پولنیوز - بازار سرمایه مدتهاست که به رنگ قرمز شاخص عادت کرده و رنگ سبز چندان بر قامتش نمی نشیند. بازاری که انتظار می رفت بعد از اجرای برجام رکوردهای سابق را پس بگیرد حتی با تغییر مدیر نیز نتوانست به روزهای اوج خود باز گردد؛ انتشار گزارش های سه ماهه و شش ماهه شرکتها در سال جاری نیز نشان از عدم بهبود اوضاع بورس دارد و هر روز یک نماد عامل افت شاخص معرفی می شود.
پول نیوز در گفت و گو با یک کارشناس بورسی وضعیت این بازار را بررسی کرده است:
میثم رادپور، کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با خبرنگار
پول نیوز دلیل اصلی نوسانات بورس را نظام بانکی عنوان کرده و معتقد است تا زمانی که سایه سنگین نظام بانکی بر بازار سرمایه وجود دارد این بازار فرصتی برای شکوفایی نداشته و چنانچه اوضاع بورس بهبود داشته باشد برگرفته از افزایش نرخ دلار است.
وی ادامه داد: بزرگ ترین نهادهای فعال در بازار بانک ها هستند که از دو طریق بر بازار سرمایه اثر منفی می گذارد؛ اول اینکه نمی تواند کسب و کارهای فعال را تامین مالی کنند و به طبع آن تولیدکنندگان نمی توانند منابع مالی مورد نیاز خود را کسب کنند و فرصت های رشد را از دست می دهند. تاثیر منفی بعدی بانک ها از عملکرد نادرست آنها در بازار سرمایه سرچشمه می گیرد.
به اعتقاد رادپور، هزینه کاستی های سیستم بانکی کشور را مردم از طریق تورم می پردازند. چرا که بانکها با مشکلاتی همچون مطالبات مشکول الوصول و ... یک سیستم ورشکسته محسوب می شوند که از طریق کمک های بانک مرکزی سرپا است. البته حمایت های مالی بانک مرکزی از بانکها نیز پایه پولی را بالا برده و منجر به افزایش تورم می شود که این مساله مردم را فقیرتر می کند.
این کارشناس بازار سرمایه اعتقاد دارد تا زمانی که این مسائل وجود دارد، اوضاع در بازار سرمایه بهتر نمی شود و نمی توان انتظار رشد داشت.
وی در پاسخ به این سوال که تغییر مدیریت چه اثری بر بازار سرمایه گذاشته است؟ گفت: وظیفه مدیریت بهبود عملکرد شاخص نیست بلکه نظارت و جلوگیری از بروز تخلفات است. بر همین اساس، تغییر مدیریت نمی تواند بر وضعیت شاخص اثرگذار باشد. به همین دلیل، عملکرد یک مدیر بورسی را بر اساس بهبود آمار شکایات و دعاوی گزارش می دهند نه بر اساس بالا رفتن شاخص.
رادپور در پاسخ به سوال دیگری در همین زمینه که اقتصاد دولتی بر بورس موثر است و از این رو مدیران بورسی می توانند بر شاخص اثر بگذارند. نظر شما چیست؟ گفت: اقتصاد ما دولتی است به همین دلیل، همواره ملاحظات سیاسی در آن لحاظ می شود اما بورس بازاری است که منافع در آن حرف می زند. از این رو، مدیران در بازار سرمایه بر اساس ملاحظات جا به جا می شوند و به همین دلیل است که در وضعیت بازار سرمایه بهبودی حاصل نشده است. زیرا تغییر مدیران در جهت بهبود فقط می تواند بازار را شفاف تر کند.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: نوسانات بورس به ذات بازارهای مالی برمیگردد؛ گاهی این نوسانات منعکسکننده عوامل بنیادین اقتصادی، گاهی نماینده سوگیریهای نظاممند رفتاری سرمایهگذاران و گاهی نیز ناشی از عوامل تصادفی و غیرنظاممند است. چیزی که مشخص است این است که نوسان جزو طبیعت بازار است، عموماً تلاطمهای کوتاهمدت و بالا و پایین شدنهای موقتی بازار بهدلیل حضور عوامل تصادفی است، در هر بازاری حتی با فرض ثبات عوامل اقتصادی و سوگیریهای رفتاری بازیگران، باز هم شاهد نوسانات و بالا و پایینشدن نرخها هستیم.
وی در مورد پیش بینی آینده بازار بورس گفت: از جمله مهمترین عوامل اقتصادی بلندمدتی که وضعیت امروز و آیندهی بازار سرمایهی کشور را جهت میدهد، عدماطیمنان ناشی از نظام بانکی کشور است. وضعت بحرانی بانکها که از محل افزایش بیسابقه مطالبات مشکوکالوصول و سوختشده آنها ایجاد شده است، نگرانی در مورد تدام حیات آنها را افزایش داده است.
رادپور افزود: امروز سمت راست ترازنامه بانکها سرشار از داراییهای غیرنقد و غیرمولد (املاک و مستغلات، مطالبات مشکوکالوصول و ...) و سمت چپ ترانامه شامل بدهیهای نقد و هزینهزاست. بانکها در دورهای به سر میبرند که عدمتعادل میان داراییها و بدهیهای آنها بهطرز نگرانکنندهای افزایش یافته است.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه؛ در آینده شاهد وقوع یکی از این سه سناریو و یا ترکیبی از آن سه برای نظام بانکی کشور خواهیم بود: یا تعدادی از بانکها ورشکسته میشوند؛ یا ملی میشوند؛ یا به مدد امدادهای بانک مرکزی به حیات خود ادامه میدهند.
وی توضیح داد: ورشکستگی بانکها، تنش در بازارهای مالی کشور را افزایش میدهد و ریسک سيستميك ناشی از بانکهای ورشکسته به سایر بانکها نیز سرایت میکند. اعتماد از بازارهای مالی کشور رخت برمیبندد، بخش مهمی از سپردهها سوخت میشود و شاهد شکست بازار پول و سرمایه خواهیم بود.
رادپور در ادامه یادآوری کرد: ملیشدن بانکها و یا زندهنگهداشتن آنها از طریق امدادهای بانک مرکزی نیز، هزینههای مربوط به خود را دارد. در صورت وقوع چنین سناریوهایی، پایه پولی بهشدت افزایش مییابد و ابرتورم ناشی از تزریق بیسابقه پول، اقتصاد کشور را در کام خود فرو خواهد برد. در چنین حالتی احتمالاً وضعیت نظام بانکی بهدلیل افزایش ارزش داراییهای غیرمولدشان بهبود مییابد و آحاد مردم هزینه بیمبالاتی بانکها را با تحمل تورم پرداخت میکنند.
به گفته این کارشناس بازار بورس، بزرگترین تصویری که از آینده بازار سرمایهی کشور میتوان ارائه داد به این شرح است: سایه بانکها بر روی بازار سرمایه کشور سنگینی میکند؛ از یک طرف نگرانیهای جاری و زیانهای هنگفت بازار پول کشور، به کاهش ارزش سهام صنعت بانکداری منجر شده و از طرفی نگرانی از ورشکستگی بانکها و یا ابرتورم ناشی از تداوم حیاتشان فضای سرمایهگذاری در بورس را بهشدت مسألهدار کرده است.
وی در پایان گفت: با وجود محافظهکاری که باید در پیشبینی بازارهای مالی به خرج داد باید گفت که تصویر بزرگ ارائه شده، بیش از حد واضح است. بازار سرمایه روی پایه سست بازار پول کشور قامت راست کرده است. گزینه دیگری روی میز نیست؛ یا ورشکستگی یا حیات به بهای ابرتورم. هر دو این گزینهها بازار سرمایه کشور را به رکودی عمیق (البته پس از رونقی ناپایدار) فرو خواهد برد.