بتازگی تصویری از یک جمع ۱۳ نفره که در فرودگاه امام خمینی عکس یادگاری گرفته اند، خبرساز و شاید دردسر ساز شده است. آنچه در فضای مجازی به این عکس دامن زده، ادعایی مبتنی بر تکرار چالش فرار مغزهاست. آنچه در حاشیه این عکس آمده، نوشته شده که ۱۳ دانشجوی شریف در یک پرواز به آمریکا مهاجرت کردهاند. البته پیگیریها بیانگر آن شده که این عکس در ۲۰ شهریور در فرودگاه امام خمینی و قبل از سفرِ ۳ نفر از ۱۳ نفر حاضر در تصویر به دانشگاه بوستون در ایالت ماساچوست آمریکا گرفته شده و ۱۰ نفر دیگر حاضر در تصویر هم برای بدرقه دوستان خود آمده بودند. پس از آن توضیحات بسیار دیگری نیز در مورد این عکس ارایه شد، اما این توضیحات از اصل ماجرا یعنی معضل تکراری فرار مغزها چیزی کم نمیکند.
فرار از همه نوع
واقعیت غیر قابل انکار در مورد شرایط کنونی، معضلی به نام فرار از کشور است. آمارهای فرار بسیار نگران کننده است. امروزه نه تنها شاهد فرار مغزها، بلکه شاهد فرار سرمایه، فرار نخبگان، فرار سیاستمداران، فرار خبرنگاران، فرار ورزشکاران، فرار هنرمندان و خلاصه انواع فرار هستیم. آمارهایی که زنگ خطر را بیخ گوش مدیریت کلان کشور بصدا درآورده است. بنابر این آنچه باید نگران آن باشیم، معضلی به نام فرار است و تفاوتی نمیکند که فرار از چه نوع و در بین کدامیک از اقشار جامعه باشد.
آسیب فرار مغزها ۳۰۰ برابر جنگ تحمیلی
یکی از بخشهایی که بیش از همه باعث نگرانی شده، فرار مغزهاست. شاید بتوان بسیاری از چیزها را جایگزین کرد، اما هیچ راهکاری برای جایگزین کردن مغز نداریم. بر اساس آمارهای رسمی، در بین اتباع کشورهای مختلف، ایرانیها بیشترین متقاضی مهاجرت به استرالیا هستند که بارها شاهد جان باختن آنان در دریاها بوده ایم. آمار خروج نخبگان از کشور متفاوت است به نوعی که صندوق بینالمللی پول، رتبه بالایی برای فرار مغزها از ایران اعلام میکند. آمار میانگین نشان میدهد که تا ۱۸۰ هزار نفر با تحصیلات عالیه از ایران رفته اند. بر اساس آمار بنیاد ملی نخبگان ایران، ۳۰۸ نفر از دارندگان مدال المپیاد و ۳۵۰ نفر از برترینهای آزمون سراسری از سال ۸۲ تا ۸۶ به خارج مهاجرت کردهاند. صندوق بینالمللی پول اعلام کرده که بیش از ۲۵۰ هزار مهندس و پزشک ایرانی در آمریکا هستند. اما مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا اعتقاد دارد که فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است.
چالش فرار سرمایه
بخش دیگری که باعث نگرانی شده، فرار از نوع سرمایه است. سال گذشته بانک مرکزی در جدیدترین گزارش از حساب سرمایه، اعلام کرد که در بهار ۱۴۰۱ حساب سرمایه به بیش از منفی ۱۰ میلیارد دلار رسیده که این آمار به صورت غیر مستقیم بیانگر آن است که خروج سرمایه از کشور با رقم وحشتناکی اتقاف افتاده است و بدتر اینکه این روند ادامه دارد. این در حالی است که بر اساس گزارش ۱۴۰۰ بانک مرکزی، رقم کاهش خالص حساب سرمایه، کمتر از این مقدار بوده و مقایسه سه ماهه اول ۱۴۰۱ با مدت مشابه سال قبل نشان میدهد که خالص حساب سرمایه بیش از ۲۱۵ درصد کاهش یافته است. البته بانک مرکزی معتقد است منفی شدن حساب سرمایه به معنی فرار سرمایه نیست، اما مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده که فقط در بهار ۱۴۰۰ بیش از ۶ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است. از سوی دیگر اتاق بازرگانی اعلام کرده از ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ سالانه حدود ۱۰ میلیارد دلار خروج سرمایه رسمی از کشور اتفاق افتاده است.
فرار از نوع ورزشی
یکی از بخشهایی که نگرانی دیگری را رقم زده، فرار ورزشکاران است. هرگاه که مسابقاتی در گوشهای از جهان برگزار میشود، متوجه میشویم که فلان ورزشکار از فلان رشته ورزشی با تیم برنگشته و برای اقامت با کشور دیگری وارد مذاکره شده است. از کشتی گیر تا جودوکار، شطرنج باز و دیگری رشتههای ورزشی فرار اتفاق افتاده و بدتر اینکه یک ورزشکار ایرانی که میتوانست با پرچم ایران افتخار آفرین باشد، با پرچم کشور دیگری در مسابقات شرکت میکند و برای کشور دیگری افتخار آفرینی میکند.
مدیریت نیازمند اتحاد و همدلی
اگر بخواهیم به صورت جداگانه، افرادی که از کشور رفته اند، را دسته بندی کنیم، تنها به تشریح مشکل و معضل در یک بخش خلاصه میشود، اما اگر بخواهیم معضل فرار را مورد بررسی قرار دهیم و نگاه جامعی به این معضل داشته باشیم، متوجه عمق تهدید میشویم. بی شک کشور تابع یک شرایط جمعی است و یک مجموعه مالی، فکری، فرهنگی، ورزشی و... باید در یک حرکت متحد و هماهنگ، به مدیریت و رفع چالشها بپردازند. به همین دلیل نیاز داریم افراد نخبه و فرهیخته در همه زمینهها به فعالیت بپردازند.
ماندگاری با شرط و شروط
نکته مهم در فرار نخبگان، درک درست از تبعات خطرناک این فرارهاست. اما اگر درک درستی از این فرارها داشتیم، باید بدنبال چاره اندیشی باشیم. برای آنکه از فرار طیفهای مختلف جامعه جلوگیری کنیم، نیاز به برنامه و ایجاد انگیزه داریم. در شرایطی که دیگر کشورها با دادن امتیازهای متفاوت، نخبگان را جذب میکنند، باید نگران باشیم. هنگامی که اعلام میشود بیش از ۲۵۰ هزار مهندس و پزشک ایرانی در آمریکا زندگی میکنند، نباید از خود بپرسیم که چرا نخبه ایرانی در ایران به توانمندی میرسد، اما زمانی که باید از توانمندی خود برای ارتقای کشور استفاده کند، به دیگر کشورها میرود؟ باید شرایط را برای نخبگان فراهم کنیم و از نخبگان کشورمان در همه زمینهها از زاویه متفاوتی وارد شویم.