هشتاد و شش سال سابقه،
بیمه ایران را به نماد بیمه گری در ایران تبدیل کرده؛ اگرچه سالیانی است، مهر بی مهری ها بر پیشانی اش نقش بسته. نقشی که بنا بر اذعان مجید بختیاری تنها با همدلی، انسجام سازمانی و کنار نهادن منیت ها پاک میشود.
سید مجید بختیاری زمانی که مدیر عامل بیمه ایران بود گفتگوئی با نشریه بیمه داری نوین انجام داد که انتشار مجدد ان شاید این روزها که شاهد تغییرات مدیریتی در بیمه ایران هستیم خالی از لطف نباشد.
امروز در یک سازمان نمیتوان فرماندهی کرد؛ بلکه باید تیم را منسجم هدایت کرد. بختیاری، مدیرعامل بیمه ایران تأکید می کند، باید از حاشیه ها پرهیز کرد؛ حتی بی اعتنایی به بداخلاقی هایی که صورت می گیرد تا به مرور شاهد آرامش باشیم و بیمه ایران را به الگویی برای صنعت بیمه بدل کنیم. سید مجید بختیاری می گوید: بیمه ایران باید تراز توقعات خود را در سطحی بالاتر از یک بنگاه نگاه دارد.
آیا شما هم با ما هم عقیده هستید که بیمه ایران از نقش راهبری که همیشه بر عهده داشت کمی دور شده است؟ قصد دارید چه اقداماتی را در دستور کار قرار دهید تا بیمه ایران همچنان با قدرت به عنوان پیشران صنعت بیمه مطرح باشد.من به این موضوع بسیار فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که وقتی نام بیمه ایران برای یک شهروند ایرانی به میان میآید چند واژه به شدت مورد توجه قرار میگیرد؛ یکی اصالت است. بیمه ایران با حدود یک قرن تجربه باید در ذهن مخاطب اصالت را تداعی کند. دیگری اعتبار است. شرکت بیمه ایران در بازارهای جهانی تا قبل از تحریمها (مثلاً در بازار لندن) به بیمه ایران و نه ایران اینشورنس مشهور بود؛ به تعبیر دیگر از تلفظ فارسی بیمه ایران استفاده میشد. در دورانی که دبی و کشورهای حوزة خلیج فارس نمیدانستند بیمه چیست در سرزمین ما شرکتی به نام ایران با اعتبار جهانی فعالیت میکرد و در غرب آسیا قطعاً حرف اول را میزد.
معتقدم با شنیدن نام بیمه ایران کلماتی همچون اصالت، اعتبار و افتخارات این شرکت به دور از نگاه متعصبانه به ذهن متبادر میشود. معتقدم؛ بیمه ایران افتخارات بسیاری را طی سالها کسب کرده، در حوادث بزرگ، در رخدادهای بزرگ کشور و … نقشآفرینی کرده است.
اگر افتخارات، اصالت و اعتبار بیمه ایران را در نظر بگیریم متوجه میشویم که به درستی به آن گنجینة ملی میگویند؛ گنجینة ملی باید ارزش تولید کند ارزش آن چیست؟ همین که بخش خصوصی صنعت بیمه تا حدود زیادی از دانش بسطیافته در بیمه ایران بنای خود را گذاشته است و خیلی از مدیران بیمه ایران، شرکتهایی را ایجاد کردهاند. پس بیمه ایران توانسته یک پیشران باشد و صنعت بیمه را جلو ببرد.
آیا بیمه ایران که وارد سال 1400 شده قرار است با شیوههای سده 1300 پیش برود؟در پاسخ باید بگویم نه. بیمه ایران باید با یک نگاه متواضع ولی با رویکردی جدید با روشهای 1400 و با نگاه به تجربیات 1300 نقش جدیدی تعریف کند و در نقش جدید به شدت در فرآیندهای کاری خود حرفهایگری و توجه به قواعد فنی و انسجام سازمانی را رعایت کند و با بخش خصوصی کاملاً حرفهای رقابت کند؛ البته این رقابت نباید اینگونه باشد که بیمه ایران برای دریافت پرتفوی بیشتر حرص زند و به هر روشی آن را افزایش دهد؛ چون این کار خطاست. از طرف دیگر باید به بخش خصوصی اجازه ندهد که به هر روشی پرتفوی بیمه ایران را جذب و عنوان کند که سهم بازار خود را افزایش داده است.
با چه ساز و کارهایی قادر خواهید بود که اجازه ندهید بخش خصوصی پرتفوی بیمه ایران را جذب کند؟ به هر حال بازار، رقابتی است و سهم بازارها جابهجا میشود در ضمن شاید هم مدیران شرکتهای بیمه خصوصی از این حرف شما سوء برداشت کنند بدینگونه شاید منظورتان استفاده از روشهای غیر متعارف است. در حالی که از دست دادن پرتفوی میتواند ریشه در ضعف عملکرد داشته باشد.نقش بیمه ایران از دو منظر در سطح ملی قابل تعریف است؛ یکی اینکه بیمه ایران میتواند به عنوان راهبر بازار با رعایت و ترویج قواعد حرفهای و بهبود کیفیت ، خدمترسانی و سرویسهای خود برای بقیة شرکتهای بیمه به عنوان مدل مرجع باشد. مجموع ظرفیتهای داخل بیمه ایران به یک هماهنگی حرفهای نیاز دارند تا به این مقصود دست یابیم. در این راستا بیمه ایران برای مدل شدن باید بتواند به عنوان یک شرکت بیمة کاملاً حرفهای و به عنوان راهبر بازار سهم بازار خود را مبتنی بر رعایت قواعد حرفهای و کاملاً آزاداندیشانه تنظیم کند تا این مبنایی برای بقیة شرکتهای بیمه باشد؛ به ویژه در ارائة راهحلهای جدید برای دغدغههایی که جامعه دارد و بخصوص در حوزة بیمههای اتکایی و مشارکت در پروژههایی که ریسکهای بزرگ دارند.
منظر دوم اینکه همة قوا در بیمه ایران باید در این مسیر گام بردارند که سرویسدهی به نحو مطلوب صورت گیرد تا سهم بیمة ایران کم نشود آن هم با هدف کمک به شاخصهای کلان توسعه در صنعت بیمه.
ممکن است برداشتهای زیادی از این صحبت صورت بگیرد؛ ولی من فکر میکنم؛ اگر بیمه ایران بتواند با خدمترسانی درست و منطقی و با صیانت از سهم بازار خود حرکت کند الگوئی موفق خواهد بود البته نه اینکه سهم بازار خود را به صورت غیر منطقی افزایش دهد تا شرکتهای بیمه دیگر با گرفتن پرتفوهای بیمه ایران در مجمع های خود تبلیغ کنند.
حال سوال اساسی اینجاست که بیمه ایران چطور میتواند به بهبود شاخص ضریب نفوذ در کشور کمک کند؟ شرکتهای جدیدی که وارد بازار میشوند یا شرکتهایی که حضور دارند وقتی میبینند بازار رقابتی شده است و همة شرکتها از جمله بیمه ایران سهم خود را به خوبی حفظ می کنند در عین حال سرویس خوبی به مشتری ارائه میدهند، راهی ندارند جز اینکه خلاقیت و نوآوری به خرج داده و خدمات و سرویسهای جدید ارائه دهند و اگر چنین کنند خود به خود باعث بهبود شاخص ضریب نفوذ می شود؛ بنابراین صیانت بیمة ایران از سهم بازار خود با ارتقاء سطح کیفی خدمت رسانی شرایطی را در بازار بیمه رقابتی میکند و این رقابتی شدن بازار باعث میشود شرکتهای کوچکتر و شرکتهای جدید که به بازار میآیند برای اینکه بتوانند عملکرد خوبی داشته باشند به دنبال راهحلهای جدید باشند .
وقتی تاریخچة بیمه ایران را مطالعه میکنیم از این شرکت انتظاری فراتر از یک بازیگر ساده در صنعت بیمه داریم. بخشی از ایفای نقش رقابتی بیمه ایران باید آموزش و الگوسازی برای رقابت سالم باشد؛ به تعبیری پیشرو بودن را بیشتر معنا ببخشد.چند مسئله در اینجا وجود دارد. مسئلة اول اینکه بیمه ایران بتواند فضای رقابتی سالمی را ایجاد کند و در آن فضا با رویکرد حرفهای و اخلاقی به دنبال تقویت و نگهداشت سهم بازار کاملاً حرفهای باشد.
مسئلة دوم اینکه بیمه ایران باید بازتعریف نقش خود را در جایی انجام دهد که به کلیت بازار جهت بدهد. در این مورد چند نکته وجود دارد؛ اول پایبندی اخلاقی بیمه ایران به قواعد فنی است؛ یعنی اگر قرار شد سطح بازار به توافقات سندیکایی یا الزامات فنی سلسله قواعدی را رعایت کنند بیمه ایران بیشتر رعایت کند کما اینکه در ایرانخودرو رعایت کرد. در واقع این امر را به بخش خصوصی القا میکند که راهبر بازار مقید و پایبند به سلسله قواعد است.
مسئلة سوم ظرفیتهای اتکایی و ایجاد راهحلهای بیمهای است. تعریف راهحلهای بیمهای برای پروژههای بزرگ مثل مشارکتها و کنسرسیومهای بزرگ با راهبری دانش فنی است. بیمه ایران بیمهنامة پروژههای نفت و گاز و پروژههای عظیم را تنظیم میکند و به بخش خصوصی سهم میدهد.
مسئلة چهارم اینکه به نظرم باید بخشی از انرژی بیمه ایران صرف اقداماتی همچون تعریف بیزینسهای جدید به ویژه در حوزة بیمههای عمر و بیمههای اموال شود. در بیمه ایران باید یک سیستم ارائهدهندة راهکار ایجاد و اینها آرامآرام در صنعت بیمه به رویه تبدیل شوند.
مسئلة پنجم اینکه به نظرم بیمه ایران باید بتواند یک سازمان بیمهای نمونه به عنوان مدل مرجع ایجاد کند. در واقع بیمه ایران باید به عنوان مدل مرجع برای شرکتهای بیمه قرار بگیرد.
در خصوص اینکه عنوان کردید، بیمه ایران باید بتواند فضای رقابتی سالمی ایجاد کند، به نظرتان در این کار موفق خواهد شد و ابزارهای لازم را در اختیار دارد؟بیمه ایران هنوز در فضایِ رقابتی صنعت بیمه این امکان را دارد که بتواند بهترین سطح خدمات را ارائه دهد و دلیل آن نیز به مزیت رقابتی بیمة ایران بازمیگردد. حال مزیتهای رقابتی بیمه ایران چیست؟ شبکة عظیم بیمة ایران در سراسر کشور یک مزیت است؛ به تعبیر دیگر بالغ بر 14 هزار نمایندگی و 200 شعبه که در اقصی نقاط ایران وجود دارد در نتیجه مردم دسترسی بهتری به بیمه ایران دارند؛ جامعة ما به دلیل پیشینه سنتی علاقه دارند که به شعبه رجوع کنند و به محلی که خسارت را میتواند از آن دریافت کند اعتماد بیشتری دارند. باید قبول کنیم این یک مزیت رقابتی برای بیمه ایران است.
مزیت دوم، قدرت برند است باید قبول کنیم که برند بیمه ایران، بسیار پرقدرت است و میتواند کارکرد داشته باشد .
مزیت سوم، دانش فنی بیمه ایران چه در نمایندگان و چه در کارکنان پارامتر بسیار قابل توجهی است؛ البته مزیتهای رقابتی دیگری هم وجود دارد؛ ولی بیمه ایران این ویژگی را دارد که بتواند در فضای رقابتی سهم بازار خود را نگه دارد.
بیمه ایران باید تراز تنظیم توقعات خود را سطحی بالاتر از یک بنگاه نگه دارد باید همة کسانی که در بیمه ایران کار مدیریتی میکنند خیرخواهی را در نظر بگیرند و تراز تأثیرگذاری را تراز ملی بدانند؛ اگر چنین کنند نتایج بهتری میگیرند.
در اینجا نکتهای بیان کنم؛ هر حرکتی که بیمه ایران انجام میدهد به عنوان الگو در صنعت بیمه مطرح میشود؛ این مسئولیت بیمه ایران را سنگین کرده است؛ از طرف دیگر صنعت بیمه مثل یک فیل بزرگ است که تغییر روش در آن بسیار دشوار است.در بیمه ایران روی یک سیاست اجرایی کار میکنیم؛ به تعبیر دیگر هستة مرکزی بیمه ایران به شدت بر مفاهیم مدیریت ریسک و عملیات بیمهگری متمرکز است؛ یعنی شرکت بیمه ایران که پیکرة عظیمی دارد وارد مباحث هتلداری ، پرتفوداری در بازار سرمایه، صنعت آیتی یا تولید نرمافزار نشود؛ بلکه نهادهایی پیرامون خود شکل دهد تا آن نهادها مأمور به نتیجه رسیدن این موارد شوند و مسئولیتپذیری و پاسخگویی با هیئت مدیرة مشخص داشته باشند.
هستة مرکزی شرکت به عنوان مأموریت اصلی خود به توسعة بیمه بپردازد و برای درنوردیدن شاخصهای کلان از جمله بهبود ضریب نفوذ در کشور تلاش کند آن هم نه فقط برای خودش بلکه به عنوان نمونه و مرجع برای کلیت صنعت قرار بگیرد و به شکوفایی و بالندگی کلیت صنعت کمک کند.
شما نظام «پاک» را بنا نهادهاید در اینباره بیشتر توضیح دهید.در بیمه ایران سه ارزش میتواند به تحقق اهداف کمک کند؛ اولین ارزش، پاکدستی است، دومین ارزش، اخلاق است و سومین ارزش، کارآیی نام دارد که از ترکیب این سه ارزش به ارزشهای «پاک» میرسیم؛ اگر شعبة پاک، نمایندة پاک، مدیر پاک، همکار پاک، پرتفوی پاک، گفتار پاک رشد کنند اتفاقات بسیار خوبی خواهیم داشت.
طبعاً تحقق چنین نظامی ساز و کارهای خاص خود را میطلبد، ارکان کلی این ساز و کارها در بخشهای ستاد، شعبه و شبکة فروش چه هستند؟هر سازمانی باید خطوط قرمز و ارزشهایی داشته باشد ما نیز در بیمه ایران با توجه به فراز و نشیبهای موجود در بنگاههای مالی و شرایط اقتصادی کشور به ویژه فراز و نشیبهای موجود در بیمه ایران، سه ارزش را تعریف کردهایم؛ اولین ارزش پاکدستی ، دومین ارزش اخلاق و سومین ارزش کارایی است.
با توجه به اولین ارزش یعنی پاکدستی به سلامت مالی معتقدیم که در برنامههای اصلی شرکت کنترل داخلی، حسابرسیهای حرفهای، استقرار نظامهای کنترل سیستمی ، ترویج فرهنگی و رعایت انصاف قرار دارد.
دومین ارزش اخلاق است؛ با توجه به اینکه نسلهای جدید در سازمان فعالیت میکنند و بسیار باهوش هستند باید یک بستر صمیمی و اخلاقی در سازمان حکمفرما باشد. در این راستا پروژههای فرهنگی داریم و به استانداردهایی که در حوزة اخلاق در ادبیات مدیریت استراتژیک وجود دارند تأکید و به شایستهسالاری توجه می کنیم؛ از طرفی به مستندهایی که به صورت حرفهای در زمینة رعایت اخلاق هستند و در مدلهای مرجع وجود دارند، توجه میکنیم.
در سومین بحث یعنی کارایی بیشتر توجهمان به مسائل حرفهایگری است؛ به تعبیر دیگر دستگاه خدمات مالی در شرکتهای بیمه باید حرفهای و کاربلد باشد و سعی میکنیم معیارهای شرکت در همة فرآیندها مبتنی بر کارایی و اثربخشی و بهرهوری باشد.