پول نیوز؛ دکتر زهرا نظری مهر* - اگر همین امروز، از دانش آموزان مثلاً 21 ساله درباره قاچاق سوال کنیم، احتمالا همه یا قریب به اتفاق آنها تصورشان از قاچاق و قاچاقچی را این گونه بیان خواهند کرد: آدم های بدی که تفنگ دارند و در بیابان ها، مواد مخدر جابجا می کنند و با پلیس درگیر می شوند.
این تمام چیزی است که بچه های ما از قاچاق می دانند؛ تصویری که در فیلم های تلویزیون یا سینما دیده اند.
به همین خاطر وقتی بعدها می شنوند این پارچه یا کفش قاچاق است، شگفت زده می شوند و می گویند: مگر کفش و پارچه، چیزهای بدی هستند که می گویید قاچاق؟!
واقعیت این است که نظام آموزشی ایران درباره قاچاق، بسیار منفعل عمل کرده است. در کشوری که قاچاق یکی از معضلات ریشه دار و دهها ساله است و احتمالا تا سالیان متمادی نیز اقتصاد و جامعه را خواهد آزرد، آیا نباید نظام آمورشی نیز وارد گود شود؟
اگر قائل به این هستیم که آگاهی زیربنای توسعه کشور و حل مشکلات آن است - که قائل هستیم - آیا در خصوص قاچاق که یک مساله ملی است، نباید آگاهی های عمومی در زمینه را از ریشه و از همان دوران دبستان بالا ببریم؟
اگر از همان ابتدا موضوع قاچاق به بچه ها گفته شود و در ذهن آنها، قاچاق به عنوان عملی زشت و غیراخلاقی مانند دزدی جا انداخته شود، آیا تمایل آنها در بزرگسالی به سمت قاچاق کمتر نخواهد شد؟
چگونه است که بسیاری از مردم و کسبه، از این که دست در جیب افراد کنند و مبلغی را بدزدند، اجتناب می کنند و این کار را زشت، غیراخلاقی و شرم آور می دانند ولی همین افراد به راحتی ، مرتکب قاچاق می شوند یا جنس قاچاق را می فروشند یا می خرند؟!
آیا جز این است که از همات ابتدای کودکی به آنها آموزش داده نشده است که قاچاق مثل دزدی، یک عمل ناپسند است هیچ انسان شریفی مرتکب آن نمی شود؟
اگر می خواهیم قاچاق در ایران ریشه کن یا به موضوعی فرعی بدل شود، نمی توانیم همه امور را به بر دوش تشکلی خاص به نام ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بگذاریم و تصور کنیم که این ستاد به تنهایی می تواند مشکل را حل کند.
قاچاق یک معضل ملی است و تنها با همکاری ملی و مشارکت همه دستگاه های حکومتی و مردمی می توان از آن عبور کرد و در این میان، نقش آموزش و پرورش، بی بدیل است، اگر وارد کارزار شود و به وظیفه تاریخی اش عمل کند.
*مدیر مسوول پول نیوز