علی رفیعی
کمی مسخره نه بسیار مسخره ودلغکانه البته که برای این نا درمانی طرح بسیار جامعه و کار دارد دارم و بیش از یکسال است بیان کردم
دولت با رانت اطلاعات دلار را در ۳۷۰۰ بین اطرافیان حراج از اطرافیان خود فریدون تا تمام نزدیکان و کابینه در ۴۲۰۰ حراج دوم برای نگهداری و فروش در سقفها و روزا کردن جامعه با احتکارها و....
این دولت هدفمند جیب مردم را خالی و ضربات سنگین به اقتصاد و تولید و نظام وارد کرد و همچنان میکند
با تمام صحبتهای آقای علی رفیعی بسیار موافقم
سپاس
دقیقا شبیه تحلیل و در این ۶ سال اخیر حقیر هم به همین نتیجه رسیدم
ما از سازمانهای مسئول مربوطه مطالبه داریم و اینجا پاسخگو نباشند قطعا جایی جلوی انها را خواهیم گرفت که راه فراری ندارند و با الفو هم پاک نمی شوند