آب یکی از چالشهای قرن حاضر است که میتواند سر منشا بسیاری از تحولات مثبـت و منفـی جهـان قـرار گیرد. بین توان تامین آب و شدت تقاضا خلایی وجود دارد که بحران آفرین است. بخـش عمـدهای از عـدم تعادل در منابع آب ناشی از محدودیت طبیعی منابع آب بوده و بخش دیگرتاثیرگذاری اقدامات و فعالیتهـای انسان بر روی منابع آب است که محدودیت ذاتی منابع آب، خشکسالی، افزایش جمعیـت، بهـره بـرداری بـی رویه از منابع و ذخائر موجود و در نتیجه افت منابع آب و اثرات تخریبـی فعالیـت انسـان بـر محـیط زیسـت جملگی زمینه ساز چالشهای سنگینی در امر بهره گیری از منابع آب شیرین است. ایران در منطقه نیمه خشـک قرار دارد و متوسط بارندگی آن حدود یک سوم بارندگی جهان است و با توجه به نحوه خشکسالی در بعضی از مناطق جهان مانند ایران بطور اصولی نباید آن را پدیدهای غیرمترقبه تلقی کرد.
ایران هم اکنون در حال تجربه مشکلات جدی آب است.
خشکسالیهای مکرر توام با برداشت بیش از حد آبهای سطحی و زیرزمینی از طریق شبکههای بزرگی از زیرساختهای هیدرولیکی و چاههای عمیق، وضعیت آب کشور را به سطح بحرانی رسانده است.
با توجه به کاهش بارندگیها، کشور در مرحله تنش آبی قرار گرفته است، اگر کشوری بیشتر از ۱۷۰۰ متر مکعب به ازای هر نفر در سال آب داشته باشد از نظر منابع آبی مشکلی ندارد، اما ما در سال ۱۳۹۱ از این مرز عبور کردیم و اگر از این میزان کمتر شود یعنی وارد تنش آبی شدهایم که اکنون در یک قدمی آن قرار داریم.
خشکسالی، کم بارشی و به دنبال آن کم آبی امروزه مشکل کشورهای زیادی از جمله ایران است، به ویژه ایران که بر روی کمربند خشک نیز واقع شده و این یعنی از زمانهای دور خودبخود مدام با کم آبی دست و پنجه نرم میکرده که ایجاد قنات و تقسیم مهندسی آب در زاینده رود از شاهکارهای شیخ بهایی؛ گواه این ادعاست، در واقع مردم پذیرفته بودند که آب در کشور کم است پس باید با داشتههای خود مدارا کنند تا با مشکل مواجه نشوند.
خشکسالی در واقع یک رویداد یا واقعه اقلیمی و به عنوان بلای طبیعی و پدیدهای اجتناب ناپذیر، از دیر بـاز در پهنه وسیع کشورهای مختلف به خصوص کشورهایی در مناطق گرم و خشک به کرات وقوع یافتـه و مـی یابد. محدودیت و دسترسی غیر قابل اطمینان به آب که عامل تعیین کننده در کشاورزی است؛ که ایـن مسـاله منشا در تنوع بارش دارد که با تغییر شرایط آب و هوایی افزایش مییابد. مدیریت منابع آب فرایندی اسـت که فراهم کننده نهاده حیاتی برای تولید و درآمدکشاورزان میباشد؛ بنابراین با توجـه بـه محـدودیت منـابع آبهای سطحی و زیرزمینی و حساسیت ویژه در تامین آب شـرب، صـنعت و کشـاورزی بـه واسـطه افـزایش جمعیت و لزوم برداشت آب بیشتر در سالهای آینده تصمیم گیری برای مدیریت مصـرف بهینـه از منـابع آب الزامی است.
اما چند سالی است همگام با توسعه صنعتی و کشاورزی به نظر میرسد از داشتهها و منابع آبی موجود افسارگسیخته استفاده شده که نتیجه آن وارد شدن به شرایط تنش آبی و قرار گرفتن در یک قدمی بحران آبی در کشور است، در واقع اینکه کشوری وارد تنش یا بحران آبی شده شاخصی است که بر اساس میزان موجودی آب در هر متر مکعب به ازای هر نفر در سال سنجیده میشود، با توجه به این شاخص اگر کشوری بیشتر از ۱۷۰۰ متر مکعب به ازای هر نفر در سال آب داشته باشد آن کشور از نظر منابع آبی مشکلی ندارد و اگر از این میزان کمتر شود به مرور به تنش آبی و در نهایت بحران آبی میرسد که الان کشور ما در مرز تنش آبی و یک قدمی بحران آبی قرار دارد. البته بخشهایی از کشور در مرحله بحران آبی قرار دارد، اما در مجموع در کشور هنوز به آن مرحله نرسیده ایم.
دنیای اقتصاد نوشت؛ از نشانههای این وضعیت خشک شدن دریاچهها، رودخانهها و تالابها، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، تخریب کیفیت آب، فرسایش خاک، بیابانزایی و توفانهای گرد و غبار بیشتر است. اگرچه تغییرات آب و هوایی و تحریمهای اقتصادی بر مشکلات آب ایران اثرگذارند، ایران از حکمرانی ضعیف در مدیریت منابع طبیعی تجدیدپذیر نیز رنج میبرد.
به عبارت دیگر به دلیل فزونی تقاضای آب بر عرضه طبیعی آب، کشور دچار ورشکستگی آبی است. از لحاظ نظری این مشکل را میتوان با ایجاد مجدد تعادل بین عرضه و تقاضای آب از طریق توسعه منابع آب عرضه شده و اجرای برنامههای جدی کاهش تقاضای آب حل کرد. با این وجود، ساختار فعلی نظام حکمرانی آب در ایران و عدم وجود درک جامعی از علل ریشهای مشکلات، حداقل امید را برای راهحلهای پایدار جهت رفع مشکل آب ایران از بین میبرد. تا جایی که به مصرف آب مربوط میشود باید گفت ایران توانسته با احداث سدها و تاسیسات تنظیم و ذخیرهسازی آب از ۸۵ درصد منابع آب کشور بهرهبرداری کند. با توجه به جمعیت ۹/ ۷۹میلیونی کشور در سال ۱۳۹۵، سرانه آب قابل دسترس در کشور به ۵/ ۱۴۴۷ متر مکعب میرسد. گفتنی است که در فلات مرکزی ایران که حدود ۵۰ درصد جمعیت و ساکن هستند، سرانه آب امروزه به ۵۵۰ مترمکعب رسیده است.
بدین ترتیب براساس اعلام وای فالکن مارک که ۱۷۰۰ متر مکعب آب در دسترس را مرز تنش آبی تعیین کرده است، میتوان گفت ایران در تنش آبی قرار دارد. بدیهی است در آینده با افزایش جمعیت، انتظار میرود سرانه آب در دسترس کمتر از این مقدار شود. این در حالی است که سرانه آب تجدیدپذیر کشور در سال ۱۳۵۷ در حدود ۳۴۰۰ متر مکعب بوده است.
در واقع رشد سریع جمعیت و کاهش بارندگی دراز مدت، کشور ما را در وضعیت دشوار تنش آبی قرار داده است. بحران آب در شهرها و روستاهای فلات مرکزی ایران همزمان با دور جدید تحریمهای اقتصادی، خطر رویارویی کشاورزان با وزارت نیرو و شهرنشینان مناطق گرم و خشک را با ماموران دولتی افزایش میدهد. ضمنا خطر تخلیه جمعیتی از بسیاری از مناطق گرم و خشک کشور مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، کرمان و یزد را در آینده باید جدی گرفت. در واقع رساندن آب آشامیدنی با تانکر به این مناطق چارهساز مشکلات اقتصادی - اجتماعی و رفاهی ساکنان این مناطق نخواهد بود. تا به امروز نشانهای در دست نیست که دولت برنامههای مناسبی برای حل این مسائل تنظیم کرده باشد.
ظاهرا به همین دلیل مساله آب در شمار مسائل امنیتی قرار گرفته و در شورای امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی مورد پیگیری است. تا جایی که به سایر منابع طبیعی مربوط میشود باید از فرسایش شدید خاک بر اثر عوامل طبیعی و دخالتهای انسان، تبدیل کاربری اراضی کشاورزی به کاربریهای شهری در بسیاری از ستهای حاصلخیز کشور، بریدن چوبهای جنگلی و تبدیل اراضی جنگلی به ویلاهای خصوصی و چرای بیرویه مراتع کشور یاد کرد. در همه این اتفاقات، تبانی معدودی از ماموران دولتی و ذینفعان خصوصی مشاهده میشود و قوانین مصوب کشور در زمینه حفاظت از منابع طبیعی نادیده گرفته میشود. این همه نشانه ضعف دستگاههای دولتی ذیربط، سازمانهای نظارتی کشور و قوه قضائیه در حفظ منابع بین نسلی است. به لحاظ فرسایش نیز متوسط فرسایش آبی معادل ۷/ ۱۶تن در هکتار در سال (برنامه راهبردی حفاظت خاک، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری ۱۳۸۸) است و خسارت اقتصادی ناشی از فرسایش خاک در کشور بیش از ۱۰ میلیارد دلار در سال برآورد شده است. متوسط تولید رسوب ۶/ ۳ تن در هکتار در سال است که سبب ورود حدود ۲۵۰ میلیون مترمکعب رسوب به مخازن ۴۱ سد و از دست رفتن سالانه حدود ۷۴/ ۰ درصد از حجم مخازن سدهای کشور میشود.
از طرفی اکثر استانها در معرض تهدیدات بیابانزایی در اثر خشکسالیهای درازمدت قرار دارند و اقدامات پیشگیرانه در این زمینه دچار نارساییهای عدیده است. همچنین تعداد ۴۵۰ شهر و ۸۶۵۰ روستا و آبادی در معرض تهدید سیل قرار دارند.
تصاویری از خشک شدن سد اکباتان استان همدان
زنگ خطر آب در کشور روشن شده است؛ استان همدان اولین
استان در کشور است که مشکل تامین آب را در سال ۱۴۰۱ دارد. حجم ذخیره آب سد اکباتان همدان به حدود یک میلیون متر مکعب رسیده است و پیش بینی میشود این سد در پایان هفته نخست شهریور ماه خشک و از مدار خارج شود. سه ماه است که ورودی سد اکباتان صفر است و اکنون ۴۰۰ لیتر در ثانیه آب از این سد برداشت و از طریق تصفیه خانه اکباتان وارد شبکه آبرسانی شهر همدان میشود. کدری و تیرگی آب سد اکباتان نسبت به گذشته ۱۰ برابر شده که این موضوع مشکلاتی را در زمینه شست و شوی فیلترهای تصفیه خانه ایجاد کرده است. پیش از این خروجی سد اکباتان یک هزار و ۲۰۰ لیتر در ثانیه بود که ۸۰۰ لیتر آن در تصفیه خانه بهشتی و ۴۰۰ لیتر نیز در تصفیه خانه اکباتان تصفیه و وارد شبکه آبرسانی میشد.