April 2024 29 / دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
کد خبر: ۴۰۴۸۴۶
۲۶ آبان ۱۴۰۲ - ۰۴:۰۰
0
جنگ غزه نشان داد که رضا پهلوی خود را کاملا در اختیار صهیونیست‌ها قرار داده است.

چرا پهلوی چشم به حقایق و واقعیت‌های غزه بسته است؟

جنایاتی که امروز در غزه رخ می‌دهد، با تمام روی منفی و زشتی که دارد، ولی اینکه مرز‌های انسانیت را ترسیم می‌کند، حائز اهمیت است. بی‌تردید همه با خود می‌گویند که هیچ انسانی نمی‌تواند در برابر این جنایات عریان، جانبدار جنایتکار بوده و جای شهید و جلاد را عوض کند؛ اما سرسپردگانی، چون رضا پهلوی از این دایره خارج هستند و چشم بر حقایق آشکار غزه بسته‌اند.

این عنصر خارج‌نشین که به‌واسطه اغتشاشات سال قبل صاحب تریبون برخی رسانه‌ها شده، درباره عملیات طوفان الاقصی گفته است: «اسرائیل بار دیگر زیر هجوم تروریست‌هایی با ایدئولوژی آدم‌کشانه قرار دارد. این نیرو‌های شر و حامیان‌شان باید متوقف شوند. ما حمله وحشیانه امروز به مردم عادی، خشونت بی‌رحمانه علیه زنان و کودکان و گروگان‌گیری افراد بی‌گناه را محکوم می‌کنیم.»

او ٢٣ مهرماه در گفت‌وگویی با شبکه خبری فاکس‌نیوز گفته بود: «به‌منظور برقراری صلح و ثبات در خاورمیانه، به‌جای جنگیدن با شاخک‌ها باید چشم اختاپوس جمهوری اسلامی را درآورد» و تلویحا گرای حمله به ایران را به بهانه ادعای دخیل بودنش در حمله حماس به رژیم اسرائیل داده بود.

سفر‌هایی به سرزمین‌های اشغالی.
اما چرا پهلوی چشم به حقایق و واقعیت‌های غزه بسته و این‌همه جنایت را نمی‌بیند؟ پاسخ به این سوال شاید پاسخی به چرایی مواضع اسرائیلی همسویان و هم‌فکران اندک او نیز باشد.

رضا پهلوی ۲۸ فروردین امسال از سفر خود به سرزمین‌های اشغالی هم‌زمان با برگزاری مراسم روز یادبود قربانیان هولوکاست در آنجا خبر داد و بیانیه‌ای هم در این زمینه منتشر کرد.

در این بیانیه اشاره شده بود که گیلا گاملیل، وزیر اطلاعات و وزیر پیشین حفاظت از محیط زیست اسرائیل میزبان رضا پهلوی خواهد بود. گیلا گاملیل در واکنش به این سفر در توئیتر خود نوشته بود: «مشتاقانه منتظر میزبانی از رضا پهلوی عزیز و شروع ساختن پلی میان ملت‌هایمان هستم.»
رضا پهلوی در جریان این سفر خود از دیوار ندبه و مرکز جهانی بهائیان و باغ‌های بهائی حیفا، محل دفن باب و اماکن بهائیان به نشان همبستگی با بهائیان دیدن کرد.

او که به همراه همسرش یاسمین پهلوی به اسرائیل رفته بود، طبق اخبار منتشر شده با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و اسحاق هرتزوگ، رئیس‌جمهور رژیم اسرائیل هم دیدار و گفتگو داشت.

به وضوح مشخص است که پهلوی همانند پدر خود نه‌تن‌ها بخشی از پروژه صهیونیست‌ها شده، بلکه شواهدی از گرایش وی به فرقه صهیونیسم و التزام بیانی و عملی به آن مشهود است.

بیشتربخوانید

واکاوی پیوند صهیونیست‌ها و پهلوی علیه ایران

مغلوب قدرت لابی یهود
بد نیست که نگاهی به سوابق محمدرضا پهلوی در زمینه ارتباط با رژیم اسرائیل بیندازیم. محمدرضا ۱۴ می ۱۹۴۸ میلادی و به دنبال استقلال رژیم صهیونیستی، ابتدا با دیگر کشور‌های اسلامی در محکومیت این اقدام همراه شد و حتی بیانیه‌ای بر ضد این اقدام منتشر کرد، ولی یک سفر، ورق را برگرداند.

پهلوی در اواخر دهه ۲۰ شمسی سفری به آمریکا داشت که در این سفر متوجه یک مسأله شد و آن لابی قدرتمند یهود در آن کشور بود. شاه که با هدف جلب کمک‌های مالی و اقتصادی عازم آمریکا شده بود، به دلیل کارشکنی لابی صهیونیسم، بدون دریافت هیچ‌گونه وام و تنها با بستن چند توافق کلی در رسیدن به اهداف خود ناکام ماند.

در جریان این سفر بود که شاه و مقامات ایرانی همراه وی، از نفوذ فوق‌العاده جمعیت پنج میلیونی یهودیان آمریکا و به‌ویژه سرمایه‌داران‌شان بر اقتصاد و سیاست این کشور مطلع شدند.

شاه در طول اقامت ۴۸روزه خود در آمریکا، ملاقات‌هایی نیز با سرمایه‌داران بزرگ و محافل یهودی آمریکایی داشت و در این ملاقات‌ها مسأله شناسایی رژیم اسرائیل نیز مورد بحث و مذاکره قرار گرفت و به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل به شاه تحمیل شد؛ لذا بعد از این مسأله و چند اتفاق دیگر همچون به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل توسط ترکیه به‌عنوان اولین کشور اسلامی در ۲۸ مارس ۱۳۴۹، دولت محمد ساعد مراغه‌ای، نخست‌وزیر وقت در هنگام فترت مجلس در اسفندماه ۱۳۲۸، رژیم اسرائیل را به‌صورت «دو فاکتو» به رسمیت شناخت.

رشوه برای به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل
ویلیام شوکراس در کتاب «آخرین سفر شاه» این موضوع را «با پرداخت رشوه قابل‌توجه» به ساعد مراغه‌ای می‌داند و می‌نویسد: «شخص نخست‌وزیر۴۰۰ هزار دلار مطالبه کرد تا هیأت وزیران و شاه را متقاعد کند که شناسایی دو فاکتوی اسرائیل خدمت به منافع ایران است.»

این اقدام دولت ایران باعث موضع‌گیری علما، برخی از نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا و کشور‌های عربی شد تا آنجایی که شرایط به وجود آمده باعث شد تا به روی کار آمدن دولت محمد مصدق، در تیرماه ۱۳۳۰، شناسایی دو فاکتور رژیم اسرائیل پس گرفته و کنسولگری ایران در آنجا منحل شود. اما این وضعیت عدم به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل زیاد به درازا نکشید و پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و سقوط دولت ملی مصدق، بار دیگر روابط دو کشور برقرار شد و گسترش یافت؛ به‌ویژه پیوند‌های گسترده میان ایران و آمریکا، شاه را به سمت بهبود روابط با رژیم اسرائیل کشاند. پس از سرنگونی دولت ملی دکتر مصدق در دوران محمدرضاشاه مناسبات میان ایران و رژیم اسرائیل از سر گرفته شد و مئیر عزری، به‌عنوان نخستین سفیر سیاسی رژیم اسرائیل به ایران آمد.

در نخستین روز مرداد ۱۳۳۹، شاه در مصاحبه مطبوعاتى در پاسخ به پرسش سردبیر روزنامه کیهان درباره شناسایى دوباره رژیم اسرائیل گفت: «این شناسایی سابقا صورت گرفته و امر تازه‌ای نیست. منتها روی جریانات روز و شاید هم از لحاظ صرفه‌جویى، چند سال پیش نماینده ما از اسرائیل احضار شده بود و هنوز هم برنگشته است، ولى این موضوع شناسایى چیز تازه‌ای نیست.»

انتشار مطبوعات اسرائیلی پس از به رسمیت شناختن
با به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی، زمینه برای تقویت تفکر حامی رابطه با اسرائیل آغاز شد. برای نمونه در مهر ۱۳۳۱ انتشار مطبوعات نوشتاری وابسته به صهیونیست‌ها از جمله مجله «بنی داوود»، «بنی آدم»، «عالم یهود»، «نیسان» و «قرن آزادی» که به شکل هفتگی و به زبان فارسی در ایران منتشر می‌شد، آغاز شد. در کنار این، دولت اشغالگر با هدف تحکیم روابط ایران و رژیم اسرائیل، در سال ۱۹۵۸ میلادی، بخش فارسی رادیو اسرائیل را افتتاح کرد.

شاه در محاسبات و ملاحظات خود به این نکته هم آگاه بود که حفظ و گسترش رابطه با اشغالگران صهیونیست، یکى از کلید‌های اصلى تقویت رابطه با آمریکا است. او که به نفوذ بسیار مؤثر محافل یهودی در آمریکا، به‌ویژه سیاست خارجى این کشور پى برده بود، احساس می‌کرد که به‌واسطه برقراری روابط نزدیک با اسرائیل، حسن نیت جامعه یهودیان آمریکا را جلب و بیش از پیش به کاخ سفید نزدیک خواهد شد.

رفتار‌های دور از واقعیت برای بهره‌برداری سیاسی

مانند آنچه امروز اسرائیلی‌ها با رضا پهلوی رفتار می‌کنند و سعی دارند او را به نفع منافع خود به کار بگیرند، آمریکا و رژیم اسرائیل همواره در طی دوران روابط خود با محمدرضاشاه پهلوی، با القاب دور از واقعیت به سیاست ستایش و تمجید از وی و اقداماتش می‌پرداختند.

برای نمونه نطق معروف کارتر در شب کریسمس که در آن شاه را «رهبری بزرگ» نامید، نمونه‌ای از این سیاست است. وی در این نطق عنوان کرد: «ایران به دلیل رهبری بزرگ شاه، مبدل به جزیره ثبات در یکی از آشوب‌زده‌ترین نقاط جهان شده است.» رژیم اسرائیل نیز با القاب خاص به شاه، او را «کوروش دوم» می‌نامید. شاه در سال ۱۳۳۷ ش (۹۹۵۸ م) و به دنبال وقوع انقلاب عراق در پاسخ به نامه بن گورین که وی، در آن سیاست کورش در قبال یهودیان را یادآور شده بود، چنین پاسخ داد: «یادآوری سیاست کورش در قبال مردم شما، برای من بسیار باارزش است و من اکثر سعی خود را برای ادامه راهی که به وسیله این سنت قدیمی به وجود آمده، خواهم کرد.» شاه در یک مورد دیگر در پاسخ به نامه بن گوریون در سال ۱۹۵۸ نوشت: «خاطره سیاست کوروش در خصوص یهودیان برای من ارزشمند است و من کوشش خواهم کرد تا راهی را که به وسیله نیاکان ما بنیاد نهاده شده، ادامه دهم.»

رژیم اسرائیل در دوران حیات رژیم پهلوی نهایت تلاش خود را برای به‌کارگیری ظرفیت خاندان پهلوی در مسیر پیشبرد اهداف منطقه‌ای خود به کار بست و اکنون پس از ۴۰ سال این خاندان که روزی با لابی صهیونیست به‌عنوان محلی برای ارتزاق اقتصادی و سیاسی ارتباطی تنگاتنگ داشتند، بار دیگر این رژیم را امیدی برای بازگشت حیات سیاسی خود تلقی کرده و خود را در خدمت آن می‌بینند.

منبع: صبح‌نو

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
گزارش مجامع بیشتر
تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

مدیرعامل مس در مجمع عمومی عادی این شرکت که با حضور اکثریت سهامداران در تالار وزارت کشور برگزار شد از کسب رتبه پنجم ذخایر جهانی مس تنها با اکتشاف 7 درصدمساحت کشور خبر دادو گفت: با توسعه اکتشافات رسیدن به رتبه دوم و سوم جهانی نیز برای ایران متصور است.
پربازدید
پرطرفدارترین
برای دریافت خبرنامه پول نیوز ایمیل خود را وارد نمایید: