رادبه پرنده؛ در خلخالیم نوشت:
تعریف کپی رایت: حق نشر، حقّ تکثیر یا کپی رایت Copyright مجموعهای از حقوق انحصاری است که به ناشر یا پدیدآورنده یک اثر اصل و منحصربهفرد تعلق میگیرد و حقوقی از قبیل نشر، تکثیر و الگوبرداری از اثر را شامل میشود. در بیشتر حوزههای قضایی، حق نشر از آغاز پدید آمدن یک اثر به آن تعلق میگیرد و نیازی به ثبت اثر نیست.
معادل این حق در نظامهای حقوقی پیرو حقوق مدون حق مؤلف است.
دارندگان حق تکثیر برای کنترل تکثیر و دیگر بهرهبرداریها از آثار خود برای زمان مشخصی حقوق قانونی و انحصاری دارند و بعد از آن اثر وارد مالکیت عمومی میشود.
هرگونه استفاده و بهرهبرداری از این آثار منوط به دریافت اجازه از ناشر یا پدیدآورنده آن اثر میباشد، استفاده در شرایطی که طبق قانون محدودیت یا استثنایی وجود دارد، مانند استفاده منصفانه، به دریافت اجازه از دارنده حق تکثیر نیاز ندارد.
دارنده حق تکثیر میتواند حقوق خود را به شخص دیگری منتقل کنند. (ویکی پدیا)
حال در مورد تکه ای از موسیقی پخش شده در شروع آگهی های تلویزیونی صدا و سیما؛ مخاطبین تلویزیون در حال تماشای یک فیلم سینمایی بوده و تمام توجه آنها معطوف آن فیلم شده است و چون میزان صدای تلویزیون را در حالتی نگه داشته اند که مناسب تماشای فیلم های سینمایی بوده که معمولاً در تماشای فیلم های سینمایی میزان صدا کمی بالاتر از میزان معمول می باشد که ناگهان صدای غیرعادی شروع تبلیغات باعث از بین رفتن آرامش اعضای خانواده، تمرکز ذهن و در نهایت کم میلی به ادامه مشاهده برنامه تلویزیونی می گردد!!
ساعت 15 بعد از ظهر یک قطعه موسیقی با تصنیفی زیبا از ایرج بسطامی به همراه گوینده شعر از رسانه پخش می شود و در مدت نیم ساعته پخش این برنامه آرامش خاصی بر محیط کار و یا معمولاً خانه حاکم می شود که به یکباره صدای شروع تبلیغات کل آن تصنیف زیبا را زیر سوال می برد!!!
یا شبکه مستند سیما در حال پخش یک مستندی از حیوانات بوده و تمام تمرکز مخاطب به آن معطوف شده است که ناگهان صدای شروع آگهیها، تمام تمرکز مخاطب را به هم زده و حتی موجب نفرت و از دست دادن برنامه می گردد.
در زیبایی قطعه کامل موسیقی خانم هنسون تردیدی نیست ولی استفاده از یک قسمت بسیار کوتاه و بریده شده که سال های سال است در رسانه ملی از آن به عنوان زنگ هشدار شروع آگهی های بازرگانی استفاده می شود باعث از بین رفتن حوصله مخاطب و تنش های ناگهانی به مخاطب گردیده و کمتر کسی را می توان یافت که نسبت به این قطعه کوتاه واکنش مثبتی را نشان بدهد.