April 2024 29 / دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
کد خبر: ۳۹۷۹۴۲
۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰
0
مشکلات مسکن در اقتصاد ایران هر روز ابعاد و زوایای تازه‌ای پیدا می‌کند.

هزار توی مسکن و بخشنامه‌های دستوری

بحران مسکن تبدیل به یکی از مهم‌ترین معضلات کشور شده است. ده‌ها ایده و طرح مختلف از سوی دولتمردان در دوره‌های مختلف، نتوانسته این مشکل بزرگ را حل کند. هنوز هم بسیاری از اقشار کم درآمد جامعه درگیر مسکن هستند. بازار‌های موازی اثرگذار بر یک‌دیگر، مولفه‌های اقتصادی که ارتباط مستقیم با سبد خانوار دارند و همچنین کاهش ارزش پول ملی با دو خط بخشنامه قابل حل نخواهند بود. ارائه و صدور بخشنامه پیرامون مسائل مذکور یک خطاست و درحال حاضر شاهد این خطا هستیم. در برخی مواقع کوشش می‌شود با ارائه بخشنامه‌های تکلیفی و دستوری مولفه‌هایی همچون بازار‌های موازی، سبدخانوار و پول ملی مدیریت شوند و به مسیر درست خود هدایت شوند. متاسفانه این دستورالعمل‌ها موفق نبوده و همانطور که پیش‌تر مشاهده شد بازار خودرو، سکه و ارز را مدیریت نکرده است.

 

به منظور مدیریت مولفه‌های اقتصادی نیازمند ایجاد ثبات اقتصادی هستیم؛ بنابراین ضرورت دارد که در گام نخست ثبات اقتصادی ایجاد گردد و سپس رویکرد مدیریت مولفه‌های اقتصادی دنبال شود. یوسفی تصریح کرد: مجلس طرح دو فوریتی به منظور حمایت از مستاجران و ساماندهی بازار اجاره بها را در دستورکار قرا‌ر داد. به محض اعلام این طرح برخی عنوان کردند که سقف اجاره تعیین شود و اعدادی همچون افزایش ۱۵ درصد و ۳۰ درصدی تعیین گردد. عنوانی که مطابق تجربیات ادوار گذشته، ناموفق بود، باری دیگر مطرح و مورد تاکید قرار گرفت. به طورحتم تجربیات ناموفق و غیرقابل اجرایی نباید تکرار شوند.

 

به همین خاطر اعضای کمیسیون عمران به مکانیزم‌های تشویقی پرداختند؛ معافیت مالیاتی برای قرارداد‌های بلندمدت از جمله مکانیزم‌های مهم تشویقی در طرح ساماندهی بازار اجاره بها است. بی‌شک تحقق و اجرای طرح ساماندهی بازار اجاره نیز مستلزم ثبات اقتصادی و عدم افزایش هزینه‌هاست. در طرح ساماندهی اجاره بها به صراحت عنوان شده که با انعقاد قرارداد‌های بلندمدت، معافیت مالیاتی در نظرگرفته خواهد شد. همچنین برای کسانی که قرارداد‌های بلندمدت را اعمال کنند، تسهیلات درنظرگرفته خواهد شد و مشمول معافیت مالیاتی خواهند شد.

 

دکتر محمدرضا منجذب یادداشتی در خصوص مشکلات مسکن و راه حل های آن نوشت؛ مشکلات مسکن در اقتصاد ایران هر روز ابعاد و زوایای تازه‌ای پیدا می‌کند. خردادماه فصل جابه‌جایی واحد‌های مسکونی است و طبیعی است که آه و فغان بسیاری از شهروندان به دلیل قیمت بالای مسکن رهن و اجاره‌ای به آسمان بلند شود.

بر اساس اعلام نهاد‌های آماری دولتی، حدود ۴۸ درصد کل درآمد خانوار‌های مستاجر، صرف هزینه‌های مسکن می‌شود.


این در حالی است که برخی دیگر از آمار‌های غیر رسمی این عدد را حول و حوش ۶۰ تا ۷۰ درصد در شهر‌ها و کلان‌شهر‌ها ارزیابی می‌کنند. دولت سیزدهم در شرایطی روی کار آمد که یکی از مهم‌ترین وعده‌های رییس‌جمهور و مردان اقتصادی‌اش در حوزه ساخت و ساز مسکن متبلور شد.

وعده ساخت ۱ میلیون مسکن سالانه (و ساخت ۴ میلیون مسکن طی ۴ سال)، ارایه شد تا این پیام به افکار عمومی ارسال شود که دولت به دنبال توازن بخشیدن در عرضه و تقاضای بخش مسکن است.

اما در همان برهه بسیاری از تحلیلگران اقتصادی اشاره کردند که اعداد و ارقام اقتصادی کشور در تاریخ معاصر با وعده‌های دولت همخوان نیست.

ساخت ۴ میلیون مسکن طی ۴ سال در شرایطی که کل مسکن ساخته شده کشور طی همه ادوار، حدود ۲۱ میلیون واحد است، نشان می‌دهد که دولت طی ۴ سال باید حدود ۱۶ درصد کل ساخت و ساز کشور در همه ادوار را عینیت بخشد.

طبیعی است طرحی به این عظمت، نیازمند صرف بودجه و امکاناتی بالا بود که در شرایط تحریمی در کشور وجود نداشت. با گذشت دو سال از عمر دولت نه‌تن‌ها یک چنین وعده‌هایی عملیاتی نشده، بلکه دامنه وسیعی از واحد‌های مسکونی هم به خیل واحد‌های فرسوده و بافت‌های فرسوده اضافه شده‌اند. واکنش دولت به این مشکلات در برخی طرح‌های مقطعی خلاصه شد.

مثلا عنوان شد که مردم برای تنظیم اجاره‌نامه‌های خود نیازی به پرداخت وجه به دفاتر معاملات ملکی را ندارند. یا در تصمیمی دیگر عنوان شد، صاحبخانه‌ها نمی‌توانند بیش از ۲۵ درصد به قیمت‌ها اضافه کنند.

اخیرا هم در اخبار داشتیم که با توجه به افزایش نرخ اجاره‌ها دولت درصدد کنترل آن است. تصمیمی که طی سال‌های گذشته هم بار‌ها تکرار شده، اما در عمل نتیجه‌ای درخور برای مردم نداشته است. این نوع تصمیم‌سازی‌ها نشان می‌دهد، دولت به جای حل مشکل عرضه و تقاضا در خصوص مسکن به دنبال طرح‌های مقطعی و غیرکارآمد است.

در بررسی و تحلیلی ساده می‌توان گفت علاوه بر عرضه و تقاضای واحد‌های استیجاری و قیمت مسکن همراه با تغییرات این دو (که دو عامل مهم و اصلی تعیین‌کننده و تغییر‌دهنده نرخ اجاره هستند)، کاهش ارزش پول ملی در سالیان اخیر عامل سوم افزایش نرخ اجاره بوده است. حال اگر دولت بخواهد نرخ اجاره را به صورت دستوری در نرخی پایین‌تر از نرخ تعادلی نگه دارد، این سیاست دو تاثیر کوتاه‌مدتی و بلندمدتی بر نرخ اجاره خواهد داشت.

۱) در کوتاه‌مدت، چون امکان افزایش واحد‌های استیجاری وجود ندارد و عرضه آن ثابت است قیمتی پایین‌تر (کمبود عرضه واحد‌های استیجاری) همراه باکنترل جریمه‌ای موجب کاهش کشش تقاضا و عمودی‌تر شدن آن می‌شود و نرخ مسکن در بازار سیاه به مراتب بالاتر از نرخ تعادلی بازار می‌شود. لیکن در بلندمدت امکان افزایش عرضه واحد‌های استیجاری موجب مثبت شدن شیب عرضه واحد‌های استیجاری می‌شود و قیمت دستوری پایین‌تر از تعادلی از نقطه شکست موجب عمودی‌تر شدن دو منحنی عرضه و تقاضا می‌گردد.

دراین صورت در بلندمدت افزایش اجاره به‌مراتب شدیدتر از کوتاه‌مدت خواهد بود.

۲) سیاست مناسب مدیریت عرضه و تقاضای این بازار به روش‌های مختلف و مبتنی بر بازار است که در بلندمدت بتواند موجب انتقال عرضه به راست و تقاضا به چپ گردد. مطالعه کشور‌های موفق در این خصوص قابل توصیه است.

بررسی‌های دقیق کشور‌های توسعه‌یافته نشان می‌دهد که استفاده از ظرفیت‌های بخش خصوصی برای ساخت و ساز، یکی از مهم‌ترین گزاره‌ها در حل مشکل مسکن است. در ادامه دولت باید ظرفیت‌هایی را شکل دهد تا بخش خصوصی و مردمی به جای بخش‌های دولتی ساخت و ساز مسکن را به دست گرفته و آن را عملیاتی کنند.

طرح‌های بخشنامه‌ای، دستوری و دولتی در حوزه مسکن کمکی به حل مشکلات این بخش نخواهد کرد.                                  

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
گزارش مجامع بیشتر
تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

مدیرعامل مس در مجمع عمومی عادی این شرکت که با حضور اکثریت سهامداران در تالار وزارت کشور برگزار شد از کسب رتبه پنجم ذخایر جهانی مس تنها با اکتشاف 7 درصدمساحت کشور خبر دادو گفت: با توسعه اکتشافات رسیدن به رتبه دوم و سوم جهانی نیز برای ایران متصور است.
پربازدید
پرطرفدارترین
برای دریافت خبرنامه پول نیوز ایمیل خود را وارد نمایید: