پولنیوز - سیزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی(اکو) امروز با حضور سران 10 کشور عضو این سازمان در اسلام آباد آغاز بکار کرد.
حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی و دیگر روسای دولتها و کشورهای شرکت کننده در این اجلاس، در بدو ورود به محل برگزاری اجلاس سران اکو از سوی «نواز شریف» نخست وزیر پاکستان، مورد استقبال قرار گرفته و پس از ثبت عکس یادگاری، نشست رسمی سیزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی(اکو) را آغاز کردند.
اما اکو چگونه و به چه منظور تاسیس شد؟ سازمان همكاريهاي عمران منطقهاي كه با عنوان آر ـ سي ـ دي شناخته ميشود در سال 1343 با حضور سه كشور ايران، پاكستان و تركيه به عنوان سازماني كوچك در خدمت منابع اين سه كشور تأسيس شد. اين روند تا سال 1357و پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت ولي پيروزي انقلاب در سال 1979 ابتدا روند كار آن را كند و سپس متوقف ساخت.
دولت انقلابي ايران خود به خروج از آر ـ سي ـ دي اقدام ننمود ولي ساختار ذاتي آن كه با حمايت آمريكا معني مييافت و همچنين عدم موضعگيري مثبت توسط حكومت جديد ايران سبب شد عضويت آن در سازمان عمران منطقهاي به حالت تعليق درآيد. پس از تعليق ايران، در سال 1359 نيز مجموعه آر ـ سي ـ دي كلاً منحل شد.
پس از گذشت چندین سال 4علت مختلف دست به دست هم داد تا اين سه كشور از نو حس همكاري مشتركي به دست آورده و بدين منظور دست به تأسيس يك سازمان جديد بزنند. اولين علت كه از نظر حكومت ايران بسيار مهم بود قطع چتر حمايتي آمريكاست. دومين علت هدف عالي سياست خارجي جمهوري اسلامي بود. حكومت جديد ايران سياست خارجي خود را بر مبناي توسعه همكاريهاي اقتصادي قرار داده بود و بدين منظور كشش به سوي اين دو كشور همسايه در سياست خارجي ايران بروز يافت.
سومين علت حس همكاري بود كه به صورت سه جانبه پس از انحلال آر سي دي وجود داشت و از بين نرفته بود. هر چند اين سه كشور ديگر در يك سازمان كنار هم نبودند ولي اين حس همكاري همچنان در اذهان آنها باقي مانده بود. علت چهارم وقوع جنگ تحميلي عليه ايران و محاصره اقتصادي جمهوري اسلامي توسط دولتهاي عربي بود. اين مسأله باعث شد ايران خواسته يا ناخواسته به سمت كشورهاي همسايه غيرعرب خود كشيده شود و به ياد سازمان قديمي، قصد همكاري با اين كشورها را داشته باشد. البته اين تنها ايران نبود كه به خاطر منزوي شدن توسط اعراب به سمت تركيه و پاكستان كشيده ميشد. پاكستان نيز به خاطر مناقشه با هند، تركيه و نيز به علت پذيرفته نشدن در جامعه اروپايي كششي ناگزير به اين مجموعه پيدا كرده بودند.
همه اين عوامل دست به دست هم دادند تا اينكه اين بار سازماني جديد با عنواني نو متولد شود. سه كشور مزبور نام اين مولود را كه چندان هم جديد نبود اكو گذاشتند.
در سال 1985 اكو تأسيس شد. 9 بهمن سال 1363 تاريخ دقيق اين رويداد است. ولي تحول اصلي در سال 1992 و پس از فروپاشي شوروي به وقوع پيوست. در اين سال هفت كشور ديگر به مجموعه افزوده شدند كه شش كشور از آنها اعضا پاره شده از شوروي بودند. قزاقستان، قرقيزستان، تركمنستان، تاجيكستان، ازبكستان و آذربايجان به علاوه افغانستان اعضاي جديد را تشكيل ميدادند كه تصميم گرفته بودند به جمع سه كشور سابق افزوده شوند تا اكو از يك سازمان كوچك به يك سازمان نسبتاً گسترده منطقهاي تبديل شود.
اعضاي اكو زمينههاي مختلف همكاري را براي خود تبيين نمودند و جنبههاي مختلفي همچون اقتصادي، بازرگاني، علمي، صنعتي و فرهنگي مشمول اين جنبهها هستند. در خلال اين سالها كه از تأسيس اكو و عضوگيري آن در ميانه راه ميگذرد، اعضا اهداف و كاركردهاي مختلفي براي آن طراحي نمودهاند و چه بسا در برخي برههها به نحوي مطلوب نيز براي رسيد به اين آرمانها تلاش كردهاند و حتي موفقيتهاي نسبي نيز به دست آورهاند ولي مشكلات زيادي نيز بر سر راه اكو وجود داشته است. در يك بيان كلي ميتوان گفت كه اكو به آن درجهاي كه از او انتظار ميرفت دست نيافته و دستآوردهاي آن بسيار كمتر از دست نيافتههاي آن بوده است.
بعد از عضوگيري سال 1992 يكي از توقعات ايران از اين سازمان ايجاد سازمان منطقهاي قدرتمند از دولتهاي اسلامي غيرعرب بود تا بتواند در مقابل اتحاديه عرب قدرتنمايي نمايد. ولي مرور زمان نشان داد كه اين كشورها خود به اندازه دولتهاي عربي غيرقابل اعتماد هستند و تولد اكو در سال 1363 باعث گستردهتر شدن ساختار اكو شد.
چنانچه كميتههاي فرعي آن از 4 كميته در عهدنامه ازمير به هفت كميته در پروتكل اصلاحي افزايش يافت. در سال 1992 مصادف با بهمن 1370 نيز براي اولين بار سران كشورهاي عضو در تهران دور هم جمع شدند و از همين زمان نيز روند جذب كشورهاي جديد آغاز شد. اين واقعيت نشان ميدهد كه هر بار تصميات سياسي به نحو مطلوب اتخاذ شود و سران و مقامات عالي كشورها به اهميت همكاري منطقهاي پي ببرند بدون شك تحول مطلوب دور از انتظار نخواهد بود.
محور فعالیتهای اکو از طریق مدیران تحت نظارت دبیر کل و معاونین وی صورت می پذیرد و طرحها و برنامه هایی را که دارای منافع متقابل در حوزه های تجارت و سرمایه گذاری، حمل و نقل و مخابرات، انرژی ، مواد معدنی و محیط زیست، کشاورزی ، صنعت و توریسم، منابع انسانی توسعه پایدار، پروژه آمار و پژوهش اقتصادی، روابط بین الملل مد نظر هستند.
اهداف سازمان اکو نیز ارتقای شرايط براي توسعه اقتصادي پايدار و افزايش سطح زندگي و رفاه مردم، گسترش تجارت درون منطقه اي و فرامنطقه اي و حذف موانع تجاري، تلاش در جهت ادغام تجارت كشورهاي منطقه با تجارت جهاني و ارتقائ همكاري هاي اقتصادي، اجتماعي،فرهنگي، فني و علمي، توسعه زيربناهاي حمل و نقل و ارتباطات، توسعه همگرايي بخش دولتي و خصوصي با تاكيد بر آزادسازي اقتصادي، تدوين برنامه مشترك جهت توسعه منابع انساني و بهره برداري از منابع طبيعي است.
هممرز بودن اكو با قدرتهای جهاني از جمله روسيه، اروپا، چين و حتي هندوستان، راه داشتن آن به درياي خزر، اقيانوس هند و خليج فارس و مديترانه موقعيت سوقالجيشي فوقالعادهاي در اختيار آن قرار داده است. در دنياي حاضر كه اقتصاد جهاني به سمت منطقهگرايي پيش ميرود اين سازمان ميتواند نقش تعيينكنندهاي در منطقه و حتي جهاني داشته باشد. حضور 350 ميليون نفر جمعيت ميتواند در اين زمينه مؤثر واقع شود.
به نظر نميرسد كه بتوان براي مجموعه اكو بدون در نظر گرفتن آينده تك تك كشورهاي عضو، فصل مستقبلي را پيشبيني كرد زيرا اعضاي اكو بيشتر از آنكه مجموعهاي از كشورها در چارچوب يك ساختار واحد باشند مخلوطي از كشورها هستند كه اسماً و نه رسماً در كنار هم جمع شدهاند.
ابتدا از كشور تركيه شروع ميكنيم. نرخ تورم بالا در اين كشور مشكلي جدي بر سر راه عضويت آنكارا در اتحاديه اروپاست. در انتهاي هزاره دوم ميلادي توليد ناخالص ملي همه اعضاي اكو به جز تركيه به صورتي نسبتاً پايدار پيشرفت كرده است. نرخ برابري ارز با پول ملي نيز قابل دفاع نیست. از همه اينها مهمتر مسأله بدهيهاي خارجي اين كشور است كه تركيه را در زمره يكي از مقروضترين دولتهاي جهان قرار داده است. اين كشور هر گاه از عضويت در اتحاديه اروپا دلسرد شده توجه خود را به سمت اكو افزايش داده و سعي در بالا بردن سطح همكاري در منطقه اكو مينمايد. تولد روابط تل آويو ـ آنكارا در طي دهه گذشته تأثيرات مخرب خويش را به اكو گذاشته است.
پاكستان يكي از فقيرترين كشورهاي دنياست. توسل اين كشور به اكو بيشتر به عنوان يك حربه سياسي قلمداد ميشود. هر گاه اقتضا ميكند پاكستان با توسل به سازمان اكو به هندوستان نشان داده است كه در منطقه از گوشه نشيني برخوردار نيست. اين كشور هر چند در اين چند ساله با روند نزولي تورم روبهرو بوده است ولي عدم جذب مناسب سرمايههاي خارجي عليالخصوص بعد از كودتاي دهه پيش و مسايل داخلي عديده از جمله ترورهاي فرقهاي و مشكلات ديگر در مناقشات مرزي و غيره، اسلام آباد را از توجه به مشكلات اقتصادي بازداشته است. پاكستان 3/2 درصد مبادلات خارجي خود را در مجموعه اكو انجام ميدهد كه پس از قزاقستان كمترين ميزان تجارت منطقهاي از آن اين كشور است.
افغانستان پس از پايان كشمكشهاي داخلي و زوال طالبان قصد دارد كابل را به عنوان مركز تجارت منطقهاي تبديل نمايد. كنفرانسي كه مدتي پيش در كابل با حضور اعضاي جديد بلندپايه اكو برگزار شد در 25 سال اخير در اين كشور بيسابقه بوده است.
به همين منظور و با توجه به اينكه كابل تصور ميكند اكو ظرفيتهاي قابل توجهي براي پيشبرد و توسعه افغانستان در اختيار دارد در حال حاضر توجه ويژهاي به سازمان نشان ميدهد.
مسوولين اين كشور تلاش ميكنند تا با بالا بردن امنيت سرمايهگذاري در اين كشور اقبال جهاني را كه پس از جنگ اخير براي كمك به اين كشور ايجاد شده بود تقويت نموده و از آن به نفع كشور جنگ زده خويش سود جويند. كابل همچنين اميد فراواني به استفاده از صنعت توريسم دارد. سابقه غني تاريخي اين كشور نيز كه مديون تاريخ كهن ايران باستان است ميتواند كمك شايان توجهي به رونق اقتصادي اين كشور بكند.
شش كشور آسياي ميانهاي عضو نيز هر چند در ابتدا با اميدهاي فراوان وارد اين سازمان شدند ولي هم اكنون دريافتهاند كه كمكهاي خارج از منطقه و حمايتهاي آمريكا بسيار سهلالوصولتر از حركتهاي آهسته منطقهاي است.
اين شش كشور حتي به وجهي شديدتر از باقي اعضا وابسته بوده و به خاطر همين وابستگي توان تصميمگيري مستقل براي پيشبرد اهداف اكو را از دست دادهاند كشورهاي آسيايي ميانه قوياً به دنبال يك چتر حمايتي از خارج منطقه هستند و علي الخصوص براي خلاصي از كابوس بازگشت به زير يوغ روسيه حاضرند به هر نحو ممكن با اروپا يا علي الخصوص آمريكا بر سر ميز حراج بنشينند و بهاي اين حمايت را پرداخت نمايند. بيشترين و كمترين ميزان تجارت منطقهاي بين همين كشورهاست.
در دهه 1370 ايران كوشيد با توسعه راه آهن خود، كريدور مطمئني براي مبادلات كشورهاي آسياي ميانه ايجاد نمايد. همه اين تلاشها در وضعيتي بود كه ايران تصور مينمود لقمه آماده ميانه آسيا از چنگال تيز ايالات متحده مصون خواهد ماند. در مجموع اكو روابط تهران ـ آنكارا همواره سطح تعيينكنندهاي داشته است. تاريخ نشان داده است هر گاه روابط آنكارا و تهران در سطح مطلوبي قرار داشت اكو نيز به سطح مطلوبي از همكاري دست يافته است. اما علاقه فراوان كشورهاي آسياي ميانه به حمايت از خارج منطقه از يك سو و مسأله گسترش ناتو به اين كشورها از سوي ديگر از جمله عمده مسايلي است كه تهران را سخت آزرده خاطر كرده است.
هر چند بالا بودن سطح كيفي اقتصاد ايران نسبت به ساير اعضا ميتوانست يك نقش راهبردي براي تهران به ارمغان آورد ولي كشمكشهاي بينالمللي ايران و ايالات متحده كه تأثير مستقيم آن بر كشورهاي آسياي ميانه مشهود است مانع از اين نقش آفريني شده است.
براي مثال ميتوان خطوط لوله باكو ـ جيهان را از نظر گذراند. ايران هر چند نسبت به اعضاي اصلي اكو يعني پاكستان و تركيه سهم بيشتري به مبادلات درون منطقهاي اختصاص داده است ولي 2/4 درصد از كل مبادلات سهم قابل توجهي نميتواند باشد.
اما بهطور کلی، عوامل واگرایی که در سازمان اکو وجود دارد میتوان به موارد زیر خلاصه کرد؛ تفاوت ساختار اقتصادی کشورهای عضو، مثلاً کشورهای آسیای مرکزی که در حال گذار از یک سیستم متمرکز به سوی اقتصاد بازار هستند، و یا گستردهتر بودن بخش خصوصی در ترکیه نسبت به دیگر کشورهای عضو اکو؛ فقدان برنامه مدرن اقتصادی و نامکمل بودن اقتصاد کشورهای عضو، علاوه بر آن کارشناسان ضعف بخش خصوصی را یکی از دلایل ناکارآمد بودن این سازمان میدانند.
صرف نظر از اینکه ترکیه، پاکستان و ایران دیگر کشورهای عضو اکو دارای بخش خصوصی بسیار ضعیف و نوپایی هستند. فقدان سرمایه برای توسعه در اکثر کشورهای عضو بخصوص افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی؛ فقدان نهادهای لازم به منطور حمایت از روابط تجاری منطقهای و بینالمللی در برخی از کشورهای عضو؛ ضعف قوانین و فقدان مقررات ناظر بر تجارت و سرمایهگذاری در برخی از کشورهای عضو؛ و حجم نه چندان چشمگیر تعاملات اقتصادی و تجاری بین سه کشور قدرتمند سازمان (ایران، ترکیه و پاکستان) علیرغم عضویت دیرینهشان در سازمان آر.سی.دی و جانشین آن اکو؛ عدم وجود اطمینان لازم و نگرانی برخی از اعضا نسبت به نیات یکدیگر با توجه به تفاوت نظامها و دیدگاههای سیاسی در این کشورها؛ اعمال نفوذ برخی کشورهای خارجی و فرامنطقهای از جمله آمریکا و اسرائیل بهخصوص در دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان و با حضور نظامی آمریکا در افغانستان و ... است.