اقتصاد هر کشوری با استفاده از ظرفیتهای متفاوتی شکل میگیرد و هر چقدر این ظرفیتها بیشتر باشد، امکان رونق اقتصادی بیشتر است. یکی از این بخشها بنگاههای کوچک و متوسط است که از آنها با عنوان (SMEs) یاد میشود. این بنگاهها واحدهای تولیدی – تجاری هستند که در طبقه بندی شرکتها به لحاظ اندازه در مراتب پایین تری نسبت به شرکتهای بزرگ قرار میگیرند. کسب و کار واحدهای کوچک در کشورهای مختلف تعریفهای گوناگونی دارد که با توجه به ساختار سنی، جمعیتی، فرهنگی و درجه توسعه یافتگی متفاوت است، اما شباهتهای بسیاری دارند.
تعداد کارکنان
بنگاههای کوچک و متوسط تعریفهای خاصی دارند که شامل تعداد شاغلین بنگاه، مجموع داراییهای خالص بنگاه، میزان سطح فروش بنگاه و میزان سرمایه گذاری بنگاه است، اما مهمترین و معمولی ترین شاخص جهت تعریف اندازه بنگاههای کوچک و متوسط، تعداد کارکنان بنگاه است که از یک تا ۲۵۰ کارکن تعریف میشود. تمامی بنگاهای کوچک و متوسط اعم از بنگاههای صنعتی، خدماتی، بازرگانی و کشاورزی در این مقوله تعریف میشود.
کارکردهای منحصر به فرد
بنگاههای کوچک و زودبازده کارکردهای منحصر به فردی دارند که این ویژگیها میتواند در موفقیت بنگاه بسیار موثر باشد. اولین بحث اشتغالزایی بالایی است که این بنگاهها دارند، از سوی دیگر باعث توزیع مناسب ثروت در جامعه میشود، همچنین توسعة مناطق حاشیهای را بدنبال دارد، زیرا این بنگاهها بیشتر در مناطق حاشیهای شکل میگیرد. این بنگاهها تولیدات مورد نیاز کشورها را تامین میکنند، زیرا برای تاسیس آنها به سرمایه گذاری بالا، مکان بزرگ، کاغذ بازی برای گرفتن مجوز و بسیاری موارد دیگر نیازی نیست. نکتهای که در بنگاههای کوچک و متوسط خودنمایی میکند، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز صنایع و بنگاههای بزرگ است، بی شک افرادی که در بنگاههای کوچک مشغول بکار میشوند، تجربهای بدست میآورند که میتوانند به عنوان نیروی کارآمد در بنگاههای بزرگ مشغول بکار شوند. همچنین بنگاههای کوچک و متوسط، کانون اصلی توسعه فناوری و تأمین نیازهای پیچیده و پیشرفته کشورها به حساب میآیند و به همین دلیل حمایتهای گستردهای توسط مؤسسات دولتی و عمومی از آنها به عمل میآید.
ویژگیهای کیفی
کسب و کارهای کوچک و متوسط سه ویژگی کیفی دارند که به آنها ماهیتی متفاوت از صنایع بزرگ میدهد. اولین ویژگی وحدت مالکیت و مدیریت است. در بنگاههای بزرگ تعدد مدیر و مالکیت باعث بروکراسی اداری میشود در حالی که در بنگاههای کوچک و متوسط مالک و مدیر یکی است که تصمیم گیری و اجرا را سرعت میبخشد. ویژگی بعدی مالکیت فردی و خانوادگی است، بنابر این تفرقه کمتر اتفاق میافتد. ویژگی سوم استقلال از سایر کسب وکارهاست، در بنگاههای بزرگ تولید محصول نیازمند جمع آوری قطعات و مواد اولیه بسیاری است و همین امر باعث میشود یک محصول برای یک یا چند قطعه مدتها در انبار بماند که نمونه آن را در خودروسازیها شاهد بودیم، اما بنگاههای کوچک و متوسط یک قطعهای کوچک هستند یا برای ساخت به قطعات کمتری نیاز دارند.
تعریف بنگاهها در ایران
تعریف بنگاه در ایران با جهان تفاوت دارد. وزارتخانههای صمت، تعاون و جهاد کشاورزی، بنگاههای کوچک و متوسط را واحدهای صنعتی و خدماتی میداند که کمتر از ۵۰ کارگر دارند، اما مرکز آمار ایران کسب و کارها را به چهار گروه طبقهبندی کرده و فقط کسب و کارهای کمتر از ۱۰ نیروی کار را بنگاههای کوچک و متوسط محسوب میکند و سایر کسب و کارها را "کارخانجات صنعتی بزرگ " قلمداد میکند. بانک مرکزی نیز کسب و کارهای زیر ۱۰۰ نیروی کار را بنگاههای کوچک و متوسط تلقی میکند. این تنوع درنامگذاری باعث میشود بنگاهها برای دریافت تسهیلات با چالش شناسایی رو به رو باشند.
تامین منابع مالی
کسب و کارهایکوچک و متوسط، قوانین اجرایی و تجاری خاصی دارند که برای هر صنعت براساس درآمد و میزان استخدام سالانه، اندازه استاندارد خاصی تعریف میشود. همچنین تأسیس و توسعه این کسب و کارها به منابع اندکی نیاز دارد. بی شک یکی از مشکلات کشورهای درحال توسعه، محدودیت منابع سرمایه گذاری است. کسب و کارهای کوچک به دلایل کاربر بودن فعالیتهای تولیدی آنها، با منابع محدود قادر به شکلگیری و گسترش هستند. در حالی که از اشتغالزایی بالایی برخوردار هستند. بنابر این بهدلیل کاربری بودن فعالیتهای تولیدی و استفاده از روشهای سنتی در کسب و کارهای کوچک و متوسط، انتظار میرود با توسعه آنها بتوان بااستفاده ازمنابع محدود، تعداد قابل توجهی ازمشاغل را ایجاد کرد.
اتکا به منابع داخلی در شرایط تحریم
امروزه بدلیل گسترش تحریمها و فشارهایی که به عرصه تولید وارد میشود و با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر استفاده از ظرفیت داخل، میبایست نگاه به داخل بیشتر باشد. بنابر این در شرایطی که بهلحاظ سیاسی یا اقتصادی، امکان استفاده از منابع خارجی وجود نداشته باشد، اتکا به منابع داخلی امتیاز بزرگی بهشمار میرود. کسبوکارهای کوچک بهدلیل ماهیت فعالیتهای خود، بهگونهای عمل میکنند که عمدتاً بهسرمایه مجریان یا بهاعتبارات دریافتی اندک ازبانکها، بااستفاده از کالاهای واسطهای و سرمایهای داخلی به فعالیت خود ادامه میدهند. اینامتیازیاست کهصنایع بزرگ بهندرت میتوانندازآنبهرهمندگردند.
نقش آفرینی بانک صادرات
از آنجا که در شرایط تحریم و فرار سرمایه گذاری خارجی، بانکهای کشور به عنوان مهمترین منبع تامین منابع و اعتبار هزینه تولید همواره مطرح بوده و هستند، دولتها در قالب تسهیلات تکلیفی، بار تامین نیازهای مالی بنگاههای اقتصادی را بر دوش بانکها گذاشته و اکنون که این تعهد تعریف شده، انتظار میرود بانکها در تخصیص این تسهیلات به صورت جدی وارد شوند. در این رابطه بانک صادرات ایران با قدرت ورود کرده که تسهیلات تخصیص یافته به بنگاههای کوچک و متوسط این ادعا را اثبات میکند. بانک صادرات با تخصیص ۲۳ هزار تسهیلات به میزان ۲۳۵ هزار میلیارد ریال به بنگاههای کوچک و زودبازده، نقشی اساسی در حمایت از تولید به عمل آورده است. بی شک با تخصیص این اعتبارات، بخش مهمی از تولید به جریان افتاده که تاثیرات آن را میتوان در افزایش آمارهای اشتغالزایی و تولید مشاهده کرد. امید میرود روند تخصیص اعتبار از سوی بانکها به بنگاههای اقتصادی سرعت بگیرد تا نگاه تولیدکنندگان به بانکها، نگاه حامی به معنای واقعی باشد.