جان بی. آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS)، در مطلبی که وبگاه این اندیشکده مستقر در واشنگتن دی. سی با عنوان «سردردهای چین برای توافق ایران» منتشر کرده، ضمن تبیین نحوه بازیگری و رویکرد پکن در روند مذاکرات وین با هدف بازگشت متقابل طرفها به توافق، شواهد و دلایلی را برشمرده که به باور وی نشان میدهد که «چین در حال ایفای نقش غیرسازنده در مسیر احیای
برجام است».
این استاد مطالعات خاورمیانه در دانشکده مطالعات پیشرفته بینالمللی دانشگاه جان هاپکینز، در مقاله خود آورده است:
راب مالی، نماینده آمریکا در امور ایران، پیش از نشست مهم شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی (۱۳ سپتامبر) یک سفر سریع به پایتختهای کلیدی انجام داد و با مقامهای کشورهای عضو برجام دیدار کرد. وی علاوه بر پاریس، برای گفتگو با روسها به مسکو سفر کرد. اما او به پکن نرفت و پکن نیز نزد او نیامد.
این نشانه دیگری است که افزایش تنشهای چین و آمریکا به احتمال زیاد تلاشهای ایالاتمتحده برای محدود کردن برنامه هستهای ایران را پیچیده میکند.
از دیرباز عقل متعارف این بوده است که چین علاقهای به ایفای نقش برجسته در مذاکرات هستهای ایران ندارد. در دور قبلی مذاکرات بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ چین به روسیه اجازه داد مذاکرات سخت و تهدید آمیز را انجام دهد و وقتی زمان نهایی کردن توافق فرا رسید، چین از هر آنچه روسها حمایت کردند، حمایت کرد. دلایل متعددی وجود دارد که فکر میکنیم این وضعیت در حال تغییر است.
دلایل تغییر رویکرد چین نسبت به برجام
اولین مورد کلی، دیپلماسی چین و آمریکا است.
هنگامی که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در ماه مارس با دیپلماتهای برتر چینی در آنکورج دیدار کردند، لحنها تلخ و اتهام آمیز بود و پس از آن دیدارهای مقامات ارشد ایالاتمتحده و چین ضعیف بود. ژولای گذشته، وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه، در برقراری ارتباط با همتایان متناسب خود دچار مشکل شد و جان کری، نماینده ویژ رئیسجمهور در امور تغییر اقلیم (و وزیر امور خارجه سابق) در ماه سپتامبر به چین سفر کرد تا مورد استقبال یک مقام سطح پایین قرار گیرد و جلسات اصلی وی از طریق اپلیکیشن زوم انجام شد، آن هم فقط چند هفته پس از ملاقات حضوری همان مقامات ارشد با رهبران طالبان. دیپلماسی چینی "گرگ جنگجو" در دید واضح است: چین از رفتارهای ایالاتمتحده آشکارا شکایت میکند، افول ایالاتمتحده را مسخره میکند و تهدید به سرپیچی از چین عواقبی خواهد داشت. زمینه گسترده همکاری چین و آمریکا در حال کمرنگ شدن است.
مورد دوم نقض آشکار تحریمهای آمریکا علیه ایران از سوی چین است که از دولت ترامپ شروع شده و در دولت بایدن فزونی یافته است.
چین نفت ایران را با نقض آشکار تحریمهای آمریکا وارد کرده است. تیم بایدن عدم اجرای سختگیرانه تحریمها را یک گام آرام به نشانه حسن نیت در قبال ایران و چین دانست. ایران به شدت به پول نقد نیاز داشت تا رنج ایرانیان کاهش یابد. در همین حال، چین از نفت با تخفیف بهرهمند شد. تا زمانی که مذاکرات هستهای پیش میرفت، فروش بشکههای نفت در اینجا و آنجا میتوانست به عنوان تسهیلکننده مذاکرات عمل کند. با این حال، واردات چین در بهار از قطره به سیل تبدیل شد و در ماه مه بالغ بر حدود یک میلیون بشکه در روز وارد کرد. در شرایطی که آینده مذاکرات هستهای در هالهای از ابهام قرار دارد، مشخص نیست که آیا ایران همچنان به سادگی حسن نیت آمریکا را به جیب میزند یا خیر، و آیا چین مایل است میزان واردات خود از این کشور را با درخواست فزاینده ایالاتمتحده قطع کند یا خیر.
سومین مورد، غیبت قابل توجه چین در تلاشهای جمعی ۱+۵ برای بازگرداندن ایران به توافق هستهای است.
روسیه با دولت بایدن اختلافات زیادی دارد و روابط پیچیدهای با ایران دارد که شامل همکاری مستقیم در برنامه هستهای غیرنظامی ایران میشود. با این وجود، مقامات روسی به وضوح نگران برنامه هستهای ایران هستند و آنها در مورد ضرورت خویشتن داری ایران صراحتا اظهار نظر کرده اند.
میخائیل اولیانوف، دیپلمات روس، نقش اصلی را در مذاکرات هستهای مستقر در وین با ایران بر عهده داشته و پیامهایی را بین مقامات ایرانی و آمریکایی منتقل میکند. غیبت آمریکا در جلسات کمیسیون مشترک، به دیپلماسی روسیه اهمیت بیشتری میبخشد و در حالی که روسیه با هیچ یک از طرفین همسو نیست، یک مذاکره کننده ارشد آمریکایی هفته گذشته در جلسه پشت درهای بسته گفت که «تمایل روسیه به ایفای نقش مثبت» را به وضوح میبیند و رویکرد مسکو را "بسیار همکاریجویانه" توصیف کرد. «آنها میخواهند با ما همکاری کنند تا ببینند آیا میتوانیم دوباره به توافق برسیم».
چین نیز نگرانی جدی در مورد برنامه هستهای ایران دارد، اما خوشحال است که میتواند سوار بر تلاشهای جهانی برای محدود کردن برنامه هستهای ایران باشد. چین همه احساسات صحیح را در مورد تمایل به حل و فصل اختلافات از طریق مذاکره نشان میدهد، اما همزمان توافقنامههای خود را با ایران دنبال میکند و از مزیت قابل توجه خود نه تنها به دلیل نسبت اندازه اقتصاد دو کشور، بلکه از وضعیت ایزوله ایران تحت تحریم نیز استفاده میکند. چین حدود یک سوم تجارت ایران، و ایران کمتر از ۱ درصد تجارت چین را به خود اختصاص داده است. اقتصاد چین ۳۰ برابر اقتصاد ایران و جمعیت آن ۱۸ برابر بیشتر است.
در حالی که چین گسترش برنامه هستهای ایران را نامطلوب میداند، اما از جانب ایران احساس خطر نمیکند. در عوض، چین ایران را به عنوان مهره مفیدی برای استفاده در سیاست خارجی خود میداند و میزان فاصله و نزدیکی خود به ایران را تا حدی به عنوان راهی برای نزدیک شدن به یا فاصله گرفتن از ایالاتمتحده و متحدانش در نظر میگیرد. انگیزه اصلی در حال حاضر این است که بیشتر پیشروی کنیم.
اتحاد ایران و چین علیه جایگاه جهانی آمریکا
برای ایالاتمتحده، این خبر تلخی است. دیدگاههای رهبران ایران در مورد مذاکرات هستهای همچنان مبهم است، اما نشانههای فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد دولت رئیسی و طیف حامی او، نسبت به ایالاتمتحده بیش از هر زمان دیگری بیاعتماد هستند.