پول نیوز - هفدهمین روز از گرمترین ماه سال در تقویم ایران به عنوان روز خبرنگار که همان اصحاب قلم اند نامیده شده است.
چرخه خبرنگاری برای عاشقان خبر شیرین ترین و در واقعیت از پرخطرترین مشاغل است که هنوز جایگاه اصلی خود را پیدا نکرده و گاها دیده شده که از سوی افراد دارای قدرت مورد بی مهری نیز قرار گرفته است.
خبرنگار در واقع صدای مردم است که باید شنیده شود. صدای تلخیها و شیرینیها، صدای مشکلات و دغدغه ها، محرومیت ها و محدودیت ها، خوشی ها و شادی ها و ... .
این قشر پرتلاش اما مظلوم جامعه با چشمان بینای خود سعی در انعکاس رویدادها و اصلاح کاستی ها دارند. نقش برجسته خبرنگار در عرصه های مختلف جامعه بر کسی پوشیده نیست اما چرا با وجود این تلاش گسترده، اصحاب قلم همچنان با چالش هایی مواجه هستند؟
همه ساله شاهد ارسال سيل پيام هاي تبريك به خبرنگاران و مراسم هاي كوچك و بزرگ هستيم اما همچنان مشكلات سربازان عرصه خبر باقي است.
بسیاری از افراد به خصوص مسئولین جامعه هنوز به این باور نرسیده اند که خبرنگار نماینده افکار عمومی است و رسالتش اطلاع رسانی آشکار است که وظیفه دارد از اتفاقات مهم ادارات و نهادها اطلاع یافته، سوال کند و پیگیری نماید.
همه خبرنگاران متعهد تاکید میکنم خبرنگاران متعهد رنج دارند، چرا که هیچگاه حاضر نشدهاند قلم را با منافع مادی و دنیوی و اهداف نامشروع جناحها آلوده کرده و یا به واسطه آن عقدهگشایی نمایند.
خبرنگار واقعی تعریف دقیقی از شغل خود دارد که آن را به هیچ بهایی نمی فروشد و گاها راحتی و حتی آزادی خود را فدای شغلش می کند.
اصحاب قلم بهجز اندیشه، قلم و کاغذ چیز دیگری ندارند که کسی بخواهد ایشان را از آن محروم نمایند.
حالا امروز بهانه ای است برای آن دسته افراد که سالیان سال با شعار و قدرت راه خود را رفته اند و نوبت به روز خبرنگار که می شود با تبریکاتی که نه حتی ذره ای از شوق و ذفعت در آن دیده نمی شود، میکروفن به دست میگیرند و خودی نشان می دهند و ما را اندرزها می گویند...
از اصحاب واقعی رسانه گفتیم اما بد نیست به بعضی از "خودمان ها" تلنگر بزنیم و این را هم بگوییم که در این عرصه هستند خبرنگارنماهایی که شأن و منزلت این جایگاه را چنان به زیر کشیدهاند که به شوق دریافت یک کارت هدیه یا هدیهای ناچیزتر از آن، به دنبال حضور مستمر در جلساتاند تا اخبار مدیرانی را قلم بزنند که درد مردم را نه می شناسند و نه می فهمند. این کار انقدر عادی به نظر می رسد که ذره ای هم عرق شرم نمی ریزند که یادشان رفته خبرنگار شاغل است و گدا نیست.
این خبرنگارنماها با گرفتن یک کارت هدیه و انتشار یک رپورتاژ مجیزگوی عده ای افراد خاص می شوند و چشم بر تمام مشکلات مردم میبندند.
نمونه این خبرنگاران که از همین شغل خبرنگاری و بدون ارث و میراث و پولی از گذشته ملک و املاک و خودروی لاکچری و خیلی اموال دیگر دارند که امکان ندارد از حقوق ناچیز خبرنگاری به اینجا رسیده باشند، همان هایی هستند که در روزگار دفاع مقدس، فقط به دنبال جمعآوری غنائم بودند و شِمش روی شِمش چیدند و به این خیال دل خوش کرده اند که خودشان بُردند و دیگران باختند.
شاید باید سخت تر می گرفتیم، به آسانی از آسیب هایی که خیلی افراد به ایران زدند نمی گذشتیم و بیشتر شفاف سازی می کردیم و بیشتر تلاش می کردیم تا ایران را از ویرانی دور کنیم اما؛ باز هم هنوز فرصت جبران وجود دارد و با تلاش همکاران پرتلاشم در این حوزه این مهم نیز محقق خواهد شد.
شاید تلخ گفتم ولی باید میگفتم تا تلنگری به خودم و خودمان زده باشم. امیدوارم همه همکارانم تلخی این تلنگر را به شیرینی روزشان ببخشند. اصحاب قلم روزتان مبارک.
نویسنده: مهسا اخلاقی