تعریف تحول دیجیتال در صنعت تعامل بانک و بیمه، ابزارهای رسیدن به تحول دیجیتال، تعریف اصل دیجیتال و دو زیر اصل آن، خصوصیات چابک سازی نظام بانک و بیمه در مواجهه با تحول دیجیتال و همچنین ارائه راهکارهای تحقق تحول دیجیتال برای رسیدن به نقطه مطلوب است.
اهمیت و نقش کلی دادهها در دنیای دیجیتال و ضرورت تعامل بانک و بیمه در کنار هم بر اساس آنالیز دادهها و در راستای مشتری مداری به پیش بینی خدمات و پیشنهاد به مشتریان با در نظر گرفتن نیازهای شخصی میتوان خلق ارزش کرد.
از جمله موارد دیگر که لزوم پذیرش «تحول دیجیتال» در صنعت بیمه و بانک که با سیاستگزاری صحیح قابلیت استفاده از بسترهای دیجیتال در صنعت بانکداری و صنعت بیمه را امکان پذیر می کند.
در طی سه دهه گذشته تعامل بین صنعت بیمه و بازار پول در کشورهای توسعه یافته گسترش قابل توجه یافته است تا از این طریق، ابزارهایی برای توسعه هر دو بازار ایجاد شوند. از جمله نوآوریهایی که در این زمینه انجام گرفته، تشکیل نهاد مالی جدیدی به نام بیمه بانک بوده که مزیتهای منحصر به فردی در توسعه هر دو بازار به وجود آورده است.
بیمه بانک، استراتژی را ارائه میدهد که به وسیله آن بانکها و بیمهها در یک روش کما بیش یک روش یکپارچه برای به کار انداختن بازارهای مالی با یکدیگر همکاری مینمایند. از جمله پیامدهای اصلی تشکیل این نهاد مالی گسترش بیمههای عمر و زندگی به عنوان یکی از منابع اصلی تامین مالی در اقتصاد بوده است.
در واقع با یکپارچه شدن بخشهایی از فعالیت بانکها و بیمه ها، نقش صنعت بیمه در تامین مالی افزایش یافته و بانکها نیز به منابع مالی جذب شده توسط شرکتهای بیمه دست یافته اند. در طی سالهای اخیر و با ورود بخش خصوصی به صنعت بانکداری کشور، تعامل بین صنعت بیمه و بانکداری در ایران نیز گسترش یافته است به طوری که یکی از حوزههای اصلی سرمایه گذاری بلند مدت بانکها تشکیل شرکتهای بیمه در ذیل گروه مالی مربوط به آنها است.
این نهاد مالی دارای چه ویژگیهای و مزیتهایی است که میتواند به توسعه بازارهای مالی کمک کند؟ بیمه بانکها تا چه اندازه در ایران توانسته اند موفق عمل نمایند و زمینههای فعالیت آنها بیشتر در چه حوزههایی بوده است؟
سیستم بانکی و صنعت بیمه کشور در برخی از حوزههای فعالیتی خود به سمت یکپارچگی بیشتری حرکت نمایند تا از این طریق ضمن گسترش بازار هر کدام از آن ها، سهم صنعت بیمه در نظام تامین مالی کشور نیز افزایش یابد.
سوابق تاریخی در سالهای اخیر نشان میدهد پس از طرح موضوع خصوصی شدن صنعت بیمه، اقبال زیادی از سوی بانکها برای تاسیس بیمههای اختصاصی وجود داشت و با ظهور شرکتهای بیمه خصوصی، آنهایی که با سرمایهگذاری غیربانکی به وجود آمده بودند به فکر تاسیس بانک با سرمایهگذاری اختصاصی برآمدند.
فارغ از الگوهای جهانی این ساختار اقتصادی با ماموریت و قصد ایجاد و توسعه نهادهای مالی در دنیا، انتظار و جذابیت این سرمایهگذاری اولا دسترسی بانکها و بیمهها به منابع مالی یکدیگر است.
بانکها با مهمترین ماموریت خود یعنی جذب سپردههای بانکی، مشتریان شرکتهای بیمه یا به عبارتی بیمهگزاران را فرصتی در تقویت بخش سپردههای بانکی از محل حق بیمههای دریافتی میدانند.
شرکتهای بیمه نیز بانک را منبعی سرشار از حجم نقدینگی برای تامین پول، در زمان بروز خسارات احتمالی میدانند. ضمن اینکه بیمههای متقاضی تاسیس بانک، شکل دهی فضای فعالیتهای غیرعملیاتی و غیربیمهای خود را در مالکیت یک بانک اختصاصی از محل حق بیمههای دریافتی جستوجو میکنند.
درواقع رابطه اقتصادی میان بانک و بیمه در بازار پول، مستلزم پیادهسازی الگویی که پیشتر گفته شد، نیست. اگر فرض را بر وجود یک اقتصاد آزاد و رقابتی استوار سازیم، روابط هر یک از اجزای این محیط، تابع منطقی از مدنیت یک جامعه اقتصادی مدنی است که شهروندان این جامعه از هرگونه انحصار و تمرکز، احتراز میکنند.
اگر حتی با دیدگاه سینرژیک به این موضوع نگاه شود، هر چند که هیچ محدودیتی در مالکیت بانکها توسط بیمهها و بالعکس وجود ندارد؛ اما تعامل میان بانک و بیمه و بهره مندی جامعه اقتصادی از ظرفیتهای بیشمار این دو نهاد مالی را به این موضوع محدود ساختن، اشتباه بزرگی است.
بانک و بیمه در قالب یک فضای اشتراکی یعنی بازار پول، میتوانند برنامههای مشترک و حتی غیر مشترک، اما تاثیرگذار بر این بازار را طراحی و پیادهسازی کنند. نوآوری هر کدام از این دو نهاد مهم اقتصادی، ضمن ایفای نقش محرک، میتواند اقبال عمومی را برای تبدیل نقدینگی (Liquidity) بازار به محصولات قابل اتکایی برای آینده (کوتاه مدت – میان مدت و بلند مدت) تبدیل کند.
یکی از ضرورتهایی که در شکلدهی جامعه اقتصادی مدنی، همچنان آهنگ رشد آن در کشور ما با کندی همراه است، شکلگیری نهادهای مکمل (Supplementary Entities) است. شرکتهای رتبهبندی و اعتبارسنجی از آن جملهاند که اساس رابطه اقتصادی بانک و بیمه را میتواند به شدت تحت تاثیر قرار دهد. رابطهای که میتواند طراحی محصولات و ابزارهای مالی مشترک بانک و بیمه را با اعتبارسنجی حرفهای به بازارهای ثانویه پیوند دهد.
فرصتی که بازار سرمایه ایران، ظرفیتهای بیشماری را در خود دارد. هدایت و مدیریت نقدینگی امروز در کشور موقعیتی است که دو نهاد بانک و بیمه برای سودآوری خود به عنوان یک بنگاه اقتصادی باید در تلاش برای طراحی محصولات و متناسبسازی بازاری آن باشند.
مشروط و منوط کردن به مالکیت یک بانک اختصاصی توسط یک شرکت بیمه و بالعکس، کمکی به بازار پول و پیشرفت جامعه اقتصادی مدنی در ایران نمیکند. هر چند که الگوهای جهانی نشان میدهد که بانک و بیمه اجزای لاینفک بازار پول هستند، اما شرط لازم برای موفقیت بازار پول در ترکیب این دو در یک قالب سازمانی، نیست.