به گزارش خبرنگار پول نیوز، این روزها اکثر اخبار و تحلیلها پیرامون لایحه بودجه سال 99 است. یکی از اصلیترین محلهای مورد بحث، منابع درآمدی دولت است.
یکی از راههای افزایش درآمد مالیاتی دولت علاوه بر مقابله با فرار مالیاتی و گسترش پایههای مالیاتی، کاهش معافیتهای مالیاتی غیرضروری و ناکارآمد است. اعطای غیرهدفمند معافیت مالیاتی در کشور علاوه بر کاهش درآمدهای مالیاتی، پیامدهایی نظیر فساد، عدم شفافیت، پولشویی، بی عدالتی و … را به وجود آورده است.
در حال حاضر بر اساس قوانین و مقررات مالیاتی کشور و برآوردهای سازمان امور مالیاتی، حدود 100 هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی در کشور وجود دارد. همچنین مجموع معافیتهایی همچون معافیت ۱۰۰ درصدی بخش کشاورزی، معافیت ۱۰۰ درصدی صادرات غیرنفتی، معافیتهای مالیاتی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، فعالیتهای آموزشی، خدماتی و ورزشی، فعالیتهای فرهنگی و … منجر شد تا حدود ۴۰ درصد متوسط تولید ناخالص داخلی کشور طی برنامه چهارم توسعه مشمول معافیت مالیاتی باشد.
گزارشها نشان میدهند گردش مالی سالانه موسسات آموزشی و کنکوری ۴۰ هزار میلیارد تومان و هزینه ماهانه تبلیغات آنها در صدا و سیما بیش از ۵۰۰ میلیارد تومان است. به این ترتیب مالیات این موسسات، شش هزار میلیارد تومان میشود.
سوال اینجاست که در این شرایط آیا رفع مالیات این موسسات که میتواند 6 هزار میلیارد تومان برای کشور درآمدزا باشد ضرورت ندارد؟
دانشآموزان نقاط محروم کشور در کلاسهای بیدروپیکر و کپرها و چادرها آن هم به صورت مختلط در تقابل با مدارس و موسسات کنکوری با شهریههای 20 تا 100 میلیونی و امکانات بالا مانند سفرهای خارجی، همایشها، تورهای تفریحی و علمی و ... قرار دارند که این مسئله به طور واضح نشان از عدم عدالت آموزشی است در حالی که این موسسات باید الگویی برای عدالت آموزشی در جامعه باشند.
بشتر بخوانید:
از سوی دیگر برخی در این بخش سود بسیار کلانی بدست میآورند. در سال ۹۷ گزارشی منتشر شد که سود یک موسسه کنکور در طول نمایشگاه کتاب حدود ۸۰۰ میلیون تومان بود.
چگونه ممکن است بودجه نویسان و مسئولان و متولیان این امر به این مسئله توجه نمی کنند که فقط با مبلغ 6هزار میلیارد معافیت مالیاتی انتشاراتی این موسسات میتوان خیلی کارهای بزرگ در کشور انجام داد؟!
گردش مالی 40هزار میلیاردی این موسسات رقم بسیار بالایی است یعنی حدودا یک سوم درآمد نفتی یک کشور در دست چند موسسه آموزشی است.
حرف من خبرنگار و همه مردم این است که آقایان و خانم های مدیر و موسس این مراکز، این درآمدها نوش جانتان ولی خون شما به واسطه درآمدی که از دانش آموختگان این سرزمین کسب میکنید رنگین تر از مردم عادی نیست.چه چیزی باعث می شود که به خودتان این اجازه را بدهید که مالیات درآمدتان را نپردازید. اگر بناست کسی مالیات نپردازد، آن شخص کارگر ایرانی است نه موسسات و اشخاصی که دغدغه حساب بانکی و قسط و خرید مایحتاج خانه را ندارند؟!!