April 2024 29 / دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
کد خبر: ۳۹۹۰۹۱
۲۳ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰
0
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان

موبایل، دیواری بین صمیمیت

در خانه نشسته‌ای و آوار تنهایی بر دوشت سنگینی می‌کند. ثانیه‌ها را می‌کشی تا زمان دیدار دوباره فرا برسد و بتوانی بار سنگین تنهایی را در کنار همسرت بر زمین بگذاری. از صبح که خانه را ترک کرده، افکار وحشتناکی ذهنت را آزار داده است. نگران از این که مبادا بلایی بر سرش آمده باشد. گرد و غبار را از گوشه و کنار خانه زدوده‌ای و هر آنچه به نظرت ایده آل می‌آید را در کنار هم چیده‌ای تا بهترین میزبان برای میهمان قلبت باشی. ثانیه‌های گرانقدر عمرت را با سخاوت می‌کشی تا زمان دیدار فرا می‌رسد. به استقبالش می‌روی و هر آنچه در ذهن داشتی، با چینش زیباترین کلمات، نثار قدوم همسرت می‌کنی تا عشق و ارادت خالصانه ات را در اوج به رخش بکشی. در کنار او قرار می‌گیری و اطمینان داری هیچ چیز میان شما حایل نیست و خیالت راحت است که خداوند به عنوان حاضر همیشگی، حلقه وصلی است که از روز ازل انسان را در قالب زوج آفریده است.

زنگ‌های ویرانگر گوشی

گمان می‌کنی که بهترین لحظات عمرت را سپری می‌کنی تا یکباره زنگ گوشی تلفن همراه فضا را می‌شکافد. بدون آنکه دلت بخواهد، قلبت فرو می‌ریزد. زیر چشمی به همسرت نگاه می‌کنی که گوشی را برداشته و به شکلی سوال برانگیز از کنار تو دور می‌شود تا پاسخ تماس گیرنده را بدهد. ذهنت به هم می‌ریزد. شکی ویرانگر تمام وجودت را می‌گیرد و سوالی مخرب ذهنت را درگیر می‌کند. به راستی چه اتفاقی افتاده و چه کسی تماس گرفته که همسرم تمامی زیبایی‌های باورم را رها کرده تا برای همکلامی با تماس گیرنده، به گوشه‌ای دنج برود؟ مگر قرار است در مورد چه چیزی با چه کسی صحبت کند که من نباید بشنوم؟

اصرار بیهوده بر شنیدن

تماس طولانی می‌شود و گوشت را تیز می‌کنی تا شاید از لابلای کلمات گنگی که می‌شنوی، اطلاعاتی از تماس گیرنده و موضوع مکالمه به دست بیاوری. صدای خنده بلند همسرت، ذهنت را بیشتر درگیر می‌کند. پس از پایان مکالمه‌ای که برای تو سال‌ها طول کشیده، همسرت برمی‌گردد. به چهره‌اش خیره می‌شوی تا شاید از عمق چشمانش و حرکاتش پی به فردی ببری که با او مکالمه داشته، اما هیچ چیزی متوجه نمی‌شوی. احساس می‌کنی که رفتار همسرت تغییر کرده، بدون آنکه دلیلی برای این تفکر متفاوت داشته باشی. سعی می‌کنی همه چیز را فراموش کنی و به زیبایی قبل از تماس بازگردی، اما نمی‌شود.

بحران تغییر رفتار

هنوز مدت زیادی نگذشته که بار دیگر زنگ گوشی به صدا در می‌آید، این بار همسرت که گویا به تغییر رفتارت پی برده، به جای آنکه محل را ترک کند، در گوشه مبل فرو می‌رود و دستش را جلوی دهانش می‌گیرد و به نوعی آهسته سخن می‌گوید که سعی می‌کند جملاتش برای تو مفهوم نباشد. بار دیگر دنیا بر سرت آوار می‌شود. این دیگر چه کسی است که همسرم را از خلوت من بیرون آورده است؟ و تازه متوجه می‌شوی که رفتارت به اندازه‌ای تغییر کرده که همسرت نیز متوجه این حساسیت شده است.

 

بیشتر بخوانید:

حقوق اداری در مسلخ بی توجهی

گوشی متصل به جان

بدون آنکه بخواهی، تصمیم می‌گیری سر از کار و رابطه همسرت با تماس گیرندگان در بیاوری. گام اول این است که گوشی همسرت را بررسی کنی تا شاید به ماهیت تماس گیرنده پی ببری. منتظر می‌شوی تا همسرت گوشی را از خودش جدا کند، اما گویا گوشی را به تن و جان همسرت دوخته‌اند. هنگامی که به سرویس بهداشتی می‌رود هم گوشی را با خودش می‌برد! هنگام خواب هم آن را بالای سرش می‌گذارد تا بتواند به تماس پاسخ دهد!

رمز‌های بحران ساز

صبر می‌کنی خواب، بر همسرت مستولی شود و او را با خودش ببرد تا سری به هزار توی گوشی اش بزنی. بی خوابی را تحمل می‌کنی تا سر از این گوشی لعنتی در بیاوری، اما گوشی رمز دارد و تو از رمز ورود به آن خبر نداری. زندگی ات ویران می‌شود که مبادا نتوانی هرگز به جنسیت و ماهیت تمای گیرنده پی ببری. از خودت سوال می‌کنی که چرا باید گوشی همسرت رمز داشته باشد؟ مگر در گوشی چه خبر است که هیچ کس نباید به آن دسترسی داشته باشد و چرا نباید با اعلام رمز گوشی به نزدیکان، امکان سوتفاهم‌های این چنینی را مدیریت کرد؟

فناوری دردسرساز

واقعیت این است که فناوری در بسیاری از موارد به جای آنکه شرایط زندگیمان را بهبود ببخشد، مانع بزرگی بر سر راهمان ایجاد می‌کند. یکی از این موانع فناوری، گوشی تلفن همراه است که همواره بزرگترین مزاحم در بهترین لحظات زندگی ما می‌شود. باید بپذیریم که گوشی در از هم پاشیدن خانواده‌ها سابقه طولانی دارد و بیش از آنکه بخواهیم آن را مدیریت کنیم، در ورطه آن غرق می‌شویم و همه چیزمان را می‌بازیم.

فاصله‌ها و تفرقه‌های گوشی

در حالی که گوشی می‌تواند عامل مهمی برای نزدیکی باشد، ابزار خطرناکی برای دوری و بحران آفرینی شده است. به راستی چه دلیلی دارد که در بهترین لحظات و صمیمانه‌ترین اوقاتی که امکان تکرارش وجود ندارد، گوشی تلفن همراه دیواری بلند بین ما و عزیزانمان ایجاد کند. چرا هنگامی که در جمع خانواده هستیم این واقعیت را درک نمی‌کنیم که نباید به هیچ تماسی پاسخ بدهیم و حاضر نشویم زیبایی این لحظات را از بین ببریم؟ اگرهم مجبور به پاسخگویی هستیم، چرا مشکوک صحبت می‌کنیم؟ چرا موقع صحبت کردن با گوشی تلفن همراه باید جمع را ترک کنیم؟ چرا از به کار بردن کلمات صریح و محکم خودداری می‌کنیم و به جای آن بریده بریده و گنگ سخن می‌گوییم؟

بی توجهی به خانواده

زن دلش نمی‌خواهد به رفتار همسرش در هنگام مکالمه مشکوک شود، اما این تفکر آزارش می‌دهد که چرا در طول روز چندین بار به تماس من پاسخ نمی‌دهد، اما در حضور من به تماس دیگران پاسخ می‌دهد؟! چرا وقتی من نگران او هستم، با پاسخ دادن به تماس من و اعلام اینکه در چه شرایطی قرار دارد، باعث آرامش خاطر من نمی‌شود؟ این چه کسی است که در حضور من باید به او پاسخ دهد، اما در حضور او پاسخ مرا نمی‌دهد؟ همسرت دیر به خانه آمده و پس از آنکه چندین بار با او تماس گرفته‌ای و پاسخ نداده، بهانه می‌آورد که جلسه بودم، گوشی را سایلنت کرده بودم، نمی‌توانستم پاسخ بدهم و ده‌ها بهانه دیگر که هر کدام می‌تواند توجیهی حاشیه ساز شود، در حالی که می‌توان تمامی این، اما و اگر‌های حاشیه ساز را مدیریت کرد. چرا این جرات و جسارت را نداریم که در هر جمعی به صراحت اعلام کنیم این همسرم یا یکی از عزیزانم است و باید پاسخش را بدهم و کوتاه اعلام کنیم که به حرمت او پاسخ داده ایم و پس از جلسه به سرعت با او تماس بگیریم؟

حساسیت چالش آفرین

حساسیت باعث سوتفاهم و فاصله می‌شود. باید بپذیریم که گوشی با جانمان عجین شده و همین امر می‌تواند زیباترین لحظات زندگیمان را تلخ کند. اما سوال اینجاست که چرا باید اجازه دخالت و نقش آفرینی مخرب را به گوشی بدهیم؟ بدتر آنکه چرا به خودمان حق می‌دهیم نسبت به طرف مقابل شک کنیم؟ چرا نمی‌پذیریم شک کردن زمینه افکار پلشتی است که ستون‌های زندگی را سست می‌کند، در حالی که می‌توانیم بی خیال شویم و از کنار این همه چالش فکری و روحی بسادگی بگذریم. شک کردن اپیدمی خطرناکی شده که تبعات بدی دارد، اما بدتر آن است که اگر به شکمان توجه کنیم، باید دلایل آن را جستجو کنیم که کار به بازخواست می‌رسد و اگر بازخواست کنیم، دلایل را جویا شویم و اصرار به دانستن با مورد یا بی مورد داشته باشیم، کار به قهر و تهدید می‌کشد و حرمت‌ها از بین می‌رود. از سوی دیگر اگر اجازه دهیم شک بر جانمان مسلط شود، اما بازخواست و کنکاش نکنیم، روانمان درگیر هزار، اما و اگر می‌شود و اتهاماتی در ذهنمان می‌زنیم که شاید هیچکدام مبنا و مفهوم درستی نداشته باشد.

زمینه سازی خیانت با شک

بهتر است ذهن خودمان را مسموم نکنیم، از کنار اتفاقات بسادگی بگذریم و به خاطر داشته باشیم که هر شکی می‌تواند تبعات خطرناکی داشته باشد. چرا با اصرار بر شک بی پایه و بر پایه ذهنیت‌های غلط، بیهوده صمیمت‌ها را از بین می‌بریم؟ چرا با کنکاش‌هایی که می‌کنیم و اتهاماتی که می‌زنیم، طرف مقابل را به سوی امکان وجود جریان‌هایی سوق می‌دهیم که شاید هرگز از ذهنش عبور نکرده باشد؟ باید بپذیریم که در قالب بازخواست، کنکاش و پیش بینی داستان‌های واهی، ذهنیت‌های خطرناکی برای طرف مقابل به وجود می‌آوریم و به صورت مستقیم این باور را ایجاد می‌کنیم که می‌تواند خیانت کند! باید بپذیریم که شک ولو شک درست، این ذهنیت را به وجود می‌آورد که نگاه من به جای احترام به طرف مقابل، نگاهی با امکان و توان خیانت و داشتن ظرفیت خائن بودن است.

 

دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
گزارش مجامع بیشتر
تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

تولید 300 هزارتن کاتد به رغم کاهش بیش از 16 هزار تنی مصرف قراضه مس در سال 1401

مدیرعامل مس در مجمع عمومی عادی این شرکت که با حضور اکثریت سهامداران در تالار وزارت کشور برگزار شد از کسب رتبه پنجم ذخایر جهانی مس تنها با اکتشاف 7 درصدمساحت کشور خبر دادو گفت: با توسعه اکتشافات رسیدن به رتبه دوم و سوم جهانی نیز برای ایران متصور است.
پربازدید
پرطرفدارترین
برای دریافت خبرنامه پول نیوز ایمیل خود را وارد نمایید: