به گزارش خبرنگار پول نیوز، یکی از اتفاقات هفته های گذشته در بازار سرمایه، ریزش بسیار شدید بازار و قرمز پوش شدن تقریبا 90 درصد شاخص ها بود.
بازار سرمایه که هنوز برای ثبت رکوردهای جدید یک دل سیر شادی و پایکوبی نکرده بود، به یکباره سکته کرد و در مدت کمتر از 3 روز، تقریبا همه شاخص های خوش نام و ... لباس سبز خود را با قرمز تعویض کرده و خریداران خود را داغدار کردند.
در تمام روزهای بد بازار، مدیران ارشد این کم ریسک ترین انتخاب برای سرمایه گذاری، بارها در مصاحبه ها و حتی استوری های خود این فراز و فرود ها را جز ذات بازار دانسته و از افراد فعال و درگیر در بورس خواستند تا کمی تعمل و تحمل خود را افزایش دهند.
بی شک وقتی خیل عظیمی از نقدینگی به همراه سرمایه گذاران ناآشنا اما مشتاق در بازه زمانی کمتر از یک ماه وارد بورس شده و باعث می شوند بسیاری از رسانه های تخصصی و غیر تخصصی خبر اول خود را به این شور و اشتیاق اختصاص دهند، بازار به کمی اصلاح نیاز دارد. البته در این میان شاید کسی چنین اصلاح بزرگی را انتظار نداشت اما؛ بالاخره این اتفاق با شیب ملایم تر قابل پیش بینی بود.
دلیل این ریزش چه بود؟
بسیاری از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه بر این عقیده هستند که خرید های بدون منطق و البته حجم بالای نقدینگی که بدون هدف در بازار تزریق شد دلیل اصلی این حجم اصلاح یا ریزش بود اما؛ برخی دیگر فضای مجازی و بازی های خبری و کانالی برخی سودجویان را دلیل رخداد اخیر می دانند.
بازار سرمایه که گویی در سال 98 قرار است همچنان آبستن حواشی مختلفی باشد به دلیل سود سرشاری که می تواند برای برخی افراد از جمله کانال داران و ... در پی داشته باشد بی شک برای افرادی که گول شگردهای تبلیغی و شایعه سازی های این افراد را می خورند، بی ضرر نیست و شاید مقصر تمام این آسیب های وارد به این بازار همان هایی هستند کی می خواستند یک شبه و تنها با یک تحلیل نصف و نیمه که از کانال های VIPدریافت کرده بودند ره صد ساله را طی کرده و میلیاردر شوند زیرا وقتی یک ایجاد کننده کانال در تلگرام و سایر شبکه های مجازی ادعا می کند با تزریق کمترین سرمایه و به دلیل تحلیل هایش توانسته بهترین و لاکچری ترین زندگی را برای خود درست کند، چرا سایرین نتوانند.
متاسفانه فضای مجازی در ایران همانند تمام سال های گذشته همراه با دروغ و دغلبازی است و شاید اگر به واقعیت زندگی کانال داران بورسی سرک بکشیم به جای لامبورگینی یک پراید مدل 90 و به جای پنت هاوس در فرشته تهران یک خانه 30 متری اجاره ای در یک نقطه از سرزمین ایران تنها دارایی ایشان باشد.
اما راه حل چیست؟
بی شک با ورود افراد مطلع و خِبره به حوزه بازار سرمایه و تحلیل، می توان بخشی از این مشکلات را مرتفع کرد اما؛ این مهم نیاز به کمی فرهنگ سازی دارد و این اتفاق تنها با حضور دولت، وزارت اقتصاد و سازمان بورس شدنی نیست. این مهم باید از دل مدارس، دانشگاه ها، رسانه ها، کارگزاری ها و نهاد های مالی رقم بخورد تا اولا هیچ زیاده خواهی نتواند با تشکیل یک کانال در فضای مجازی باعث زیان سهامداران خرد شود و درثانی ریسک حضور سهم اولی ها و مبتدی ها نیز در این بازار کاهش یابد.
گسترش دادن صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت و همچنین معرفی صندوق های سرمایه گذاری با ریسک و سود بیشتر نیز می تواند باعث رفع نیاز بازار و فعالان حقیقی بورس شود.
بی شک ورود نقدینگی به بازار سرمایه بسیار مهم وحیاتی است اما؛ در کنار آن نباید از اهمیت و ضرورت مدیریت این نقدینگی ها برای ورود به بازار گذشت.
بازار سرمایه ایران هنوز در ابتدای راه خود قرار دارد و کسی توقع ندارد همانند بزرگان بورس در آمریکا، اروپا و کشورهای شرق آسیا با حجم بالای ورود و خروج مواجه شود اما؛ بورس ایران نشان داده است که توان رشد و توسعه را دارد و تنها کمی درایت و حمایت از سوی قانون گذار و اجرا کننده قانون نیاز است تا به اهداف خود برسد.